• expenses of regular daily activities
running cost
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The arithmetic of nuclear running costs has been skewed by the fall in the cost of other fuels.
[ترجمه ترگمان]هزینه اجرای انرژی هسته ای با کاهش هزینه سوخت های دیگر به انحراف کشیده شده است
[ترجمه گوگل]ارزیابی هزینه های هسته ای در حال حاضر با کاهش هزینه های سوخت های دیگر تضعیف شده است
[ترجمه گوگل]ارزیابی هزینه های هسته ای در حال حاضر با کاهش هزینه های سوخت های دیگر تضعیف شده است
2. The aim is to cut running costs by £90 million per year.
[ترجمه ترگمان]هدف کاهش هزینه ها به میزان ۹۰ میلیون پوند در سال است
[ترجمه گوگل]هدف این است که هزینه های عملیاتی را با 90 میلیون پوند در سال کاهش دهید
[ترجمه گوگل]هدف این است که هزینه های عملیاتی را با 90 میلیون پوند در سال کاهش دهید
3. Running costs are coming down because of cheaper fuel.
[ترجمه ترگمان]هزینه های اجرا به دلیل سوخت ارزان تر پایین می آیند
[ترجمه گوگل]هزینه های در حال اجرا به علت سوخت ارزان تر می آیند
[ترجمه گوگل]هزینه های در حال اجرا به علت سوخت ارزان تر می آیند
4. The funds will just cover the museum's running costs .
[ترجمه ترگمان]این بودجه فقط هزینه های جاری موزه را پوشش خواهد داد
[ترجمه گوگل]این وجوه فقط هزینه های موجود در موزه را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]این وجوه فقط هزینه های موجود در موزه را پوشش می دهد
5. The only running cost you will have to pay is for petrol.
[ترجمه ترگمان]تنها قیمتی که باید بپردازید برای بنزین است
[ترجمه گوگل]تنها هزینه عملیاتی که باید پرداخت کنید، برای بنزین است
[ترجمه گوگل]تنها هزینه عملیاتی که باید پرداخت کنید، برای بنزین است
6. The corporation has prepared a detailed indication of running costs for the new hovercraft.
[ترجمه ترگمان]این شرکت یک نشانه دقیق از هزینه های اجرایی برای the جدید تهیه کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت یک نشانه دقیق از هزینه های مربوط به هوانوردی جدید تهیه کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت یک نشانه دقیق از هزینه های مربوط به هوانوردی جدید تهیه کرده است
7. Imagine you are going to calculate the running costs of a car, a whole fleet of cars if you wish.
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که اگر بخواهید هزینه های اجرایی یک اتومبیل را محاسبه کنید، یک ناوگان کامل از ماشین ها
[ترجمه گوگل]تصور کنید که می خواهید هزینه های در حال اجرا یک ماشین را محاسبه کنید، یک کل ناوگان اتومبیل اگر بخواهید
[ترجمه گوگل]تصور کنید که می خواهید هزینه های در حال اجرا یک ماشین را محاسبه کنید، یک کل ناوگان اتومبیل اگر بخواهید
8. £650,000 will be needed to cover the hospital's running costs during its first year.
[ترجمه ترگمان]۶۵۰،۰۰۰ پوند برای پوشش هزینه های اجرایی بیمارستان در طول سال اول آن مورد نیاز خواهد بود
[ترجمه گوگل]هزینه سالانه بیمه در طول سال اول هزینه 650،000 پوند خواهد بود
[ترجمه گوگل]هزینه سالانه بیمه در طول سال اول هزینه 650،000 پوند خواهد بود
9. Billingham Gingerbread, £500, for toys, camping equipment and running costs.
[ترجمه ترگمان]Billingham gingerbread، ۵۰۰ پوند، برای اسباب بازی ها، تجهیزات اردو زدن و هزینه های اجرایی
[ترجمه گوگل]شیرینی زنجفیلی Billingham، 500 پوند، برای اسباب بازی ها، تجهیزات کمپینگ و هزینه های اداری
[ترجمه گوگل]شیرینی زنجفیلی Billingham، 500 پوند، برای اسباب بازی ها، تجهیزات کمپینگ و هزینه های اداری
10. Through the lamp box of the running cost structure will also be further reduced.
[ترجمه ترگمان]از طریق جعبه نور ساختار هزینه اجرا نیز کاهش بیشتری پیدا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]از طریق جعبه لامپ ساختار هزینه های انجام شده نیز بیشتر کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]از طریق جعبه لامپ ساختار هزینه های انجام شده نیز بیشتر کاهش می یابد
11. The first cost, running cost and power energy consumption of ice storage air conditioning system were compared with conventional air conditioning. And the dynamic economic analysis was performed.
[ترجمه ترگمان]اولین هزینه، هزینه اجرا و مصرف انرژی مصرف انرژی سیستم تهویه هوا با تهویه مطبوع مرسوم مقایسه شد و تحلیل اقتصادی پویا انجام شد
[ترجمه گوگل]اولین هزینه، مصرف انرژی و هزینه مصرف انرژی سیستم تهویه مطبوع یخ با تهویه مطبوع معمولی مقایسه شد و تجزیه و تحلیل اقتصادی پویا انجام شد
[ترجمه گوگل]اولین هزینه، مصرف انرژی و هزینه مصرف انرژی سیستم تهویه مطبوع یخ با تهویه مطبوع معمولی مقایسه شد و تجزیه و تحلیل اقتصادی پویا انجام شد
12. Always buy a heater with thermostat control to save on running costs.
[ترجمه ترگمان]همیشه گرم کن را با کنترل ترموستات خریداری کنید تا هزینه های اجرا ذخیره شود
[ترجمه گوگل]همیشه بخاری را با کنترل ترموستات بخرید تا هزینه های جاری را صرفه جویی کنید
[ترجمه گوگل]همیشه بخاری را با کنترل ترموستات بخرید تا هزینه های جاری را صرفه جویی کنید
13. I'm sure you will appreciate that we must keep a careful eye on all our running costs.
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که از اینکه ما باید به هر قیمتی که شده باید مراقب باشیم
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که شما قدردانی خواهید کرد که باید مراقب تمام هزینه های در حال اجرا خود باشیم
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که شما قدردانی خواهید کرد که باید مراقب تمام هزینه های در حال اجرا خود باشیم
14. Because of the engine's efficiency the car has very low running costs .
[ترجمه ترگمان]به دلیل کارایی موتور اتومبیل هزینه های اجرایی بسیار پایینی دارد
[ترجمه گوگل]با توجه به کارایی موتور، هزینه های در حال اجرا بسیار کم است
[ترجمه گوگل]با توجه به کارایی موتور، هزینه های در حال اجرا بسیار کم است
پیشنهاد کاربران
هزینه های جاری ( روزمره )
کلمات دیگر: