کلمه جو
صفحه اصلی

questioned

انگلیسی به فارسی

پرسیدم، پرسیدن، پرسش کردن، تحقیق کردن، تردید کردن در


پیشنهاد کاربران

در بعضی موارد انتقاد کردن یا مورد انتقاد قرار دادن معنی میده

Meaningless consumption and production is questioned in most contemporary cases
تولید و مصرف بی هدف در اکثر نمونه های معاصر مورد انتقاد قرار گرفته است

مورد بحث ( بررسی ) قرار دادن

مورد قضاوت

گذشته question در اینجا به معنی بازجویی

The police questioned them for ten hours.
= پلیس اونارو ده ساعت بازجویی کرد.

A man is being questioned in relation to the attempted murder last night.
شب گذشته یک مرد مورد بازجویی ( یا سوال ) قرار گرفت در مورد اقدام به قتل.

تحت بازجویی
مورد بازجویی
مورد تردید

مورد تردید ، مورد بحث

بازجویی کردن

گذشته ی Question به معنی سوال کردن

زیر سوال بردن


کلمات دیگر: