کلمه جو
صفحه اصلی

authentication


معنی : تصدیق، سندیت
معانی دیگر : تصدیق، سندیت

انگلیسی به فارسی

تصدیق، سندیت


احراز هویت، تصدیق، سندیت


انگلیسی به انگلیسی

• confirmation, verification; showing to be true

مترادف و متضاد

تصدیق (اسم)
affirmation, admission, validity, acknowledgment, authentication, certification, verification, confirmation, ratification, avouchment, testimony, admittance, validation, intromission

سندیت (اسم)
authenticity, authentication

جملات نمونه

1. signature authentication
تصدیق امضا

2. Weak authentication with low maintenance overhead and without patent or export restrictions.
[ترجمه ترگمان]تایید اعتبار ضعیف با سرانه نگهداری کم و بدون ایجاد حق ثبت و یا محدودیت صادرات
[ترجمه گوگل]تایید هویت ضعیف با سربار نگهداری کم و بدون محدودیت های ثبت اختراع یا صادرات

3. The merchant can choose from several challenge-response authentication methods: smart cards or third-party authentication.
[ترجمه reza-amiri] بازرگان میتواندیکی ازچند روش تایید هویت راانتخاب کند:کارتهای هوشمند یاتایید توسط شخص ثالث ( معرف )
[ترجمه ترگمان]تاجر می تواند از چندین روش تایید به چالش استفاده کند: کارت های هوشمند یا تایید هویت شخص ثالث
[ترجمه گوگل]بازرگان میتواند از چندین روش احراز هویت چالش پاسخ را انتخاب کند: کارت هوشمند یا احراز هویت شخص ثالث

4. She wanted tactical call signs, authentication codes, radio frequencies.
[ترجمه ترگمان]او خواستار نشانه های تماس تاکتیکی، کدها، فرکانس های رادیویی، و فرکانس های رادیویی بود
[ترجمه گوگل]او می تواند علائم تماس تاکتیکی، کدهای احراز هویت، فرکانس های رادیویی را جستجو کند

5. The message contains an authentication token that allows users to log on to network services.
[ترجمه ترگمان]این پیغام شامل یک نشانه تایید اعتبار است که به کاربران اجازه می دهد تا به سرویس های شبکه وارد شوند
[ترجمه گوگل]این پیام دارای یک شناسه تأیید اعتبار است که به کاربران اجازه می دهد تا به خدمات شبکه وارد شوند

6. Authentication in e-commerce basically requires the user to prove his or her identity for each requested service.
[ترجمه ترگمان]تایید هویت در تجارت الکترونیک به طور اساسی نیازمند این است که کاربر هویت خود را برای هر سرویس درخواست شده اثبات کند
[ترجمه گوگل]احراز هویت در تجارت الکترونیک اساسا کاربر نیاز به تأیید هویت خود را برای هر سرویس درخواست شده دارد

7. In short, authentication plays an important role in the implementation of business transaction security.
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، تایید اعتبار نقش مهمی در اجرای امنیت تراکنش تجاری ایفا می کند
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، احراز هویت نقش مهمی در اجرای امنیت تجارت معامله ایفا می کند

8. For example, users can tell the authentication server with which remote computer they want to converse.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، کاربران می توانند به کارگزار تایید هویت با کامپیوتر دوردست که آن ها می خواهند با آن صحبت کنند، بگویند
[ترجمه گوگل]برای مثال، کاربران می توانند به سرور تأیید اعتبار که با کامپیوتر از راه دور می خواهند صحبت کنند

9. Systems and methods for integrating biometric authentication with video conference sessions are described.
[ترجمه ترگمان]سیستم ها و روش ها برای ادغام اعتبار سنجی بیومتریک با جلسات کنفرانس ویدیویی توصیف می شوند
[ترجمه گوگل]سیستمها و روشهای ادغام احراز هویت بیومتریک با جلسات کنفرانس ویدیویی شرح داده شده است

10. The concept of authentication is used whenever you key in your Personal Identification Number (PIN) at an Automated Teller Machine (ATM).
[ترجمه ترگمان]مفهوم اعتبار سنجی هر زمان که شما در شماره شناسایی شخصی خود (PIN)در دستگاه خودکار ATM (ATM)کلیدی استفاده می کنید، مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مفهوم احراز هویت هر زمانی که شما شماره شناسایی شخصی خود را (PIN) در یک ماشین حساب خودکار (ATM) می گیرید استفاده می شود

11. This article mainly introduced the CQC authentication of the HD shows normal requirement and main performance of testing technology.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور عمده تایید اعتبار سنجی the را معرفی کرد که نیاز عادی و عملکرد اصلی فن آوری آزمایش را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور عمده معرفی CQC احراز هویت HD نشان می دهد نیازهای عادی و عملکرد اصلی تکنولوژی تست

12. You will need to provide your own authentication code.
[ترجمه ترگمان]شما باید کد تایید هویت خود را ارائه کنید
[ترجمه گوگل]شما باید کد خود را تأیید کنید

13. Compared with other biometric authentication technologies, fingerprint recognition is advantageous in that it has high efficiency, convenient collecting and low cost.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با سایر تکنولوژی های تایید هویت بیومتریک، تشخیص اثر انگشت سودمند است و کارایی بالا، جمع آوری مناسب و هزینه کم دارد
[ترجمه گوگل]در مقایسه با سایر تکنولوژی های تأیید هویت بیومتریک، تشخیص اثر انگشت سودمند است زیرا دارای راندمان بالا، جمع آوری راحت و کم هزینه است

14. This two-way identity authentication scheme effectively prevents imitate attack, replay attack and decimal fraction attack. And the security of authentication system is enhanced.
[ترجمه ترگمان]این طرح تصدیق هویت دو سویه به طور موثر از حمله، حمله پاسخ و حمله کسر دهدهی جلوگیری می کند و امنیت سیستم تایید ارتقا می یابد
[ترجمه گوگل]این روش تأیید هویت دو طرفه به طور مؤثری از حمله تقلیدی، حمله به بازی و حمله دهلیز قطبی جلوگیری می کند  و امنیت سیستم احراز هویت افزایش یافته است

پیشنهاد کاربران

اعتبار بخشی - تایید هویت

احراز هویت

شناسایی ، شناسه نمایی ، شناسه سنجی ، هویت سنجی ، نمایش هویت

تایید ، احراز

گواهی

معتبر است
کاربرد
در جای امضای هر نامه یا سند ی که یه شخص حقوقی امضا میکند

authentication ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: اصالت‏سنجی
تعریف: اقدامی امنیتی برای حفاظت از سامانه‏های ارتباطی در برابر شبیه‏سازی تقلبی که ازطریق تشخیص اعتبار تماس‏گیرنده یا پیام یا سامانه انجام می‏شود


کلمات دیگر: