کلمه جو
صفحه اصلی

lift off


بلند شدن هواپیما یا موشک، (لحظه ی به پرواز درآمدن چرخبال و موشک به طور عمودی) بر خیزش، فراز خیزش

انگلیسی به فارسی

بلند شدن هواپیما یا موشک


بلند شدن، بلند شدن هواپیما یا موشک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the moment of launching a missile or rocket, or the motion itself.

• lift-off is the launching of a rocket into space.
rising of an aircraft or rocket into the air; moment when an aircraft or rocket rises into the air

جملات نمونه

1. The rocket is due to lift off at noon on Friday.
[ترجمه ترگمان]این موشک قرار است ظهر روز جمعه بلند شود
[ترجمه گوگل]راکت در روز جمعه به ظهر می رسد

2. It's difficult to lift off the cover of the box.
[ترجمه ترگمان]سخت است که جلد جعبه را بلند کنی
[ترجمه گوگل]جعبه جعبه را آسان می کند

3. My new wallpaper stripper uses high-pressure steam to lift off the paper.
[ترجمه ترگمان]این رقاصه جدید من برای برداشتن این روزنامه از بخار فشار بالا استفاده می کند
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری جدید من با استفاده از بخار فشار بالا برای بلند کردن کاغذ استفاده می شود

4. The spaceship will lift off from the launching pad at 7 a. m.
[ترجمه مسعود] فضاپیما در ساعت 7 صبح، از سکوی پرتاب جدا خواهد شد.
[ترجمه ترگمان]سفینه فضایی سفینه فضایی در ساعت ۷ صبح از سکوی پرتاب جدا خواهد شد متر
[ترجمه گوگل]سفینه فضایی از پد راهاندازی در 7 دسامبر بلند خواهد شد متر

5. Nevertheless he felt the pressure lift off him as the young man wriggled his way through the crowd.
[ترجمه ترگمان]با این همه احساس می کرد که آن مرد جوان از میان جمعیت راه خود را پیش می راند
[ترجمه گوگل]با این وجود او احساس فشار را از او گرفت، چون مرد جوان از طریق جمعیت به راه خود رفت

6. Copper pads lift off when soldering Excessive heat applied during soldering.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که لحیم کاری و گرمای بیش از حد در طول لحیم کاری و لحیم کاری انجام شود، لایه های مس حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]در هنگام لحیم کاری پد های مس باعث لغزش می شوند گرمای بیش از حد در طی لحیم کاری

7. Destination Sarajevo. Lift off for Operation Cheshire.
[ترجمه ترگمان]سارایوو به خاطر عملیات Cheshire بلند شو
[ترجمه گوگل]مقصد سارایوو برای عملیات Cheshire بلند شوید

8. In my imagination, I can lift off the top of my head, just like a lid.
[ترجمه ترگمان]در ذهنم، می توانم بالای سرم را بلند کنم، درست مثل یک سرپوش
[ترجمه گوگل]در تخیلم، می توانم بالا سرم را درست کنم، مثل یک درب

9. The fatty skin covering should easily lift off in one piece.
[ترجمه ترگمان]پوشش پوست چرب باید به راحتی در یک تکه بلند شود
[ترجمه گوگل]پوشش چربی باید به راحتی در یک قطعه بلند شود

10. Might even get a lift off some blokes.
[ترجمه ترگمان]حتی ممکن است چند تا از بچه ها را بلند کند
[ترجمه گوگل]حتی برخی از بلوک ها ممکن است بلند شوند

11. Lift off commenced with a start signal to the five F-l engines of the first stage.
[ترجمه ترگمان]بلند کردن با علامت شروع به موتور پنج F - l اولین مرحله شروع می شود
[ترجمه گوگل]بلند کردن با شروع یک سیگنال به پنج موتور F-1 از مرحله اول آغاز شد

12. Remove hood screws and lift off hood.
[ترجمه ترگمان]پیچ های کاپوت را بردارید و کاپوت را بلند کنید
[ترجمه گوگل]حذف پیچ های هود و بلند کردن کاپوت

13. Lift off the first check valve cover.
[ترجمه ترگمان] اولین چک valve رو بلند کن
[ترجمه گوگل]اولین سوپاپ سوپاپ را بردارید

14. Can the Planetary Fortress lift off?
[ترجمه ترگمان]ایا دژ planetary می تواند بلند شود؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان قلعه سیاره ای را بلند کرد؟

15. I watched the rocket lift off. It was spectacular.
[ترجمه ترگمان]راکت را تماشا کردم تماشایی بود
[ترجمه گوگل]من موشک را تماشا کردم این تماشایی بود

16. The lift-off was delayed about seven minutes.
[ترجمه ترگمان]آسانسور حدود هفت دقیقه به تاخیر افتاد
[ترجمه گوگل]بلند شدن حدود هفت دقیقه به تأخیر افتاد

17. Five, four, three, two, one, zero. We have lift-off!
[ترجمه ترگمان]پنج، چهار، سه، دو، یک، صفر! ما بلند شدیم
[ترجمه گوگل]پنج، چهار، سه، دو، یک، صفر ما شروع کرده ایم!

18. Lift-off is always the moment of truth for a new rocket.
[ترجمه ترگمان]بلند کردن همیشه لحظه حقیقت برای یک راکت نو است
[ترجمه گوگل]بلند کردن همیشه موقت حقیقت برای یک موشک جدید است

19. The rocket tumbled out of control shortly after lift-off.
[ترجمه ترگمان]راکت کمی بعد از بلند کردن از کنترل خارج شد
[ترجمه گوگل]موشک پس از بلند شدن از کنترل خارج شد

20. Ten minutes to lift-off.
[ترجمه ترگمان] ده دقیقه تا بلند شدن
[ترجمه گوگل]ده دقیقه برای بلند شدن

21. I did a quick equipment check, like an astronaut preparing for lift-off.
[ترجمه ترگمان]من یک بررسی سریع انجام دادم، مثل یک فضانورد که برای بلند شدن آماده می شد
[ترجمه گوگل]من یک بررسی سریع تجهیزات انجام دادم، مثل یک فضانورد آماده شدن برای بلند کردن

22. Workers began fueling the spaceship for liftoff.
[ترجمه ترگمان]کارگران شروع به سوخت گیری مجدد سفینه برای پرتاب کردند
[ترجمه گوگل]کارگران شروع به سوختن سفینه فضایی برای ارتقاء دادند

23. Its lift on, lift-off operations there will now also be spread across two container terminals and an inland storage site.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بر روی دو ترمینال کانتینر و یک محل نگهداری داخلی نیز گسترش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]بلند شدن آن، عملیات لغو در حال حاضر نیز در میان دو پایانه کانتینری و یک سایت ذخیره سازی داخلی گسترش می یابد

24. Launch attempts were scrubbed seconds before liftoff on Thursday and Friday because of technical glitches.
[ترجمه ترگمان]به دلیل مشکلات فنی، تلاش های راه اندازی قبل از پرتاب پنج شنبه و جمعه شسته شدند
[ترجمه گوگل]تلاش های راه اندازی به دلیل مشکلات فنی، قبل و بعد از ظهر در روزهای پنجشنبه و جمعه، آغاز شد

25. Lift-off is set for 10:55 a. m.
[ترجمه ترگمان]بلند کردن را برای ساعت ۱۰: ۵۵ a تنظیم کنید متر
[ترجمه گوگل]بلند کردن برای 10:55 a تنظیم شده است متر

26. With just minutes to go before liftoff, South Korean engineers postponed the launch of the country's first space-bound rocket.
[ترجمه ترگمان]با تنها چند دقیقه قبل از بلند شدن، مهندسان کره جنوبی راه اندازی اولین موشک زمین به هوا را به تعویق انداختند
[ترجمه گوگل]مهندسین کره جنوبی تنها با چند دقیقه قبل از برداشت، اولین موشک فضایی کشور را به تأخیر انداختند

27. If Atlantis launches on July liftoff would take place at 11:40 a. m.
[ترجمه ترگمان]اگر آتلانتیس در ماه جولای راه اندازی شود در ساعت ۱۱: ۴۰ دقیقه برگزار می شود متر
[ترجمه گوگل]اگر آتلانتیس در ماه جولای راه اندازی کند، در ساعت 11:40 به وقت محلی برگزار خواهد شد متر

28. But just two hours after liftoff, the satellite went missing, according to Russia's Itar-Tass and Interfax news agencies.
[ترجمه ترگمان]اما براساس گزارش آژانس خبری ایتار - تاس و آژانس خبری اینترفکس روسیه، تنها دو ساعت پس از بلند شدن، ماهواره ناپدید شد
[ترجمه گوگل]با این حال، تنها دو ساعت پس از بروزرسانی، ماهواره از دست رفته، گم شده است، به گزارش خبرگزاری های روسی 'Itar-Tass' و 'اینترفاکس'

29. Liftoff occurred on the last day of the launch window that began August 2
[ترجمه ترگمان]Liftoff در آخرین روز از پنجره پرتاب که ۲ اوت آغاز شد روی داد
[ترجمه گوگل]Liftoff در آخرین روز راه اندازی که در 2 اوت آغاز شد رخ داد

پیشنهاد کاربران

پرتاب

( موشک و غیره ) بلند شدن - پرتاب

کنده شدن

دریافت توپ توسط دروازه بان در فوتبال

خیزش
خیز
جذب آهن ربایی ( مواد )

جدا شدن دو قطعهیا دو سطح از روی هم با نیروی آیرو دینامیکی

پیش رانش
پرتاب

lift - off ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: خیزش 1
تعریف: جدا شدن هواگَرد یا فضاپیما از زمین یا پرندۀ مادر

برداشتن ( بلندکردن ) کسی یا چیزی از روی سطح یا مکانی


کلمات دیگر: