کلمه جو
صفحه اصلی

anarchist


معنی : هرج و مرج طلب، اشوب طلب
معانی دیگر : ناسالارگرای، آشوب طلب، مخالف وجود هر نوع دولت و نظام حاکم، ناسامان گرای، دولت ستیز

انگلیسی به فارسی

هرج‌و‌مرج‌طلب، آشوب‌طلب


هرج و مرج طلب، اشوب طلب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: anarchistic (adj.)
(1) تعریف: a person who believes in, desires, or tries to obtain a society or state without a government.
مترادف: iconoclast
مشابه: fifth columnist, nihilist, radical, rebel, revolutionary

- The anarchists were opposed to the establishment of any new form of government after the ouster of the king.
[ترجمه ترگمان] پس از سقوط پادشاه، آشوب طلبان با ایجاد هر نوع حکومت جدید مخالف بودند
[ترجمه گوگل] آنارشیست ها پس از خروج پادشاه مخالف ایجاد هر نوع جدیدی از حکومت بودند

(2) تعریف: a person who encourages disobedience toward any or all established governments.
مترادف: iconoclast
مشابه: insurgent, rabble-rouser, renegade, revolutionary

• advocate of anarchy (social movement that objects to laws and government)

مترادف و متضاد

هرج و مرج طلب (اسم)
anarchist

اشوب طلب (اسم)
anarchist

person who opposes the idea of government and laws


Synonyms: agitator, insurgent, insurrectionist, malcontent, mutineer, nihilist, rebel, revolter, revolutionary, terrorist


جملات نمونه

1. He was apparently quite converted from his anarchist views.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا از عقاید آنارشیستی خود کاملا تغییر یافته بود
[ترجمه گوگل]او ظاهرا از مشاهدات آنارشیست خود کاملا تغییر کرده است

2. He was a poet, an anarchist and a vegan.
[ترجمه ترگمان]، اون یه شاعر بود هرج و مرج طلبه و یه گیاه خواری
[ترجمه گوگل]او شاعر، آنارشیست و یک گیاهخواری بود

3. The most furious anarchist become the most barefaced apostate.
[ترجمه ترگمان]The ترین هرج و مرج، the مرتد شده بود
[ترجمه گوگل]آنارشیست ترین خشمگین ترین عذاب بی نظیر است

4. The anarchist paper Freiheit, in opposition to the Marxists, thought Eleanor should have been shot on sight upon arriving.
[ترجمه ترگمان]نور هرج و مرج طلب، در مخالفت با the، فکر می کرد که نور الی نور به محض رسیدن به Marxists تیر خورده باشد
[ترجمه گوگل]مقاله فرهیخت در مقاله آنارشیست، در مخالفت با مارکسیست ها، فکر می کرد النور بعد از رسیدن به نقطه اوج گرفته بود

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

6. As for politics, I'm an anarchist. I hate governments and rules and fetters. Can't stand caged animals. People must be free. Charlie Chaplin
[ترجمه ترگمان]اما در مورد سیاست، من یک هرج و مرج هستم من از دولت ها و قوانین و غل و زنجیر نفرت دارم تاب تحمل حیوانات در قفس را ندارم مردم باید آزاد باشند چارلی چاپلین
[ترجمه گوگل]در مورد سیاست، من یک آنارشیست هستم من از دولت ها و قوانین و قوانین و مقررات متنفرم نمیتوانم حیوانات قفس بمانم مردم باید آزاد باشند چارلی چاپلین

7. The anarchist movement and its radicalism provided a crucial background for the introduction of Marxist ideas.
[ترجمه ترگمان]جنبش هرج و مرج طلبی و تندروی آن یک زمینه حیاتی را برای معرفی ایده های مارکسیستی فراهم کرد
[ترجمه گوگل]جنبش آنارشیست و رادیکالیسم آن یک زمینه حیاتی برای معرفی ایده های مارکسیستی بود

8. In December there followed the most extensive anarchist rising of the entire Republican period.
[ترجمه ترگمان]در ماه دسامبر، بیشتر هرج و مرج طلب شده از کل دوره جمهوری خواهان را دنبال کرد
[ترجمه گوگل]در ماه دسامبر، بزرگترین تحریک آنارشیستی دوره کل جمهوریخواهان را دنبال کرد

9. Many anarchist ideas and customs flourished in our ranks: for instance, resistance to the law, free love, anti-clericalism.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افکار و عادات آنارشیستی در صفوف ما رشد کردند: برای مثال، مقاومت در برابر قانون، عشق آزاد، ضد -
[ترجمه گوگل]بسیاری از ایده ها و آداب و رسوم آنارشیست در صفوف ما رونق گرفتند: مثلا مقاومت در برابر قانون، عشق آزاد، ضد روحانیت

10. He was a social anarchist.
[ترجمه ترگمان]اون یه هرج و مرج طلبه بود
[ترجمه گوگل]او یک آنارشیست اجتماعی بود

11. Rodia, an untrained construction worker and a free-thinking anarchist, died in 196
[ترجمه ترگمان]Rodia، یک کارگر ساختمانی آموزش ندیده و یک هرج و مرج فکری آزاد، در سال ۱۹۶ میلادی درگذشت
[ترجمه گوگل]رادیا، کارگر ساختمانی غیر متشکل و آنارشیست آزاد فکر، در سال 1961 درگذشت

12. The anarchist solution was more imaginative - neatly avoiding the possibility of sell-out by having no leaders at all.
[ترجمه ترگمان]راه حل آنارشیستی، خلاقانه تر بود - به طور منظم از امکان فروش - و بدون هیچ کدام از رهبران - اجتناب می کرد
[ترجمه گوگل]راه حل آنارشیست بیشتر تخیلی بود - به طور منظم اجتناب از امکان فروش با داشتن هیچ رهبری در همه

13. Mckinley was assassinated by a professed anarchist.
[ترجمه ترگمان]Mckinley به وسیله یک هرج و مرج طلب شده ترور شد
[ترجمه گوگل]مکینلی توسط یک آنارشیست رسمی ترور شد

14. It is one of those punk - anarchist experiments and an highly political Japanese film.
[ترجمه ترگمان]این یکی از آن آزمایش ها هرج و مرج آشوب طلبان و یک فیلم بسیار سیاسی ژاپنی است
[ترجمه گوگل]این یکی از آن آزمایشات پانک - آنارشیست و یک فیلم ژاپنی بسیار سیاسی است

15. In 19 police lay siege to anarchist assassins in a London Street.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹ پلیس، قاتلان آنارشیستی را در خیابان لندن تحت محاصره قرار داد
[ترجمه گوگل]در 19 پلیس در خیابان لندن محاصره قاتلان آنارشیست قرار دارد

پیشنهاد کاربران

ساختارشکن

مخالف حکومت سرمایه دار بر کارگر

هرج و مرج

سنت شکن

Someone who believes that governments rules are not necessary

کسی که معتقد است که هیچ دولت و قانونی وجود ندارد

حاکم ستیز

Anarchist ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: اقتدارگریز
تعریف: فرد معتقد به اقتدارگریزی

آشوب طلب


کلمات دیگر: