آزادی مدنی
civil liberty
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a citizen's freedom to exercise certain rights, such as the right to free speech or free assembly, as guaranteed by the laws of a country.
• مشابه: freedom
• مشابه: freedom
• right of a person to do what he wants as long as he harms no one in the process
a person's civil liberties are the rights they have to say, think, and do what they want as long as they respect other people's rights.
a person's civil liberties are the rights they have to say, think, and do what they want as long as they respect other people's rights.
جملات نمونه
1. Dr Nussbaum is director of the Civil Liberties Research Unit at King's College, London.
[ترجمه ترگمان]دکتر nussbaum رئیس واحد تحقیقات آزادی های مدنی در کالج کینگ در لندن است
[ترجمه گوگل]دکتر Nussbaum مدیر واحد تحقیقات آزادی های مدنی در کالج کینگ، لندن است
[ترجمه گوگل]دکتر Nussbaum مدیر واحد تحقیقات آزادی های مدنی در کالج کینگ، لندن است
2. They said that compulsory identity cards would infringe civil liberties.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که کارت های شناسایی اجباری آزادی های مدنی را نقض می کنند
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که کارت هویت اجباری آزادی های مدنی را نقض می کند
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که کارت هویت اجباری آزادی های مدنی را نقض می کند
3. He is a prominent writer on civil liberties.
[ترجمه ترگمان]او نویسنده برجسته ای در زمینه آزادی های مدنی است
[ترجمه گوگل]او یک نویسنده برجسته در آزادی های مدنی است
[ترجمه گوگل]او یک نویسنده برجسته در آزادی های مدنی است
4. The proposal was dropped after opposition from civil liberties groups.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد پس از مخالفت گروه های آزادی مدنی مطرح شد
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد پس از مخالفت با گروه های آزادی های مدنی کاهش یافت
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد پس از مخالفت با گروه های آزادی های مدنی کاهش یافت
5. The introduction of identity cards has been opposed by the campaign for civil liberties.
[ترجمه ترگمان]معرفی کارت های شناسایی با تبلیغات برای آزادی های مدنی مخالف است
[ترجمه گوگل]معرفی کارت های هویت توسط مبارزه برای آزادی های مدنی مخالف است
[ترجمه گوگل]معرفی کارت های هویت توسط مبارزه برای آزادی های مدنی مخالف است
6. Civil liberties groups helped to turn the tide against industrial violence.
[ترجمه ترگمان]گروه های آزادی مدنی به تغییر مد در برابر خشونت های صنعتی کمک کردند
[ترجمه گوگل]گروه های آزادی های مدنی به نوبه خود در برابر خشونت های صنعتی خاتمه دادند
[ترجمه گوگل]گروه های آزادی های مدنی به نوبه خود در برابر خشونت های صنعتی خاتمه دادند
7. Protesters called for the immediate restoration of civil liberties.
[ترجمه ترگمان]معترضان خواستار بازگشت فوری آزادی های مدنی شدند
[ترجمه گوگل]معترضان خواستار ترمیم فوری آزادی های مدنی شدند
[ترجمه گوگل]معترضان خواستار ترمیم فوری آزادی های مدنی شدند
8. Many abolitionists' heads had been bloodied and civil liberties abused without benefit of federal protection.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سران مخالفین برده داری، بدون استفاده از حمایت فدرال، خونین و آزادی های مدنی مورد سو استفاده قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از سران ائتلاف مخالفان خونین بوده و آزادی های مدنی بدون حمایت فدرال مورد سوء استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از سران ائتلاف مخالفان خونین بوده و آزادی های مدنی بدون حمایت فدرال مورد سوء استفاده قرار گرفته اند
9. Under Conservative rule civil liberty became seriously eroded.
[ترجمه ترگمان]تحت حکومت محافظه کاران، آزادی مدنی به طور جدی از بین رفت
[ترجمه گوگل]در قانون محافظه کار، آزادی مدنی به طور جدی تخریب شد
[ترجمه گوگل]در قانون محافظه کار، آزادی مدنی به طور جدی تخریب شد
10. The civil liberties group is seeking a preliminary injunction barring Republican Gov.
[ترجمه ترگمان]گروه آزادی مدنی به دنبال حکم اولیه مبنی بر ممنوعیت حکومت جمهوری خواهان است
[ترجمه گوگل]گروه آزادی های مدنی به دنبال پیشگیری اولیه از طرف دولت جمهوری خواه است
[ترجمه گوگل]گروه آزادی های مدنی به دنبال پیشگیری اولیه از طرف دولت جمهوری خواه است
11. He made himself the centre for information during the Red Raids that followed, brutal nights when civil liberties were swept aside.
[ترجمه ترگمان]او خود را مرکز اطلاعات در طول یورش های قرمز دانست که پس از آن، شب های وحشی هنگامی که آزادی های مدنی کنار گذاشته شد
[ترجمه گوگل]او خود را مرکز اطلاع رسانی در طی قرعه کشی های سرخ شد که بعد از آن، شب های وحشیانه ای که آزادی های مدنی به کنار گذاشته شد، ساخته شد
[ترجمه گوگل]او خود را مرکز اطلاع رسانی در طی قرعه کشی های سرخ شد که بعد از آن، شب های وحشیانه ای که آزادی های مدنی به کنار گذاشته شد، ساخته شد
12. This is not civil liberty but plain silliness.
[ترجمه ترگمان]این آزادی مدنی نیست بلکه حماقت است
[ترجمه گوگل]این آزادی مدنی نیست، اما ظلم و ستم ساده است
[ترجمه گوگل]این آزادی مدنی نیست، اما ظلم و ستم ساده است
13. Certainly Clinton and Gore could have done more to advance civil liberties.
[ترجمه ترگمان]مسلما کلینتون و گور می توانند کاره ای بیشتری را برای پیشبرد آزادی های مدنی انجام دهند
[ترجمه گوگل]مطمئنا کلینتون و گور می توانند برای ارتقای آزادی های مدنی بیشتر تلاش کنند
[ترجمه گوگل]مطمئنا کلینتون و گور می توانند برای ارتقای آزادی های مدنی بیشتر تلاش کنند
14. Although considered in need of assessment or treatment, these women did not require compulsory admission, with the attendant limits on civil liberties.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این زنان در مورد نیاز به ارزیابی و درمان در نظر گرفته شدند، اما این زنان به پذیرش اجباری با محدودیت همراه در آزادی های مدنی نیاز نداشتند
[ترجمه گوگل]اگر چه در نظر سنجی یا درمان در نظر گرفته شده بود، این زنان مجاز به پذیرش اجباری نبودند، و محدودیت های مربوط به آزادی های مدنی را شامل می شد
[ترجمه گوگل]اگر چه در نظر سنجی یا درمان در نظر گرفته شده بود، این زنان مجاز به پذیرش اجباری نبودند، و محدودیت های مربوط به آزادی های مدنی را شامل می شد
15. The need for ubiquitous intelligence capabilities might intrude on civil liberties.
[ترجمه ترگمان]نیاز به قابلیت های اطلاعاتی در همه جا حاضر ممکن است بر آزادی های مدنی وارد شود
[ترجمه گوگل]نیاز به توانایی های همه جانبه اطلاعات می تواند بر آزادی های مدنی نفوذ کند
[ترجمه گوگل]نیاز به توانایی های همه جانبه اطلاعات می تواند بر آزادی های مدنی نفوذ کند
پیشنهاد کاربران
آزادی مدنی، حق شهروندان برای آزادی کامل در مسائل سیاسی و اجتماعی به شرط حفظ حقوق سایرین
کلمات دیگر: