1. a fruitful plan
نقشه ی ثمر بخش
2. be fruitful and multiply and replenish the earth
(انجیل) پرثمر باش و تکثیر شو و دنیا را پرکن.
3. our efforts proved to be fruitful
کوشش های ما موثر واقع شد.
4. . . . and god made the earth fruitful
. . . و خداوند زمین را پر برکت نمود.
5. Newton's laws were fruitful for science.
[ترجمه ترگمان]قوانین نیوتن برای علم مفید بودند
[ترجمه گوگل]قوانین نیوتن برای علم مفید بودند
6. It was a fruitful meeting; we made a lot of important decisions.
[ترجمه ترگمان]این یک جلسه مفید بود؛ ما تصمیمات مهم زیادی گرفتیم
[ترجمه گوگل]این یک جلسه پربار بود ما تصمیمات مهمی گرفتیم
7. We had a long, happy, fruitful relationship.
[ترجمه ترگمان]ما یه رابطه خیلی طولانی و شاد داشتیم
[ترجمه گوگل]ما یک رابطه طولانی، شاد و پربار داشتیم
8. Today's meeting proved more fruitful than last week's.
[ترجمه ترگمان]جلسه امروز more از هفته قبل ثابت شد
[ترجمه گوگل]جلسه امروز نشان داد که از هفته گذشته بارورتر است
9. My researches into adventure holidays were very fruitful.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات من در زمینه تعطیلات ماجراجویی خیلی مفید بود
[ترجمه گوگل]تحقیقات من به تعطیلات ماجراجویی بسیار سودآور بود
10. Newton's laws were fruitful for the future development of science.
[ترجمه ترگمان]قوانین نیوتن برای توسعه آینده علم مفید بودند
[ترجمه گوگل]قوانین نیوتن برای پیشرفت در آینده علم مفید بودند
11. He is really a fruitful novelist.
[ترجمه ترگمان]او نویسنده بزرگی است
[ترجمه گوگل]او واقعا یک رمان نویس پربار است
12. The research has proved extremely fruitful.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق به شدت مثمر ثمر بوده است
[ترجمه گوگل]این تحقیق بسیار سودمند است
13. This research has been enormously fruitful in helping our understanding of the disease.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق برای کمک به درک ما از این بیماری بسیار مفید بوده است
[ترجمه گوگل]این تحقیق در زمینه درک بیماری ما بسیار مفید بوده است
14. Lacking its tumultuously fruitful influence, our mental lives would be almost as barren as the moon.
[ترجمه ترگمان]به خاطر نفوذ tumultuously، زندگی روحی ما تقریبا به اندازه ماه خشک و بی آب و علف است
[ترجمه گوگل]فقدان نفوذ طوفانی و پربار آن، زندگی ذهنی ما تقریبا به عنوان ماه غلیظ است
15. It's a fruitful relationship that's proving a recession beater.
[ترجمه ترگمان]این یک رابطه مفید است که باعث رکود اقتصادی می شود
[ترجمه گوگل]این یک رابطه پربار است که ثابت می کند یک رکود اقتصادی است