کلمه جو
صفحه اصلی

lynch


معنی : بد نام کردن، زجر کشی کردن
معانی دیگر : (اعدام شخص ظاهرا گناهکار توسط شماری از شهروندان بدون محاکمه و مراعات مقررات قضایی) لینچ کردن، خره کش کردن، بدون محاکمه مجازات کردن یا کشتن، بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن توسط جماعت، درکوچه وبازار گرداندن ومجازات کردن، زجر کشی کردن
lynch(ing)
مثله کردن، لینچ کردن، روشى که در امریکا براى مجازات محکومین سیاه پوست به کار مى رفت . این مجازات به وسیله مردم عادى و بدون هیچ گونه محاکمه صورت مى پذیرفت قانون ـ فقه : این عمل امروزه غیرقانونى است ومجازات دارد

انگلیسی به فارسی

بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن (توسط جماعت)،درکوچه وبازار گرداندن ومجازات کردن، بدنام کردن، زجر کشی کردن


لینچ، زجر کشی کردن، بد نام کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: lynches, lynching, lynched
• : تعریف: to kill (someone suspected of a crime or offense) without legal authority, esp. by hanging.

• family name; david lynch (born 1946), film and television director; john lynch (1917-1999), irish politician, prime minister of the republic of ireland (1966-1973, 1977-1979)
execute without a trial (especially by hanging)
if a person is lynched, they are killed, especially by being hanged, by an angry crowd of people who believe that the person has committed a crime.

مترادف و متضاد

بد نام کردن (فعل)
vilify, blemish, attaint, asperse, defame, denigrate, malign, traduce, calumniate, lynch

زجر کشی کردن (فعل)
lynch

جملات نمونه

1. Something approaching a lynch mob has been gathering against the Chancellor for even daring to consider higher interest rates.
[ترجمه ترگمان]چیزی که به یک گروه دار lynch نزدیک می شود، حتی جسارت آن را دارد که نرخ بهره بالاتر را در نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]چیزی که نزدیک به یک لباسی لنچ شده است، علیه خبرنگار جمع شده است تا حتی جرات داشته باشد نرخ بهره بالاتری را در نظر بگیرد

2. They were about to lynch him when reinforcements from the army burst into the room and rescued him.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] آنها در آستانه کشتن او بودندکه نیروهای کمکی ارتش به داخل اتاق ریختند و او را نجات دادند.
[ترجمه ترگمان]وقتی نیروهای کمکی از ارتش به داخل اتاق هجوم آوردند و او را نجات دادند، می خواستند او را بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها در حال نزدیک شدن به او بودند، وقتی نیروهای ارتش به داخل اتاق می رفتند و او را نجات می دادند

3. Despite attempts at resuscitation, Mr Lynch died a week later in hospital.
[ترجمه ترگمان]آقای لینچ علی رغم تلاش در احیا، یک هفته بعد در بیمارستان جان باخت
[ترجمه گوگل]علیرغم تلاش برای احیا، آقای لینچ یک هفته بعد در بیمارستان بستری شد

4. The story runs that someone offered Lynch a further $500.
[ترجمه ترگمان]این داستان نشان می دهد که یک نفر از او ۵۰۰ دلار بیشتر به لینچ پیشنهاد کرده است
[ترجمه گوگل]داستان این اتفاق می افتد که کسی لینچ 500 دلار دیگر را ارائه می دهد

5. Some lynch mob of cuckolded husbands exacting a medieval revenge?
[ترجمه ترگمان]برخی از mob lynch شوهر cuckolded خود را برای انتقام قرون وسطایی آماده می کنند؟
[ترجمه گوگل]بعضی از خانم های لینچ از شوهر های وابسته به شوهرش که خواستار انتقام قرون وسطایی هستند؟

6. Alarmingly, Lynch moves away from his central subject by this act of transfiguration.
[ترجمه ترگمان]alarmingly، لینچ با تغییر شکل تغییر شکل از سوژه مرکزی خود فاصله می گیرد
[ترجمه گوگل]بدبینانه، لینچ از این موضوع تبدیل به موضوع اصلی خود می کند

7. She also featured Pat Lynch, a nurse who helped Dole recover at a hospital in Michigan.
[ترجمه ترگمان]او همچنین پت لینچ، پرستاری که به دول کمک کرد تا در بیمارستانی در میشیگان بهبود یابد را نشان داد
[ترجمه گوگل]او همچنین پات لینچ، یک پرستار که به دول کمک کرد در بیمارستان در میشیگان، بهبود پیدا کند

8. The eyes of the lynch mob were uncomprehendingly evil.
[ترجمه ترگمان]نگاه اراذل و اوباش به هیچ وجه شیطانی نشده بود
[ترجمه گوگل]چشمان توهین لنچ بی شرمانه بودند

9. The lynch mob is gathering outside the Last Chance Saloon.
[ترجمه ترگمان]گروه \"لینچ\" داره بیرون از آخرین رستوران تصادف جمع می شه
[ترجمه گوگل]ملودی لنچ جمع آوری شده در خارج از سالن آخرین شانس است

10. A new type of lynch mob is assembled.
[ترجمه ترگمان]یک گروه جدید از جمعیت دار جمع می شوند
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از لنچ لنچ مونتاژ شده است

11. Merrill Lynch traditionally cuts jobs in January following the end of its fiscal year.
[ترجمه ترگمان]مریل لینچ به طور سنتی در ژانویه پس از پایان سال مالی خود شغل را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]مریل لینچ به طور سنتی در ماه ژانویه پس از پایان سال مالی خود، شغل هایش را کاهش می دهد

12. Charles Clough, market strategist with Merrill Lynch, also correctly had the right call on the 1995 bull market.
[ترجمه ترگمان]\"چارلز Clough\"، استراتژیست تجاری مریل لینچ، هم درست دستور درست بازار گاو ۱۹۹۵ را داشت
[ترجمه گوگل]چارلز کلو، استراتژیست بازار با مریل لینچ، همچنین به درستی در بازار نیشکر سال 1995 تماس مناسب داشت

13. Boxing almost fortnightly demanded minimum training and Lynch thrived with this pattern of exercise.
[ترجمه ترگمان]بوکس تقریبا دو هفته یکبار خواستار آموزش حداقل و لینچ با این الگو از ورزش شد
[ترجمه گوگل]بسکتبال تقریبا دو هفته ای نیاز به حداقل آموزش و لیونچ با این الگوی ورزش پرورش داد

14. The fit crew was meant to be Merrill Lynch.
[ترجمه ترگمان]قرار بود خدمه مناسب مریل لینچ باشند
[ترجمه گوگل]خدمه مناسب بود که مریل لینچ باشد

پیشنهاد کاربران

دار زدن


کلمات دیگر: