1. some frogs exude a poisonous liquid from their skins
برخی وزغ ها آبگونه ی زهرینی از پوست خود ترشح می کنند.
2. The guerrillas exude confidence. Every town, they say, is under their control.
[ترجمه ترگمان]شبه نظامیان اعتماد خود را از خود نشان می دهند می گویند هر شهر تحت کنترل آنهاست
[ترجمه گوگل]چرچیل اعتماد به نفس را تحریک می کند هر شهر، آنها می گویند، تحت کنترل آنها است
3. These timid little creatures exude a pungent smell when threatened.
[ترجمه ترگمان]این موجودات کوچک و کم رو وقتی احساس خطر می کنند، بوی تند و زننده ای می دهند
[ترجمه گوگل]این موجودات ترسناک هنگامی که تهدید می شوند بوی تند و تیز را از بین می برند
4. Some trees exude from their bark a sap that repels insect parasites.
[ترجمه ترگمان]بعضی از درخت ها از پارس آن ها a هستند که حشرات را دفع می کند
[ترجمه گوگل]بعضی از درختان از پوست خود ساقه است که پارازیت های حشرات را دفع می کند
5. The hot sun made him exude sweat.
[ترجمه ترگمان]خورشید داغ او را از عرق خیس می کرد
[ترجمه گوگل]آفتاب داغ باعث شد که او عرق شود
6. The hot sun made her exude sweat.
[ترجمه ترگمان]خورشید داغ او را از عرق خیس می کرد
[ترجمه گوگل]آفتاب داغ باعث عرق شد
7. The tubules exude fluid when cut and contain living cells, as well as nerves.
[ترجمه ترگمان]لوله های tubules در هنگام بریدن و شامل سلول های زنده و نیز اعصاب، مایع را از خود نشان می دهند
[ترجمه گوگل]لوله ها وقتی که برش داده می شوند، مایع را از بین می برند و حاوی سلول های زنده و اعصاب می باشند
8. Their names exude glamour: the Cipriani, Venice.
[ترجمه ترگمان]نام آن ها زرق و برق را از خود نشان می دهد: the، ونیز
[ترجمه گوگل]اسم آنها زرق و برق دار: Cipriani، ونیز
9. Like all bamboo buds, the flowers exude no fragrance.
[ترجمه ترگمان]، مثل همه buds بامبو گل ها هیچ بویی ندارن
[ترجمه گوگل]مانند همه جوانب های بامبو، گل ها عطر و بوی خوبی ندارند
10. The fans at the Coliseum did not exactly exude confidence in Ford.
[ترجمه ترگمان]طرفداران در بنای Coliseum دقیقا اعتماد خود را به فورد گزارش نکردند
[ترجمه گوگل]طرفداران Coliseum دقیقا به فورد اعتماد نکردند
11. The slime they exude is obnoxious and slippery, and has the stench of rotting fish.
[ترجمه ترگمان]The که از خود می دهند، نفرت انگیز و لغزنده است و بوی ماهی گندیده را می دهد
[ترجمه گوگل]لجن و لایه ای که آنها بیرون می زنند، ناراحت کننده و لغزنده است و دچار غم و اندوه ای از ماهی های فاسد شده است
12. They exude the stale mustiness of library bookshelves without the passion of the great literature those libraries contain.
[ترجمه ترگمان]آن ها the مانده از قفسه های کتابخانه را بدون شور و اشتیاق ادبیات عالی که این کتابخانه ها در اختیار دارند، از خود نشان می دهند
[ترجمه گوگل]آنها بی نظیر بودن کتابخانه قفسه کتابخانه را بدون اشتیاق به ادبیات عالی که کتابخانه ها دارند شامل می شوند
13. Put a lot of stock in dogs that exude energy, are alert and show fearlessness.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از حیواناتی که از خود استفاده می کنند، انرژی خود را از خود نشان می دهند، هوشیار هستند و بی باکی خود را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]سگهای زیادی را که انرژی را از بین می برند، هشدار می دهند و بی تفاوتی نشان می دهند
14. To exude or give off ( matter ) in drops or small quantities.
[ترجمه ترگمان]کاهش دادن یا رها کردن (ماده)به صورت قطره یا مقادیر کم
[ترجمه گوگل]برای جدا کردن یا دادن (ماده) در قطره یا مقادیر کم