کلمه جو
صفحه اصلی

head and shoulders above


کاملا بهتر (یا بلندتر یا والاتر و غیره)

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: far better than or superior to.

جملات نمونه

1. One contestant stood head and shoulders above the rest.
[ترجمه ناشناس] یکی از شرکت کننده ها سر و شانه ای بالاتر از بقیه بود ( بهتر بود ) .
[ترجمه ترگمان]یک شرکت کننده سر و شانه هایش از بقیه بالاتر بود
[ترجمه گوگل]یکی از طرفداران ایستاده بود سر و شانه بالاتر از بقیه

2. The two candidates stood head and shoulders above the rest.
[ترجمه ترگمان]دو نامزد سر و شانه بالاتر از بقیه ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]دو کاندیدا سر و شانه های بالای بقیه ایستاده بودند

3. His performance stood head and shoulders above the rest.
[ترجمه ترگمان]عملکرد او بالاتر و بالاتر از دیگران بود
[ترجمه گوگل]عملکرد او سر و شانه بالا بود

4. There's no competition - they're head and shoulders above the rest.
[ترجمه ترگمان]مسابقه ای در کار نیست - سر و شانه هایش از بقیه بالاتر است
[ترجمه گوگل]هیچ رقابتی وجود ندارد - آنها سر و شانه بالاتر از بقیه هستند

5. He, the gangling lad, always head and shoulders above his classmates and always sniffing.
[ترجمه ترگمان]او، پسرک دراز و دراز، که همیشه سر و شانه هایش بالاتر از همکلاسی خود بود و همیشه بو می کشید
[ترجمه گوگل]او، خانم غول پیکر، همیشه سر و شانه بالاتر از همکلاسی های خود و همیشه خراب کردن

6. The fourth, who stood head and shoulders above them, was older.
[ترجمه ترگمان]چهارمی که سر و شانه هایش بالاتر از آن ها بود پیرتر بود
[ترجمه گوگل]چهارم، که سر و شانه بالا از آنها ایستاده بود، بزرگتر بود

7. Though short, he stands head and shoulders above most.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه کوتاه است، سر و شانه هایش از همه بالاتر است
[ترجمه گوگل]اگر چه کوتاه است، او سر و شانه بالاتر از بیشتر است

8. He is a born leader and Stand head and shoulders above everyone else in the government.
[ترجمه ترگمان]او یک رهبر متولد شده و سر و شانه بالاتر از هر کس دیگری در دولت است
[ترجمه گوگل]او یک رهبر متولد شده است و سر و شانه بالای هر کس دیگری در دولت است

9. Nancy is head and shoulders above the rest of the class in literature.
[ترجمه ترگمان]نانسی از بقیه کلاس سر و شانه دارد
[ترجمه گوگل]نانسی سر و شانه بالاتر از بقیه کلاس در ادبیات است

10. Here's how to stand head and shoulders above your competitors.
[ترجمه ترگمان]این نحوه ایستادن سر و شانه بالاتر از رقیب تان است
[ترجمه گوگل]در اینجا چگونگی ایستادن سر و شانه بالای رقبای خود است

11. He is tall, and stands head and shoulders above others wherever he goes.
[ترجمه ترگمان]او قد بلند است و هر جا که می رود سر و شانه هایش را بالا می برد
[ترجمه گوگل]او قد بلند است و در هر کجا که می رود، سر و روی شانه های دیگران قرار می گیرد

12. Head and shoulders above her colleagues in analytical capability.
[ترجمه ترگمان]شانه و شانه بالاتر از همکارانش در قابلیت تحلیلی
[ترجمه گوگل]سر و شانه بالای همکاران خود را در توانایی تحلیلی

13. Xiangzi stood there alone, head and shoulders above the rest.
[ترجمه ترگمان]Xiangzi تنها آنجا ایستاده بودند و سر و شانه ها را بالاتر از دیگران قرار داده بودند
[ترجمه گوگل]Xiangzi به تنهایی ایستاده بود، سر و شانه بالاتر از بقیه

14. Life was more than head and shoulders above the other news magazines. It was a legend.
[ترجمه ترگمان]زندگی بهتر از سر و شانه هایش بالاتر از سایر مجلات بود یه افسانه بود
[ترجمه گوگل]زندگی بیش از سر و شانه بالای مجله های خبری دیگر بود این یک افسانه بود

پیشنهاد کاربران

یک سر و گردن بالاتر

یه سرو گردن بالاتر
یا
far superior to
خیلی بهتر از

یک سر و گردن بالاتر از دیگران
بهتر از دیگران بودن

بسیار بهتر از


کلمات دیگر: