1. They come from the combatant nations.
[ترجمه ترگمان]اونا از سازمان ملل اومدن
[ترجمه گوگل]آنها از ملت های رزمی آمده اند
2. No mean combatant, Mr Holdsworth dismissed two solicitors for not pursuing his case with sufficient vigour.
[ترجمه ترگمان]آقای Holdsworth دو مشاور حقوقی را اخراج کرد تا پرونده او را با قدرت کافی پی گیری نکند
[ترجمه گوگل]آقای هولدسورث، دو وکیل غیر قانونی را به دلیل عدم رعایت پرونده خود با قدرت کافی، اخراج نمی کند
3. If a woman combatant decides to have a child then her organization, helps her resolve the practical problems.
[ترجمه ترگمان]اگر یک زن جنگجو تصمیم بگیرد که کودکی داشته باشد، به او کمک می کند تا مشکلات عملی را حل کند
[ترجمه گوگل]اگر یک زن مبارز تصمیم بگیرد که یک کودک پس از آن سازمان او باشد، به حل مسائل عملی خود کمک می کند
4. The cost engineer is the fresh combatant of Chinese project cost management.
[ترجمه ترگمان]مهندس هزینه، مبارز تازه مدیریت هزینه پروژه چین است
[ترجمه گوگل]مهندس هزینه جنگنده جدید مدیریت هزینه های پروژه چینی است
5. Positively seeking, grasping and creating combatant chance is a must.
[ترجمه ترگمان]به طور مثبت جستجو، گرفتن و ایجاد فرصت جنگی یک ضرورت است
[ترجمه گوگل]حسن نیت، حسن نیت و ایجاد شانس متحد ضروری است
6. Are you a strict non - combatant?
[ترجمه ترگمان]تو یه دشمن سرسختی نیستی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما غیر نظامی سختگیر هستید؟
7. In modern war both combatant and noncombatant are killed in air attack.
[ترجمه ترگمان]در جنگ مدرن هر دو جنگجو و هم noncombatant در حمله هوایی کشته می شوند
[ترجمه گوگل]در جنگ مدرن، جنگجویان و غیرنظامیان در حمله هوایی کشته شده اند
8. USCENTCOM is a joint services Combatant Command responsible for Combat Operations within South West Asia (SWA), including Iraq and Afghanistan.
[ترجمه ترگمان]USCENTCOM خدمات مشترک و فرماندهی جنگی است که مسئول عملیات نظامی در جنوب غرب آسیا (SWA)، از جمله عراق و افغانستان است
[ترجمه گوگل]USCENTCOM یک فرمانده مشترک مبارزه با عملیات مبارزه در جنوب غرب آسیا (SWA)، از جمله عراق و افغانستان است
9. For a combatant of the Battle of 73 Easting, simulations came as a trinity.
[ترجمه ترگمان]برای جنگ ۷۳ easting، شبیه سازی به عنوان یک ترینیتی به وجود آمد
[ترجمه گوگل]برای یک رزمندۀ نبرد 73 در شرق، شبیه سازی به عنوان یک تثلیث به دست آمد
10. Boar - A fierce combatant when at bay, and ceases fighting only with its life, and therefore may be properly applied as the armorial bearing of a warrior.
[ترجمه ترگمان]جنگجویی شدید وقتی که در خلیج توقف می کند و تنها با زندگی اش مبارزه می کند، و به همین دلیل ممکن است به درستی به عنوان نشان ویژه یک جنگجو به کار رود
[ترجمه گوگل]قورباغه - جنگجوی شدید هنگامی که در خلیج است و تنها با زندگی خود مبارزه می کند و بنابراین می تواند به عنوان تحمل زره پوش یک جنگجو به درستی اعمال شود
11. The enemy combatant was delivered to the agents.
[ترجمه ترگمان]جنگ دشمن به ماموران تحویل داده شد
[ترجمه گوگل]رزمندگان دشمن به نمایندگان تحویل داده شدند
12. In the combatant grade the swords were positioned between the arms of the Cross pointing upward.
[ترجمه ترگمان]در کلاس مبارز، شمشیرها بین بازوان صلیب که به سمت بالا اشاره داشت قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]در درجه جنگی، شمشیرها بین سلاح های کراس قرار داشتند که به سمت بالا قرار گرفته بودند
13. This man could not have been a combatant.
[ترجمه ترگمان]این مرد نمی تونه جنگی باشه
[ترجمه گوگل]این مرد نمی تواند یک مبارز باشد
14. Britain was probably the most efficiently and successfully mobilized combatant in the Second World War.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا احتمالا موثرترین و successfully مبارز در جنگ جهانی دوم بود
[ترجمه گوگل]انگلیس احتمالا مبارزات کارآمد و موفقیت آمیز در جنگ جهانی دوم بود