1. her pitiful wages
مزد ناچیز او
2. the pitiful condition of the refugees
وضع رقت بار پناهندگان
3. (j. keats) be pitiful to my great woe
بر اندوه عظیم من ترحم کن.
4. The refugees were a pitiful sight .
[ترجمه ترگمان]پناهندگان منظره رقت انگیزی بودند
[ترجمه گوگل]پناهندگان یک چشم پریشان بودند
5. Their suffering was pitiful to see.
[ترجمه ترگمان]رنج و رنج آنان رقت انگیز بود
[ترجمه گوگل]رنج آنها برای دیدن پشیمانی بود
6. It was the most pitiful sight I had ever seen.
[ترجمه ترگمان]این آخرین منظره ای بود که تا به حال دیده بودم
[ترجمه گوگل]این بدترین دیدگاه بود که تا به حال دیده ام
7. The fee was pitiful - only about £60.
[ترجمه رامین] هزینه ناچیز بود، تنها حدود 60 پوند
[ترجمه ترگمان]این هزینه رقت انگیز بود - تنها در حدود ۶۰ پوند
[ترجمه گوگل]این هزینه پشیمانی بود - فقط حدود 60 پوند
8. She heard him let out a pitiful, muffled groan.
[ترجمه ترگمان]صدای ناله او را شنید که ناله ضعیفی از گلویش خارج شد
[ترجمه گوگل]او شنیده است که او یک خجالت زدگی و خجالت زده است
9. The refugees arriving at the camp had pitiful stories to tell.
[ترجمه ترگمان]مهاجرینی که به اردوگاه رسیدند داستان های رقت انگیزی برای گفتن داشتند
[ترجمه گوگل]پناهندگان که به اردوگاه می آمدند، داستان های پریشانانه ای داشتند
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
11. The little girl looked so pitiful; I hadn't the heart to refuse.
[ترجمه ترگمان]ان دختر کوچک آنقدر رقت انگیز به نظر می رسید؛ دلم نمی خواست رد کنم
[ترجمه گوگل]دختر کوچولو خیلی ناراحت کننده بود دلم برایت تنگ نشده بود
12. The choice is pitiful and the quality of some of the products is very low.
[ترجمه ترگمان]این انتخاب ترحم انگیز است و کیفیت برخی از محصولات بسیار پایین است
[ترجمه گوگل]انتخاب پشیمانی است و کیفیت برخی از محصولات بسیار کم است
13. His performance was pitiful - five goals flew past him.
[ترجمه ترگمان]عملکرد او رقت انگیز بود - پنج گل از کنارش گذشت
[ترجمه گوگل]عملکرد او پشیمانی بود - پنج گل از او گذشته بود
14. His performance as the pitiful Shelley Levene was unequalled in his later career.
[ترجمه ترگمان]عملکرد او به عنوان شلی pitiful، در حرفه بعدی خود بینظیر بود
[ترجمه گوگل]عملکرد او به عنوان شللی Levene مایه تاسف در حرفه او بعد از آن نابرابر بود
15. My pitiful reward was usually a matter of pennies.
[ترجمه ترگمان]پاداش رقت انگیز من معمولا یک ذره پول بود
[ترجمه گوگل]پاداش مخرب من معمولا یک ماده پنی بود