کلمه جو
صفحه اصلی

dawned on

پیشنهاد کاربران

Dawn on you means :you begin to realize it for the first time

آشکار شدن . کاشف به عمل آمدن

متوجه چیزی شدن
It gradually dawned on us

تازه فهمیدم / حالا فهمیدم. . . /همین الان تازه متوجه شدم که. . . .
Wait a second – it just dawned on me

افتادن دو زاری


کلمات دیگر: