1. We put a full stop at the end of a sentence.
[ترجمه ترگمان]در پایان یک جمله توقف کامل کردیم
[ترجمه گوگل]ما در انتهای جمله یک توقف کامل قرار دادیم
2. Put a full stop at the end of the sentence.
[ترجمه ترگمان] پایان جمله رو تمومش کن
[ترجمه گوگل]در انتهای حکم توقف کامل قرار دهید
3. I'm not going to the party, full stop.
[ترجمه ترگمان]من به مهمونی نمیرم، یه توقف کامل
[ترجمه گوگل]من به حزب نمیروم، توقف کامل دارم
4. The full stop at the end of this sentence is a dot.
[ترجمه ترگمان]پایان کامل این جمله نقطه نقطه است
[ترجمه گوگل]توقف کامل در پایان این جمله یک نقطه است
5. This sentence ends with a full stop.
[ترجمه ترگمان] این جمله با یه توقف کامل تموم میشه
[ترجمه گوگل]این جمله با توقف کامل پایان می یابد
6. I don't have to give you any reasons, full stop.
[ترجمه محمد م] مجبور نیستم برای تو دلیل بیاورم ، تمااام .
[ترجمه ترگمان]من مجبور نیستم به شما دلیلی برای کامل دادن داشته باشم
[ترجمه گوگل]من مجبور نیستم هر دلیلی را به شما بدهم، توقف کامل
7. I've already told you—we can't afford it, full stop!
[ترجمه محمد م] من قبلا بهت گفته ام ، ما نمیتوانیم از عهده آن برآییم ، تمام.
[ترجمه ترگمان]من قبلا به شما گفتم - ما نمی توانیم آن را تحمل کنیم، کامل!
[ترجمه گوگل]من قبلا به شما گفته بودیم - ما نمی توانیم آن را بپردازیم، توقف کامل!
8. I just think he is very unpleasant, full stop.
[ترجمه ترگمان]من فقط فکر می کنم که او خیلی ناراحت است
[ترجمه گوگل]من فقط فکر می کنم او بسیار ناخوشایند است، توقف کامل است
9. Look, I'm not lending you my car, full stop!
[ترجمه محمد م] ببین! من ماشینمو به تو قرض نمیدم . تماام
[ترجمه ترگمان]ببین، من به تو ماشین من رو قرض نمیدم، یه توقف کامل
[ترجمه گوگل]به من نگاهی نکنید، من ماشین خود را به شما تحمیل نمی کنم، توقف کامل!
10. The car came to a full stop at the traffic lights.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به یک توقف کامل در چراغ های راهنمایی رسید
[ترجمه گوگل]این ماشین به چراغ های راهنمایی و رانندگی متصل شد
11. Her life had simply come to a full stop.
[ترجمه محمد م] زندگی او به یک بن بست رسیده بود
[ترجمه ترگمان]زندگی او به سادگی تمام شده بود
[ترجمه گوگل]زندگی او به سادگی به توقف کامل رسید
12. Always bring the car to a full stop at a stop sign.
[ترجمه ترگمان]همیشه اتومبیل را با یک توقف کامل متوقف کنید
[ترجمه گوگل]ماشین را به یک توقف کامل در نشانه توقف متصل کنید
13. The full stop before Politically does a number of things simultaneously.
[ترجمه ترگمان]توقف کامل قبل از این که از لحاظ سیاسی تعداد زیادی از چیزها را به طور همزمان انجام دهد
[ترجمه گوگل]توقف کامل قبل از انجام امور سیاسی به صورت همزمان انجام می شود
14. Will Tie Rack come to a full stop?
[ترجمه ترگمان]Will رو به یه توقف کامل می رسونه؟
[ترجمه گوگل]آیا تیغ رک می آید به توقف کامل؟