روانشناسى : درون بافته
inbuilt
روانشناسى : درون بافته
انگلیسی به فارسی
داخلی
انگلیسی به انگلیسی
• built-in; integrated as part of a device or structure; inherent
an inbuilt quality is one that someone is born with, or one that something has had from the time it was produced.
an inbuilt quality is one that someone is born with, or one that something has had from the time it was produced.
جملات نمونه
1. His height gives him an inbuilt advantage over his opponent.
[ترجمه ترگمان]قد او به او یک مزیت درونی نسبت به حریف نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ارتفاع او به او مزیتی بیش از حریف خود می دهد
[ترجمه گوگل]ارتفاع او به او مزیتی بیش از حریف خود می دهد
2. History has an inbuilt tendency to repeat itself.
[ترجمه ترگمان]تاریخ یک تمایل درونی برای تکرار دارد
[ترجمه گوگل]تاریخچه تمایل داخلی دارد که خود را تکرار کند
[ترجمه گوگل]تاریخچه تمایل داخلی دارد که خود را تکرار کند
3. The children had this inbuilt awareness that not everyone was as lucky as they were.
[ترجمه ترگمان]بچه ها این آگاهی درونی را داشتند که همه به اندازه آن ها خوش شانس نبودند
[ترجمه گوگل]بچه ها این آگاهی درونی داشتند که نه همه آن ها خوش شانسی بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها این آگاهی درونی داشتند که نه همه آن ها خوش شانسی بودند
4. I had an inbuilt Dash Riprock decoding device.
[ترجمه ترگمان]من یه کپی از این دستگاه \"inbuilt Dash\" داشتم
[ترجمه گوگل]من یک دستگاه رمزگشایی Dash Riprock داشتم
[ترجمه گوگل]من یک دستگاه رمزگشایی Dash Riprock داشتم
5. They do have an inbuilt desire to lay down dominance over one another.
[ترجمه ترگمان]حس inbuilt دارن که بر سر هم تسلط پیدا کنن
[ترجمه گوگل]آنها میل منزوی دارند تا سلطه بر یکدیگر را تسخیر کنند
[ترجمه گوگل]آنها میل منزوی دارند تا سلطه بر یکدیگر را تسخیر کنند
6. Thus the scientific model of verification has an inbuilt mechanism for the evolution and promotion of generally accepted standards.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مدل علمی بررسی، یک مکانیزم درونی برای تکامل و ترویج عموما استانداردهای پذیرفته شده، دارد
[ترجمه گوگل]بنابراین مدل علمی تأیید دارای یک مکانیسم درونی برای تکامل و ارتقاء استانداردهای پذیرفته شده است
[ترجمه گوگل]بنابراین مدل علمی تأیید دارای یک مکانیسم درونی برای تکامل و ارتقاء استانداردهای پذیرفته شده است
7. Includes an inbuilt conditioning formula to protect hair during perming.
[ترجمه ترگمان]شامل یک فرمول تهویه درونی برای محافظت از مو در طول perming
[ترجمه گوگل]شامل یک فرمول تهویه داخلی برای محافظت از مو در طی زمان
[ترجمه گوگل]شامل یک فرمول تهویه داخلی برای محافظت از مو در طی زمان
8. The privatised boards have given themselves an inbuilt incentive to exploit their monopoly position.
[ترجمه ترگمان]هیات های خصوصی به خود یک انگیزه درونی برای بهره برداری از موقعیت تک قطبی خود داده اند
[ترجمه گوگل]هیئت های خصوصی مجبور به استفاده از موقعیت انحصاری خود شده اند
[ترجمه گوگل]هیئت های خصوصی مجبور به استفاده از موقعیت انحصاری خود شده اند
9. Unlike some singers, she has an inbuilt discipline.
[ترجمه ترگمان]برخلاف برخی خوانندگان، او یک نظم درونی دارد
[ترجمه گوگل]بر خلاف برخی از خوانندگان، او یک رشته درونی دارد
[ترجمه گوگل]بر خلاف برخی از خوانندگان، او یک رشته درونی دارد
10. Some modern projectors have an inbuilt device for quickly switching to a new bulb.
[ترجمه ترگمان]برخی از projectors مدرن یک دستگاه داخلی برای سوئیچینگ سریع به یک لامپ جدید دارند
[ترجمه گوگل]برخی از پروژکتورهای مدرن دارای یک دستگاه داخلی برای سریعا به یک لامپ جدید می باشند
[ترجمه گوگل]برخی از پروژکتورهای مدرن دارای یک دستگاه داخلی برای سریعا به یک لامپ جدید می باشند
11. The Charlatans know this. With their inbuilt Brit arrogance, they are avoiding the back-breaking circuit slog.
[ترجمه ترگمان] The اینو میدونن با این حس غرور و تکبر، اونا خیلی دوری میکنن
[ترجمه گوگل]چارلتان این را می داند آنها با استفاده از برتری انحصاری بریتانیایی خود، از جلوگیری از شکست مدار جلوگیری می کنند
[ترجمه گوگل]چارلتان این را می داند آنها با استفاده از برتری انحصاری بریتانیایی خود، از جلوگیری از شکست مدار جلوگیری می کنند
12. The creatures have their own inbuilt magnetic compass.
[ترجمه ترگمان]این موجودات، این حس inbuilt را دارند که دارای یک قطب نمای مغناطیسی هستند
[ترجمه گوگل]موجودات خود قطب نما مغناطیسی خود را دارند
[ترجمه گوگل]موجودات خود قطب نما مغناطیسی خود را دارند
13. A inbuilt - enveloping glue was developed successfully by using the materials such as PPT, TDI.
[ترجمه ترگمان]یک چسب در پوشش داخلی با استفاده از موادی مانند PPT، TDI، با موفقیت توسعه داده شد
[ترجمه گوگل]یک چسب انباشته شده با استفاده از مواد مانند PPT، TDI با موفقیت توسعه یافت
[ترجمه گوگل]یک چسب انباشته شده با استفاده از مواد مانند PPT، TDI با موفقیت توسعه یافت
14. Indicates whether the framework has an inbuilt template engine.
[ترجمه ترگمان]مشخص می کند که آیا چارچوب یک موتور الگوی درونی دارد یا خیر
[ترجمه گوگل]نشان می دهد که چارچوب یک موتور قالب داخلی دارد
[ترجمه گوگل]نشان می دهد که چارچوب یک موتور قالب داخلی دارد
پیشنهاد کاربران
داخلی، درونی
نهفته
کلمات دیگر: