کلمه جو
صفحه اصلی

take the cake

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: be exceptional; outdo others, often in some undesirable characteristic.

- For bad manners, he takes the cake.
[ترجمه ترگمان] به خاطر رفتار بد، اون کیک رو می گیره
[ترجمه گوگل] برای رفتار بد، او کیک را می گیرد

جملات نمونه

1. Take the cake out of the oven.
[ترجمه ترگمان]کیک را از کوره در ببرید
[ترجمه گوگل]کیک را از اجاق بردارید

2. When the timer beeped, we took the cake out of the oven.
[ترجمه ترگمان]وقتی تایمر منفجر شد، کیک را از تنور بیرون آوردیم
[ترجمه گوگل]وقتی تایمر بیهوش شد، ما کیک را از اجاق خارج کردیم

3. I've heard some pretty dumb ideas, but that takes the cake!
[ترجمه saber] من چند تا ایده احمقانه شنیده ام، اما این از اون چزی که فکرشو میکنی بدتره.
[ترجمه ترگمان]من چند تا ایده احمقانه شنیده ام، اما این کیک را می گیرد!
[ترجمه گوگل]من برخی از ایده های بسیار خنده دار را شنیده ام، اما کیک طول می کشد!

4. You've done some pretty stupid things, but that really takes the cake!
[ترجمه ریحانه] تو کاره ای احمقانه ای انجام دادی، اما از همه اش بدتر بود
[ترجمه ترگمان]تو کاره ای احمقانه ای انجام دادی، اما این واقعا کیک رو می گیره!
[ترجمه گوگل]شما چیزهای بسیار احمقانه ای را انجام داده اید، اما کیک واقعا طول می کشد!

5. But the collective foolishness of amending the Constitution wholesale really takes the cake.
[ترجمه ترگمان]اما حماقت جمعی اصلاح قانون اساسی واقعا کیک را می گیرد
[ترجمه گوگل]اما احمقانه جمعی اصلاح قانون اساسی، واقعا کیک را می گیرد

6. She took the cake out of the oven and left it on the kitchen table to cool.
[ترجمه ترگمان]کیک را از روی اجاق برداشت و آن را روی میز آشپزخانه گذاشت تا خنک شود
[ترجمه گوگل]او کیک را از اجاق برداشت و آن را روی میز آشپزخانه گذاشت تا خنک شود

7. Jiuxie deficiency in children's take the cake can play Yiqiyangyin, spleen to stop diarrhea.
[ترجمه ترگمان]نقص Jiuxie در کودکان این کیک می تواند با Yiqiyangyin، طحال و توقف اسهال بازی کند
[ترجمه گوگل]کمبود Jiuxie در کودکان کیک می تواند بازی Yiqiyangyin، طحال برای جلوگیری از اسهال

8. It is time take the cake out of the oven.
[ترجمه ترگمان]وقت آن است که کیک را از کوره در ببرید
[ترجمه گوگل]وقت آن است که کیک را از اجاق بیرون بیاورید

9. Look at those fireworks. If they don't take the cake, I don't know what does.
[ترجمه ترگمان] اون آتیش بازی رو ببین اگر آن ها کیک را بگیرند، من نمی دانم چه کار می کند
[ترجمه گوگل]به این آتش بازی نگاه کنید اگر آنها کیک را نمی گیرند، نمی دانم چه کار می کنند

10. I take the cake out of the box.
[ترجمه ترگمان]من کیک رو از جعبه بیرون آوردم
[ترجمه گوگل]من کیک را از جعبه می برم

11. But a strong Volcker Rule just might take the cake away.
[ترجمه ترگمان]اما یک قانون Volcker قوی ممکن است کیک را باخود ببرد
[ترجمه گوگل]اما یک قانون والکر قوی فقط ممکن است کیک را دور بریزد

12. When I am done, you can take the cake tester and insert it in the center of the cake.
[ترجمه ترگمان]وقتی کارم تمام شد، می توانید tester را بردارید و آن را در وسط کیک قرار دهید
[ترجمه گوگل]وقتی انجام شد، می توانید تستر کیک را بچرخانید و آن را در مرکز کیک قرار دهید

13. It is time to take the cake out of the oven.
[ترجمه ترگمان]حالا وقت آن است که کیک را از تنور بیرون بیاوریم
[ترجمه گوگل]وقت آن است که کیک را از کوره بیرون بیاوریم

14. However, his 1982 flick 'Fitzcarraldo' may take the cake. It was shot in Peru, where natives offered to murder star Klaus Kinski.
[ترجمه ترگمان]با این حال، فیلم flick ۱۹۸۲ او ممکن است کیک را ببرد این فیلم در پرو مورد اصابت گلوله Klaus Kinski قرار گرفت
[ترجمه گوگل]با این حال، او در سال 1982 تیزر Fitzcarraldo ممکن است کیک را بگیرد این در پرو، که در آن بومیان به کلاسیک Kinski ستاره کشته شد، ضرب گلوله کشته شد

15. During my severed penis reattachment research I came across several cases but this one has to take the cake.
[ترجمه ترگمان]در حین تحقیق در طول مدتی که من از چندین مورد برخوردم اما این یکی باید کیک را بگیرد
[ترجمه گوگل]در طول تحقیق مجدد من آلت تناسلی مرد من چندین مورد را دیدم اما این باید کیک را بگیرد

پیشنهاد کاربران

ترین بودن ( بهترین - زیباترین - بدترین و . . )

تعجب برانگیز👌👌

دیگه شورشو رو در آورده
دیگه بهتر از این نمیشه!
دیگه نوبرشه؟
A shocking, outrageous example of something bad
At first it meant to win a prize ( cake symbolizes prize ) . It gradually took a more negative and sarcastic meaning

this takes the cake
definition : this is the worst
این دیگه شاهکاره
این دیگه نوبرشه


کلمات دیگر: