قطبی شدن، متقارن کردن، بصورت متضاد در اوردن، قطبی کردن، قطبش دادن، دوقطبی ساختن
polarising
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
دوقطبی ساختن. . . . بصورت متضاد در اوردن. . . . . . .
the election has had polarising effect on the country
تضاد برانگیز
کلمات دیگر: