کلمه جو
صفحه اصلی

apostate


معنی : مرتد، خاین، از دین برگشته
معانی دیگر : برگشته از مرام و عقیده ی خود، خائن

انگلیسی به فارسی

معافیت، مرتد، خاين، از دین برگشته


از دین برگشته، مرتد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who abandons his or her religious faith, principles, cause, or the like.
مترادف: recanter, tergiversator
مشابه: betrayer, bolter, dissenter, renegade, renouncer, turncoat

- The former priest was now an apostate who questioned the very existence of God.
[ترجمه ترگمان] کشیش سابق اکنون مرتد بود که وجود خداوند را زیر سوال می برد
[ترجمه گوگل] کشیش سابق در حال حاضر یک معصوم بود که خود را از وجود خدا سوءاستفاده کرد
صفت ( adjective )
• : تعریف: characterized by or guilty of apostasy.
مترادف: recreant, renegade
متضاد: faithful, loyal
مشابه: dissident, faithless, unfaithful

- an apostate communist
[ترجمه ترگمان] یک کمونیست مرتد،
[ترجمه گوگل] یک کمونیست متجاوز

• one who is guilty of committing heresy; traitor
guilty of apostasy (abandonment of religious vows or values)
an apostate is someone who abandons their religious faith, political loyalties, or principles; a formal word. count noun here but can also be used as an attributive adjective. e.g. he was an apostate catholic.

مترادف و متضاد

مرتد (اسم)
abjurer, apostate, renegade, heretic, abjuror, dissident, pervert, tergiversator

خاین (اسم)
apostate

از دین برگشته (صفت)
apostate, renegade

traitor


Synonyms: backslider, defector, deserter, dissenter, heretic, nonconformist, rat, recreant, renegade, turncoat


Antonyms: adherent, faithful, loyalist


جملات نمونه

1. he was an apostate catholic
او یک کاتولیک بود که از دین برگشته بود.

2. The most furious anarchist become the most barefaced apostate.
[ترجمه ترگمان]The ترین هرج و مرج، the مرتد شده بود
[ترجمه گوگل]آنارشیست ترین خشمگین ترین عذاب بی نظیر است

3. I'm awfully glad you have made an apostate of me all the same!
[ترجمه ترگمان]خیلی خوشحالم که تو هم به من یک مرتد ساختی!
[ترجمه گوگل]من به شدت خوشحالم که شما یک منهدم را از همه من ساخته اید!

4. Maybe so, but as an apostate from liberalism Mr Mamet has simply embraced a new religion—with all the excessive zeal of the recent convert.
[ترجمه ترگمان]شاید اینطور باشد، اما به عنوان مرتد از لیبرالیسم، آقای Mamet به سادگی یک مذهب جدید را در آغوش کشیده - با تمام شور و اشتیاق شدید اخیر
[ترجمه گوگل]شاید چنین است، اما به عنوان یک معادله از لیبرالیسم، آقای ممت فقط یک دین جدید را با تمام قاطعیت بیش از حد از تبدیل اخیر پذیرفته است

5. They branded her an apostate by imperial forces to vilify Islam. ""
[ترجمه ترگمان]آن ها او را مرتد از سوی نیروهای امپراطوری بدنام کردند تا اسلام را بدنام کنند \"
[ترجمه گوگل]آنها به وسیله نیروهای امپریالیستی برای تخریب اسلام، او را معین کردند ''

6. The Panic Apostate gives unholy life and powers to the carcass of a rotting Dryad .
[ترجمه ترگمان]وحشت Panic، حیات و قدرت های unholy را به لاشه یک Dryad فاسد می دهد
[ترجمه گوگل]وراث وحشت زندگی و قدرت نابخردانه را به لاشه یک درایاد پوسیدگی می دهد

7. He is an apostate from Christianity.
[ترجمه ترگمان]او مرتد از مسیحیت است
[ترجمه گوگل]او مقدس از مسیحیت است

8. We can therefore discount his dyspeptic remarks about Coleridge being an apostate.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما می توانیم نکات مربوط به سو هاضمه او در مورد اینکه او مرتد شده را تخفیف دهیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما می توانیم نظرات خود را در مورد Coleridge که معصوم است، تخفیف دهیم

9. Leadership in some is weak, unbelieving and in some cases apostate.
[ترجمه ترگمان]رهبری در برخی موارد مرتد، ناباورانه و در برخی موارد مرتد است
[ترجمه گوگل]رهبری در بعضی از افراد ضعیف، غیر کافر و در بعضی موارد انکار است

10. Extremes meet . the most anarchist become the most barefaced apostate.
[ترجمه ترگمان]Extremes یکدیگر را ملاقات می کنند این هرج و مرج بیش از همه مرتد شده بود
[ترجمه گوگل]افراطی ها ملاقات می کنند اکثر آنارشیست ها تبدیل به نافرمانی بی نظیر شده اند

11. Extremes meet . the most furious anarchist become the most barefaced apostate.
[ترجمه ترگمان]Extremes یکدیگر را ملاقات می کنند این هرج و مرج ترین هرج و مرج، the مرتد شده بود
[ترجمه گوگل]افراطی ها ملاقات می کنند آنارشیست ترین خشمگینترین مرداب بی نظیر است

He was an apostate Catholic.

او یک کاتولیک بود که از دین برگشته بود.


پیشنهاد کاربران

ملحد


کلمات دیگر: