کلمه جو
صفحه اصلی

in the least

انگلیسی به فارسی

حداقل


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: at all.

- I don't mind your singing in the least.
[ترجمه ترگمان] اصلا از singing خوشم نمی اید
[ترجمه گوگل] من ذهن شما را کم کم نادیده می گیرم

• minimally, at all

جملات نمونه

1. The liar's punishment is not in the least that he is not believed, but that he cannot believe anyone else.
[ترجمه ترگمان]مجازات این فرد دروغ دست کم این نیست که او باور نکرده است، بلکه او نمی تواند کس دیگری را باور کند
[ترجمه گوگل]مجازات دروغگو حداقل این نیست که اعتقاد نداشته باشد، اما او نمیتواند کسی را باور کند

2. It doesn't matter in the least.
[ترجمه ترگمان]اصلا مهم نیست
[ترجمه گوگل]مهم نیست که حداقل

3. He does not care in the least what will happen in the future.
[ترجمه ترگمان]او اهمیتی نمی دهد که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]او در کمترین چیزی که در آینده اتفاق می افتد، مهم نیست

4. We were not in the least worried about the possibility that sweets could rot the teeth.
[ترجمه ترگمان]ما کم ترین نگرانی در این مورد نداشتیم که آب نبات ها می توانستند the را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]ما حداقل نگران نباشید که شیرینی ها می توانند دندان ها را بشکنند

5. He is not in the least interested in abstract art.
[ترجمه ترگمان]او کم ترین علاقه ای به هنر انتزاعی ندارد
[ترجمه گوگل]او به هنر انتزاعی علاقه مند نیست

6. My unexpected arrival didn't perturb him in the least.
[ترجمه ترگمان]ورود غیر منتظره من او را مضطرب نکرد
[ترجمه گوگل]ورود غیرمنتظره من او را کم کم نگرانی نکرد

7. She was not in the least repentant.
[ترجمه ترگمان]از ته دل پشیمان نبود
[ترجمه گوگل]او کمترین توبه را نداشت

8. He didn't seem to mind public opinion in the least.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که به نظر مردم مهم نیست
[ترجمه گوگل]او به نظر نمیرسد افکار عمومی را به حداقل برساند

9. I am not in the least afraid.
[ترجمه ترگمان]من اصلا نگران نیستم
[ترجمه گوگل]من کمترین ترس نیستم

10. I'm not in the least afraid of you any more.
[ترجمه ترگمان]من بیش از این از تو نمی ترسم
[ترجمه گوگل]من بیشتر از شما ترس ندارم

11. He's not in the least bit interested in girls.
[ترجمه ترگمان]اون اصلا علاقه ای به دخترها نداره
[ترجمه گوگل]او کمی علاقه مند به دختران نیست

12. I'm not in the least bit touched by the Marilyn Monroe kind of beauty.
[ترجمه ترگمان]من کوچک ترین ذره ای از زیبایی مرلین مونرو ندارم
[ترجمه گوگل]من در مورد مریلین مونرو نوعی زیبایی نیستم

13. His muscle did not relax in the least.
[ترجمه ترگمان]ماهیچه او به هیچ وجه آرام نبود
[ترجمه گوگل]عضله او حداقل نشود

14. I'm not in the least bit interested in whose fault it is.
[ترجمه ترگمان]من اصلا علاقه ای به آن ندارم که تقصیر چه کسی است
[ترجمه گوگل]من کمی نگران نیستم که گناه من باشد

15. The book is not in the least difficult.
[ترجمه ترگمان]این کتاب اصلا مشکل نیست
[ترجمه گوگل]این کتاب در دست کم نیست

پیشنهاد کاربران

حداقل
لااقل
دست کم

اصلا

به هیچ وجه، اصلاً ( at all )

کم ترین. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . کم ترین


کلمات دیگر: