1. mehri's play was amusing and its sociological angle had a great appeal
نمایشنامه ی مهری سرگرم کننده بود و جنبه ی اجتماعی بسیار گیرایی داشت.
2. Psychological and sociological studies were emphasizing the importance of the family.
[ترجمه ترگمان]مطالعات روانشناسی و جامعه شناسی بر اهمیت خانواده تاکید داشتند
[ترجمه گوگل]مطالعات روانشناختی و جامعه شناسی بر اهمیت خانواده تاکید داشتند
3. The sociological study of religion moved from the centre to the periphery of sociology.
[ترجمه ترگمان]جامعه شناسی مذهب از مرکز به محیط جامعه شناسی منتقل شد
[ترجمه گوگل]مطالعه جامعه شناختی دین از مرکز به حاشیه جامعه شناسی منتقل شد
4. The book had a personal/political/sociological slant.
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک انحراف شخصی \/ جامعه شناختی را داشت
[ترجمه گوگل]این کتاب یک رویکرد شخصی / سیاسی / جامعه شناختی داشت
5. The main criticism of sociological positivism is founded on the vagueness of the central concepts of the theory.
[ترجمه ترگمان]نقد اصلی of جامعه شناختی در ابهام مفاهیم مرکزی نظریه بنیان نهاده شده است
[ترجمه گوگل]انتقاد اصلی پوزیتیویسم جامعه شناختی بر ابهام مفاهیم مرکزی این نظریه استوار است
6. In this paper we explicitly consider sociological factors, namely social custom, and the notion of individual commitment.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله ما به طور واضح عوامل جامعه شناسی به نام عرف اجتماعی و مفهوم تعهد فردی را در نظر می گیریم
[ترجمه گوگل]در این مقاله، به صراحت، عوامل جامعه شناختی، یعنی آداب اجتماعی و مفهوم تعهد فردی را در نظر می گیریم
7. Modern fashion writers interpret this hemline ricochet with sociological spins.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان مد مدرن این hemline ricochet را با چرخش جامعه شناختی تعبیر می کنند
[ترجمه گوگل]نویسندگان مدرن مدرن این کمانه خطی را با چرخشهای جامعه شناختی تفسیر می کنند
8. He not only developed sociological research but encouraged a culture of funded research throughout the institute.
[ترجمه ترگمان]او نه تنها تحقیقات جامعه شناختی را توسعه داد بلکه فرهنگ تحقیقی سرمایه گذاری شده را در سراسر این موسسه تشویق کرد
[ترجمه گوگل]او نه تنها تحقیقات جامعه شناختی را توسعه داد، بلکه فرهنگی از تحقیقات مالی در سراسر مؤسسه را تشویق کرد
9. We will look at sociological explanations for the under-representation of females in criminal activity.
[ترجمه ترگمان]ما به توضیحات جامعه شناختی در رابطه با حضور زنان در فعالیت های مجرمانه نگاه خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما به توضیحات جامعه شناختی برای نمایندگی زنان در فعالیت های جنایی نگاه خواهیم کرد
10. It's now a sociological and historical fact that gay men and lesbians have constructed this dense network of relationships and communities.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر این یک واقعیت اجتماعی و تاریخی است که مردان همجنس گرا و لزبین ها این شبکه متراکم روابط و جوامع را ساخته اند
[ترجمه گوگل]اکنون یک واقعیت جامعه شناختی و تاریخی است که همجنسگرایان و همجنسگرایان این شبکه مترقی روابط و جوامع را ساخته اند
11. In normativist language the style of sociological positivism is that of constructivist rationalism.
[ترجمه ترگمان]در زبان normativist، سبک of sociological، نوعی rationalism constructivist است
[ترجمه گوگل]در سبک هنجارگرایی، سبک مثبت گرایی جامعه شناسی، عقل گرایی سازنده گرا است
12. Cooley is too sociological for such simplicity.
[ترجمه ترگمان]کولی برای این سادگی بیش از حد جامعه شناسی می کند
[ترجمه گوگل]کوولی برای چنین سادگی بسیار جامعه شناختی است
13. The value of the sociological perspective is that it enables students to see why society believes in the discipline in question.
[ترجمه ترگمان]ارزش دیدگاه جامعه شناختی این است که دانش آموزان را قادر می سازد تا ببینند چرا جامعه به نظم و انضباط در این زمینه اعتقاد دارد
[ترجمه گوگل]ارزش دیدگاه جامعه شناختی این است که دانش آموزان را قادر می سازد تا ببینند چرا جامعه به این رشته مورد نظر اعتقاد دارد
14. This may be a social problem or a sociological problem.
[ترجمه ترگمان]این می تواند یک مشکل اجتماعی یا یک مشکل جامعه شناختی باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است یک مشکل اجتماعی یا یک مشکل جامعه شناختی باشد
15. Finally, sociological accounts should be more objective, systematic and potentially verifiable.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، حساب های جامعه شناختی باید more، سیستماتیک و بالقوه قابل رسیدگی باشند
[ترجمه گوگل]در نهایت، حساب های جامعه شناختی باید بیشتر هدفمند، سیستماتیک و به طور بالقوه قابل اثبات باشند