کلمه جو
صفحه اصلی

in evidence


اشکار، معلوم

انگلیسی به فارسی

در شواهد


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: plainly or conspicuously present.

(2) تعریف: submitted as factual testimony in a court of law.

• clearly, evidently, visibly

جملات نمونه

1. The first signs of spring are in evidence.
[ترجمه ترگمان]اولین نشانه های بهار در شواهد وجود دارد
[ترجمه گوگل]اولین نشانه های بهار در شواهد هستند

2. The documents may be used in evidence at the trial.
[ترجمه ترگمان]اسناد ممکن است در شواهد در دادگاه به کار روند
[ترجمه گوگل]اسناد ممکن است در دادگاه مورد استفاده قرار گیرد

3. The new alliance was very much in evidence.
[ترجمه ترگمان]اتحاد جدید خیلی زیاد بود
[ترجمه گوگل]اتحاد جدید بسیار حاکی از آن بود

4. The police were much in evidence at today's demonstration.
[ترجمه ترگمان]پلیس در تظاهرات امروز بسیار مدرک داشت
[ترجمه گوگل]پلیس در تظاهرات امروز بسیار مدرن بود

5. Mrs. Jones was much in evidence at the party.
[ترجمه ترگمان]خانم جونز هم در مهمانی بود
[ترجمه گوگل]خانم جونز در این حزب بسیار شواهد داشت

6. His statement to the police was used in evidence against him.
[ترجمه ترگمان]بیانیه او به پلیس در شواهدی علیه وی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بیانیه او به پلیس در برابر شواهد علیه او مورد استفاده قرار گرفت

7. The police are always in evidence at football matches.
[ترجمه ترگمان]پلیس همیشه در مسابقات فوتبال مدرک دارد
[ترجمه گوگل]پلیس در مسابقات فوتبال همیشه مدرکی است

8. A photo of the victim's injuries was produced in evidence.
[ترجمه ترگمان]عکسی از مجروح قربانی در شواهد تولید شده است
[ترجمه گوگل]یک عکس از آسیب های قربانی به شواهد ارائه شده است

9. Unfortunately, only the cheerleaders were in evidence last night.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، فقط تشویق کننده ها دیشب توی مدرک بودن
[ترجمه گوگل]متأسفانه، تنها چهره ها در شب گذشته حضور داشتند

10. The linkages were already in evidence from one point of view: road traffic.
[ترجمه ترگمان]این ارتباطات هم اکنون از نقطه نظر یک نقطه نظر عبارتند از: ترافیک جاده ای
[ترجمه گوگل]ارتباطات از لحاظ یک دیدگاه قبلا نشان داده شده است: ترافیک جاده ای

11. But his dedication to work will be in evidence too.
[ترجمه ترگمان]اما وقف او به کار نیز در شهادت خواهد بود
[ترجمه گوگل]اما تعهد او به کار نیز به اثبات خواهد رسید

12. Limestone reappears and is much in evidence when Hellgill Bridge is reached, this centuries-old structure spanning a deep gorge.
[ترجمه ترگمان]سنگ آهک دوباره ظاهر می شود و در صورتی که پل Hellgill به آن برسد، این ساختار چند قرن بر روی یک تنگه عمیق فرو می رود
[ترجمه گوگل]سنگ آهک دوباره ظاهر می شود و زمانی که پل Hellgill رسیده است، این ساختار قرون وسطی که در امتداد یک دره عمیق قرار دارد، بسیار دشوار است

13. This trait was in evidence last week as the president, Leonid Kravchuk, threw his country into a constitutional crisis.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی هفته گذشته، هنگامی که رئیس جمهور، لئونید Kravchuk، کشور خود را به بحران قانون اساسی تبدیل کرد، در شهادت بود
[ترجمه گوگل]این ویژگی در هفته گذشته به عنوان رئیس جمهور، لئونید Kravchuk بود، کشور خود را به یک بحران قانون اساسی انداخت

14. The police were very much in evidence at the protest.
[ترجمه ترگمان]پلیس در این اعتراض بسیار زیاد بود
[ترجمه گوگل]پلیس در اعتراض به شواهدی در دست داشت

پیشنهاد کاربران

در معرض دید
مورد توجه

در دیدرس

be in evidence
مشهود بودن ، پیدا بودن ، نمایان بودن

His playfulness is in evidence this day, too
بازیگوشی او امروز هم مشهود بود ( نمایان بود، پیدا بود )

They were all three armed, but there were no weapons in evidence.
هر سه نفر آنها مسلح بود اما هیچ سلاحی پیدا نبود ( موجود نبود ، مشهود نبود )

The police are always in evidence at football matches.
پلیس همیشه در مسابقات فوتبال حاضر است ( نمایان است ، مشهود است ، پیداست )


کلمات دیگر: