گیر افتادن ( داخل ترافیک و. . . )
get held up
پیشنهاد کاربران
گرفتار شدن
معنی گرفتار شدن و یا گیر افتادن میده
معنی با تاخیر انجام دادن هم میده = delayed
معطل شدن
معطل شدن توی ترافیک
گیر کردن غلطه برای گیر کردن از stuck استفاده میشه
اینجا زمان تاخیر delay مد نظره نه شلوغ بودن
گیر کردن غلطه برای گیر کردن از stuck استفاده میشه
اینجا زمان تاخیر delay مد نظره نه شلوغ بودن
علاوه بر ترافیک میتواند معطل شدن در یک کار خاص هم باشد
کلمات دیگر: