شرکت خصوصی آب و برق (یا حمل و نقل و غیره)
public utility
شرکت خصوصی آب و برق (یا حمل و نقل و غیره)
انگلیسی به فارسی
شرکت خصوصی آب و برق (یا حمل و نقل و غیره)
خدمات عمومی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an organization operated usu. as a monopoly under government regulation or control, that provides an essential public commodity or service, such as electricity, water, transportation, and the like.
• company that provides service to the public
مترادف و متضاد
government-run public service
Synonyms: communications company, electric company, telephone company, water company
جملات نمونه
1. After its experience with the disease, the public utility company issued an AIDS-specific policy statement and set of guidelines.
[ترجمه ترگمان]پس از تجربه آن با این بیماری، شرکت خدمات عمومی یک بیانیه سیاست خاص ایدز و مجموعه ای از رهنمودها را صادر کرد
[ترجمه گوگل]پس از تجربه خود در زمینه بیماری، شرکت خدمات عمومی اعلامیه سیاست های خاص ایدز و مجموعه ای از دستورالعمل ها را صادر کرد
[ترجمه گوگل]پس از تجربه خود در زمینه بیماری، شرکت خدمات عمومی اعلامیه سیاست های خاص ایدز و مجموعه ای از دستورالعمل ها را صادر کرد
2. In the past, public utility districts would send delinquent tenants' charges on those meters to the property owner.
[ترجمه ترگمان]در گذشته، مناطق مصرفی عمومی tenants tenants متخلف را به صاحب ملک خواهند فرستاد
[ترجمه گوگل]در گذشته، ولسوالی های عمومی، اتهامات مربوط به مستاجرین بزهکار را به آن متر به صاحب ملک می فرستادند
[ترجمه گوگل]در گذشته، ولسوالی های عمومی، اتهامات مربوط به مستاجرین بزهکار را به آن متر به صاحب ملک می فرستادند
3. Two years ago, the Public Utility Commission instituted a program allowing residents to choose their electricity supplier.
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش کمیسیون تاسیسات عمومی برنامه ای را ترتیب داد که به ساکنان امکان انتخاب تامین کننده برق خود را می داد
[ترجمه گوگل]دو سال پیش، کمیته عمومی سودآوری برنامه ای را فراهم ساخت که ساکنین بتوانند منبع برق خود را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]دو سال پیش، کمیته عمومی سودآوری برنامه ای را فراهم ساخت که ساکنین بتوانند منبع برق خود را انتخاب کنند
4. Does it apply to a public utility which may or may not appear to be similar to a local government?
[ترجمه ترگمان]آیا به یک برنامه عمومی اعمال می شود که ممکن است شبیه به دولت محلی نباشد؟
[ترجمه گوگل]آیا آن را به یک ابزار عمومی که ممکن است یا به نظر نمی رسد شبیه به یک دولت محلی است اعمال می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا آن را به یک ابزار عمومی که ممکن است یا به نظر نمی رسد شبیه به یک دولت محلی است اعمال می شود؟
5. Then again, various public utility undertakings offer important positions to solicitors.
[ترجمه ترگمان]سپس، برنامه های کاربردی مختلف عمومی موقعیت های مهمی برای مشاوران حقوقی ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]سپس، شرکت های مختلف تأسیسات عمومی وظایف مهم را به وکیل می دهند
[ترجمه گوگل]سپس، شرکت های مختلف تأسیسات عمومی وظایف مهم را به وکیل می دهند
6. Of course, Tucson Water is a public utility, and therefore is required to keep its records open to the public.
[ترجمه ترگمان]البته، توسکان یک برنامه عمومی است و بنابراین باید سوابق خود را برای عموم باز نگه دارد
[ترجمه گوگل]البته، آب توسان یک ابزار عمومی است، و از این رو لازم است که سوابق خود را برای عموم آزاد نگه دارید
[ترجمه گوگل]البته، آب توسان یک ابزار عمومی است، و از این رو لازم است که سوابق خود را برای عموم آزاد نگه دارید
7. The transformation of the Public Utility Commission.
[ترجمه ترگمان]تبدیل کمیسیون خدمات عمومی
[ترجمه گوگل]تحول کمیسیون عمومی سودمند
[ترجمه گوگل]تحول کمیسیون عمومی سودمند
8. Wyatt: So you've complained to the Public Utility Commission too.
[ترجمه ترگمان]وایت: پس شما به کمیسیون خدمات عمومی نیز شکایت کرده اید
[ترجمه گوگل]وایات بنابراین شما به کمیسیون عمومی سود نیز شکایت کردید
[ترجمه گوگل]وایات بنابراین شما به کمیسیون عمومی سود نیز شکایت کردید
9. Decommissioning of a public utility electricity power plant.
[ترجمه ترگمان]نیروگاه برق دولتی یکی از نیروگاه های برق عمومی است
[ترجمه گوگل]انقباض برق نیروگاه برق عمومی
[ترجمه گوگل]انقباض برق نیروگاه برق عمومی
10. The new district has independent public utility systems of water supply, drainage, heating supply, gas, wideband network(WBN), cable TV, independent sewage and garbage disposal facilities.
[ترجمه ترگمان]این منطقه جدید سیستم های عمومی و رفاهی عمومی تامین آب، زه کشی، تامین گرمایش، گاز، شبکه پهنای باند (WBN)، تلویزیون کابلی، فاضلاب مستقل و امکانات دفع زباله را دارد
[ترجمه گوگل]این منطقه جدید مستقل از سیستم های عمومی تامین آب، زهکشی، تامین حرارت، گاز، شبکه گسترده باند (WBN)، تلویزیون کابلی، فاضلاب مستقل و امکانات دفع زباله است
[ترجمه گوگل]این منطقه جدید مستقل از سیستم های عمومی تامین آب، زهکشی، تامین حرارت، گاز، شبکه گسترده باند (WBN)، تلویزیون کابلی، فاضلاب مستقل و امکانات دفع زباله است
11. To develop stability of the public utility system and fair pricing.
[ترجمه ترگمان]توسعه پایدار سیستم رفاهی عمومی و قیمت گذاری عادلانه
[ترجمه گوگل]برای توسعه ثبات سیستم های عمومی و قیمت گذاری منصفانه
[ترجمه گوگل]برای توسعه ثبات سیستم های عمومی و قیمت گذاری منصفانه
12. Basal Establishment and Public Utility Items We will construct ports, railway, highway, bridges and so on.
[ترجمه ترگمان]تاسیس اساسی و اقلام مصرفی عمومی ما بنادر، راه آهن، بزرگراه، پل ها و غیره را خواهیم ساخت
[ترجمه گوگل]تأسیسات پایه و مقررات عمومی ما بنادر، راه آهن، بزرگراه، پل ها و غیره را ساختیم
[ترجمه گوگل]تأسیسات پایه و مقررات عمومی ما بنادر، راه آهن، بزرگراه، پل ها و غیره را ساختیم
13. Some organizations rent the platforms from municipalities and public utility companies.
[ترجمه ترگمان]برخی سازمان ها پلت فرم ها را از شهرداری ها و شرکت های خدمات عمومی اجاره می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از سازمان ها سیستم عامل ها را از شهرداری ها و شرکت های خدمات عمومی استخدام می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از سازمان ها سیستم عامل ها را از شهرداری ها و شرکت های خدمات عمومی استخدام می کنند
14. A part is occasionally employed in works of public utility.
[ترجمه ترگمان]بخشی از آن گاهی در کاره ای عام المنفعه بکار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]بخشی گاهی اوقات در آثار عمومی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]بخشی گاهی اوقات در آثار عمومی استفاده می شود
پیشنهاد کاربران
شرکتهای خدمات عمومی
موسسه عامل المنفعه
( علوم اقتصاد )
( علوم اقتصاد )
کلمات دیگر: