صاف کردن
smooth over
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• slide; settle difficulties
جملات نمونه
1. Sally managed to smooth over the bad feelings between them.
[ترجمه ترگمان]سلی موفق شد احساسات بد بین آن ها را آرام کند
[ترجمه گوگل]سلی موفق به تحمل احساسات بد بین آنها شد
[ترجمه گوگل]سلی موفق به تحمل احساسات بد بین آنها شد
2. It will be difficult for you to smooth over your differences after so many years.
[ترجمه ترگمان]برای شما مشکل خواهد بود که بعد از این همه سال تفاوت های خود را صاف کنید
[ترجمه گوگل]پس از چند سال، دشوار خواهد بود که اختلافات خود را از بین ببرید
[ترجمه گوگل]پس از چند سال، دشوار خواهد بود که اختلافات خود را از بین ببرید
3. I could see that he was trying to smooth over his duty for wrong judgments.
[ترجمه ترگمان]می توانستم ببینم که او سعی دارد وظیفه اش را برای داوری غلط حفظ کند
[ترجمه گوگل]من می توانستم ببینم که او تلاش می کند تا به وظیفه خود برای قضاوت های نادرست برسد
[ترجمه گوگل]من می توانستم ببینم که او تلاش می کند تا به وظیفه خود برای قضاوت های نادرست برسد
4. He tried to smooth over the awkwardness of the situation.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد بر وخامت اوضاع مسلط شود
[ترجمه گوگل]او سعی کرد تا برطرف کردن ناخوشایندی از وضعیت روبه رو شود
[ترجمه گوگل]او سعی کرد تا برطرف کردن ناخوشایندی از وضعیت روبه رو شود
5. Press it down lightly and smooth over the top with a palette knife.
[ترجمه ترگمان]آن را به آرامی فشار دهید و با یک کاردک پالت ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]آن را به آرامی فشار دهید و با یک چاقوی پالت روی بالای صفحه قرار دهید
[ترجمه گوگل]آن را به آرامی فشار دهید و با یک چاقوی پالت روی بالای صفحه قرار دهید
6. In this way, psychological writing manages to smooth over the difficulties in its discourses of gender.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، نوشته های روانشناسی بر مشکلات موجود در گفتمان های جنسیت خود غلبه می کند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، نوشتن روانشناختی توانایی حل مشکلات در گفتمانهای جنسیتی را دارد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، نوشتن روانشناختی توانایی حل مشکلات در گفتمانهای جنسیتی را دارد
7. Smooth over the edges with an emery board.
[ترجمه ترگمان]روی لبه با یک تخته emery کار می کنم
[ترجمه گوگل]لبه ها را با یک تخته سنگ امیزی براق کنید
[ترجمه گوگل]لبه ها را با یک تخته سنگ امیزی براق کنید
8. Smooth over lightly with a soft cotton cloth instead, applying even pressure, but not flattening patterns.
[ترجمه ترگمان]به جای آن که با یک پارچه پنبه ای نرم، نرم و نرم کار کنید، فشار بیشتری اعمال کنید، اما الگوهای مسطح کننده نداشته باشید
[ترجمه گوگل]در عوض، به راحتی با یک پارچه پنبه نرم صاف کنید، حتی حتی فشار، اما الگوهای صاف کردن را اعمال کنید
[ترجمه گوگل]در عوض، به راحتی با یک پارچه پنبه نرم صاف کنید، حتی حتی فشار، اما الگوهای صاف کردن را اعمال کنید
9. I tried to smooth over the awkwardness of this first meeting.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم از ناراحتی این جلسه اول جلوگیری کنم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم تا از این ناخوشایند این جلسه اول صبر کنم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم تا از این ناخوشایند این جلسه اول صبر کنم
10. The small gift will smooth over the squabble between the husband and wife.
[ترجمه ترگمان]این هدیه کوچک بر the بین زن و شوهر غلبه می کند
[ترجمه گوگل]هدایای کوچک همگی از همسر و همسرش شکایت می کنند
[ترجمه گوگل]هدایای کوچک همگی از همسر و همسرش شکایت می کنند
11. Smooth over your face, neck, even under the fragile eye area.
[ترجمه ترگمان]روی صورت، گردن و حتی زیر ناحیه چشم شکننده خود بمالید
[ترجمه گوگل]صاف بر صورت، گردن، حتی در زیر چشم شکننده
[ترجمه گوگل]صاف بر صورت، گردن، حتی در زیر چشم شکننده
12. The angry husband and wife agreed to smooth over their differences.
[ترجمه ترگمان]شوهر و زن خشمگین توافق کردند که اختلافاتشان را حل و فصل کنند
[ترجمه گوگل]شوهر و زن عصبانی توافق کردند که بر تفاوت هایشان صاف شوند
[ترجمه گوگل]شوهر و زن عصبانی توافق کردند که بر تفاوت هایشان صاف شوند
13. It will be difficult for you to smooth over your bad feelings after so many years.
[ترجمه ترگمان]پس از گذشت این همه سال برای شما سخت است که احساسات بد خود را صاف کنید
[ترجمه گوگل]پس از چند سال، دشوار خواهد بود که احساسات بد خود را از بین ببرید
[ترجمه گوگل]پس از چند سال، دشوار خواهد بود که احساسات بد خود را از بین ببرید
14. He tried to smooth over his contretemps with the policeman.
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد که این فاجعه را با پلیس حل کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با پلیس همکاری کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با پلیس همکاری کند
15. Smooth over wet skin in the bath or shower and rub in circular movements.
[ترجمه ترگمان]روی پوست مرطوب در حمام بمالید و یا دوش بگیرید و حرکات دایره ای را بمالید
[ترجمه گوگل]صاف کردن پوست مرطوب در حمام یا دوش و مالیدن در حرکات دایره ای
[ترجمه گوگل]صاف کردن پوست مرطوب در حمام یا دوش و مالیدن در حرکات دایره ای
پیشنهاد کاربران
حل و فصل کردن مشکلات
تلطیف
بی توجهی کردن
کم کردن مشکل
کم کردن مشکل
حل کردن مشکل
ساده انگاری کردن مشکلات
حل کردن مشکل
ساده انگاری کردن مشکلات
کلمات دیگر: