(noun) مالیه، دارایی minister of finance وزیر دارایی ministry of finance وزارت دارایی (noun) علم مالیه، علم دارایی، اداره ی امور مالی she is studying finance at harvard university او در دانشگاه هاروارد رشته امور مالی می خواند he is in charge of banking and finance او امور بانکی و مالی را سرپرستی می کند (noun) (در جمع) وضع مالی، امکانات مالی، بنیه ی مالی، پول، سرمایه، بودجه my personal finances were in need of an immediate remedy اوضاع مالی من نیاز به چاره ی فوری داشت the country's finances were in disarray اوضاع مالیه ی کشور دستخوش نابسامانی شده بود (noun) تامین بودجه، تامین هزینه، سرمایه گذاری the government does not have enough money to finance road building دولت برای تامین هزینه های راه سازی پول کافی ندارد the financing of this project is not easy تامین بودجه ی این طرح آسان نیست we financed our new home through a bank ما از طریق یک بانک برای خانه ی جدید خود تامین پول (پول یابی) کردیم (verb transitive) بودجه ی چیزی را تامین کردن، هزینه ی چیزی را پرداختن، سرمایه ی چیزی را گذاشتن، پول چیزی را دادن (verb transitive) نسیه دادن به، نسیه فروختن به
financed
(noun) مالیه، دارایی minister of finance وزیر دارایی ministry of finance وزارت دارایی (noun) علم مالیه، علم دارایی، اداره ی امور مالی she is studying finance at harvard university او در دانشگاه هاروارد رشته امور مالی می خواند he is in charge of banking and finance او امور بانکی و مالی را سرپرستی می کند (noun) (در جمع) وضع مالی، امکانات مالی، بنیه ی مالی، پول، سرمایه، بودجه my personal finances were in need of an immediate remedy اوضاع مالی من نیاز به چاره ی فوری داشت the country's finances were in disarray اوضاع مالیه ی کشور دستخوش نابسامانی شده بود (noun) تامین بودجه، تامین هزینه، سرمایه گذاری the government does not have enough money to finance road building دولت برای تامین هزینه های راه سازی پول کافی ندارد the financing of this project is not easy تامین بودجه ی این طرح آسان نیست we financed our new home through a bank ما از طریق یک بانک برای خانه ی جدید خود تامین پول (پول یابی) کردیم (verb transitive) بودجه ی چیزی را تامین کردن، هزینه ی چیزی را پرداختن، سرمایه ی چیزی را گذاشتن، پول چیزی را دادن (verb transitive) نسیه دادن به، نسیه فروختن به
انگلیسی به فارسی
تامین مالی می شود، سرمایهتهیه کردن، تهیه پول کردن، سرمایه گذاری کردن، در کارهای مالی داخل شدن
انگلیسی به انگلیسی
• funded, paid for
جملات نمونه
1. we financed our new home through a bank
ما از طریق یک بانک برای خانه ی جدید خود تامین پول (پول یابی) کردیم.
2. The fund is largely financed through government borrowing.
[ترجمه ترگمان]این صندوق تا حد زیادی از طریق استقراض دولت تامین مالی می شود
[ترجمه گوگل]این صندوق عمدتا از طریق وام های دولتی تامین می شود
[ترجمه گوگل]این صندوق عمدتا از طریق وام های دولتی تامین می شود
3. The terrorists financed themselves by robbing banks.
[ترجمه ترگمان]تروریست ها با سرقت بانک ها خودشان را تامین مالی کردند
[ترجمه گوگل]تروریست ها خود را با سرقت از بانک ها تامین می کنند
[ترجمه گوگل]تروریست ها خود را با سرقت از بانک ها تامین می کنند
4. Some suspected that the rebellion was backed and financed by the US.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها مشکوک بودند که این شورش توسط ایالات متحده پشتیبانی و حمایت مالی شده است
[ترجمه گوگل]برخی از آنها مظنون بودند که این شورش توسط ایالات متحده حمایت و تأمین مالی شده است
[ترجمه گوگل]برخی از آنها مظنون بودند که این شورش توسط ایالات متحده حمایت و تأمین مالی شده است
5. The project is financed by a charitable trust.
[ترجمه ترگمان]این پروژه توسط یک موسسه خیریه تامین مالی می شود
[ترجمه گوگل]این پروژه توسط یک اعتبار خیریه تامین می شود
[ترجمه گوگل]این پروژه توسط یک اعتبار خیریه تامین می شود
6. The building project will be financed by the government and by public donations.
[ترجمه ترگمان]بودجه این ساختمان توسط دولت و با کمک های مردمی تامین خواهد شد
[ترجمه گوگل]پروژه ساختمان توسط دولت و کمک های عمومی تامین می شود
[ترجمه گوگل]پروژه ساختمان توسط دولت و کمک های عمومی تامین می شود
7. The band was financed by a mystery backer.
[ترجمه ترگمان]این گروه توسط یک حامی مرموز تامین مالی شد
[ترجمه گوگل]این گروه توسط یک پشتیبان رمز و راز تامین می شود
[ترجمه گوگل]این گروه توسط یک پشتیبان رمز و راز تامین می شود
8. Most of it will be financed by government bonds.
[ترجمه ترگمان]بیشتر آن توسط اوراق قرضه دولتی تامین خواهد شد
[ترجمه گوگل]اکثر آن توسط اوراق قرضه دولتی تامین می شود
[ترجمه گوگل]اکثر آن توسط اوراق قرضه دولتی تامین می شود
9. The new roads will be financed privately.
[ترجمه ترگمان]هزینه جاده های جدید به طور خصوصی تامین خواهد شد
[ترجمه گوگل]جاده های جدید به طور اختصاصی تامین می شود
[ترجمه گوگل]جاده های جدید به طور اختصاصی تامین می شود
10. Government expenditure is financed by taxation and by borrowing.
[ترجمه ترگمان]مخارج دولت از طریق مالیات و قرض گرفتن تامین می شود
[ترجمه گوگل]هزینه های دولت توسط مالیات و قرض گرفتن تامین می شود
[ترجمه گوگل]هزینه های دولت توسط مالیات و قرض گرفتن تامین می شود
11. The City Council had financed the new building to the tune of over 4 million pounds.
[ترجمه ترگمان]شورای شهر هزینه ساختمان جدید را به میزان بیش از ۴ میلیون پوند تامین کرده است
[ترجمه گوگل]شورای شهر ساختمان جدید را به مبلغ بیش از 4 میلیون پوند پرداخت کرده است
[ترجمه گوگل]شورای شهر ساختمان جدید را به مبلغ بیش از 4 میلیون پوند پرداخت کرده است
12. The concerts are financed by the Arts Council.
[ترجمه ترگمان]این کنسرت ها از سوی شورای هنرهای رزمی تامین می شوند
[ترجمه گوگل]کنسرت ها توسط شورای هنر تامین می شود
[ترجمه گوگل]کنسرت ها توسط شورای هنر تامین می شود
13. How is the programme to be financed?
[ترجمه ترگمان]بودجه برنامه چگونه تامین می شود؟
[ترجمه گوگل]برنامه چگونه تامین می شود؟
[ترجمه گوگل]برنامه چگونه تامین می شود؟
14. Capital expenditure can be financed by borrowing; operating expenditure should not.
[ترجمه ترگمان]مخارج سرمایه را می توان با قرض گرفتن تامین کرد؛ هزینه عملیاتی نباید افزایش یابد
[ترجمه گوگل]هزینه های سرمایه را می توان با قرض گرفتن تامین مالی کرد هزینه های عملیاتی نباید باشد
[ترجمه گوگل]هزینه های سرمایه را می توان با قرض گرفتن تامین مالی کرد هزینه های عملیاتی نباید باشد
15. Table 16-4 shows that most government spending is financed through taxation.
[ترجمه ترگمان]جدول ۴ - ۱۶ نشان می دهد که اکثر مخارج دولت از طریق مالیات تامین می شود
[ترجمه گوگل]جدول 16-4 نشان می دهد که بیشتر هزینه های دولت از طریق مالیات تامین می شود
[ترجمه گوگل]جدول 16-4 نشان می دهد که بیشتر هزینه های دولت از طریق مالیات تامین می شود
پیشنهاد کاربران
وزارت دارایی و اداره مالیات
تامین مالی
کلمات دیگر: