کلمه جو
صفحه اصلی

precautionary


معنی : احتیاطی، پیشگیرانه
معانی دیگر : پیشگیرانه، احتیاطی

انگلیسی به فارسی

پیشگیرانه، احتیاطی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, relating to, or consisting of a precaution.

- Precautionary measures were taken to ensure the safety of the passengers.
[ترجمه ترگمان] اقدام های لازم برای اطمینان از ایمنی مسافران انجام شد
[ترجمه گوگل] اقدامات احتیاطی برای اطمینان از ایمنی مسافران انجام شده است

(2) تعریف: recommending precaution.

- He gave his son some precautionary advice.
[ترجمه ترگمان] او به پسرش توصیه احتیاطی کرد
[ترجمه گوگل] او به پسرش توصیه های احتیاطی داد

• comprising an advance warning, serving to caution in advance; pertaining to advance safety measures, of security procedures
precautionary actions are intended to prevent something dangerous or unpleasant from happening.

مترادف و متضاد

احتیاطی (صفت)
cautionary, precautionary, discretionary, provisory

پیشگیرانه (صفت)
precautionary

جملات نمونه

1. He thrust aside all precautionary advice.
[ترجمه ترگمان]او همه دستورها احتیاطی را کنار گذاشت
[ترجمه گوگل]او تمام توصیه های احتیاطی را کنار گذاشت

2. They are taking precautionary measures to safeguard their forces from the effects of chemical weapons.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای حفاظت از نیروهای خود در برابر اثرات سلاح های شیمیایی اقدامات احتیاطی انجام می دهند
[ترجمه گوگل]آنها اقدامات احتیاطی را برای محافظت از نیروهای خود از اثر سلاح های شیمیایی می گیرند

3. The local administration says the curfew is a precautionary measure.
[ترجمه ترگمان]فرمانداری محلی می گوید که مقررات منع رفت و آمد، یک اقدام احتیاطی است
[ترجمه گوگل]دولت محلی می گوید که منع ورود به منزله یک اقدام احتیاطی است

4. He was kept in hospital overnight as a precautionary measure.
[ترجمه ترگمان]او یک شبه به عنوان یک تدبیر احتیاطی در بیمارستان نگهداری شد
[ترجمه گوگل]او در یک شب به عنوان یک اقدام احتیاطی نگهداری شد

5. He thrusts aside all precautionary advice.
[ترجمه ترگمان]او تمام دستورها احتیاطی را به کناری می راند
[ترجمه گوگل]او تمام توصیه های احتیاطی را کنار می گذارد

6. Nine more were taken in as a precautionary measure while firefighters ventilated the building and removed the canisters involved.
[ترجمه ترگمان]۹ نفر دیگر به عنوان یک تدبیر احتیاطی مورد استفاده قرار گرفتند در حالی که آتش نشان ها ساختمان را تهویه کرده و مواد مورد نیاز را از بین بردند
[ترجمه گوگل]نهم بیشتر به عنوان یک اقدام احتیاطی مورد استفاده قرار گرفتند، در حالی که آتش نشانان ساختمان را تهویه و کانین ها را درگیر کردند

7. Nevertheless, it was time to take a little precautionary measure.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، زمان آن رسیده بود که یک اقدام احتیاطی کوچک انجام شود
[ترجمه گوگل]با این وجود، وقت آن رسیده است تا اقدامات احتیاطی کمی انجام شود

8. However, the commission also subsumes the precautionary principle under a broader framework of risk analysis.
[ترجمه ترگمان]با این حال، کمیسیون همچنین اصول احتیاطی را تحت یک چارچوب وسیع تر تجزیه و تحلیل ریسک تعیین می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، کمیسیون همچنین زیرمجموعه اصل احتیاطی تحت چارچوب گسترده ای از تحلیل ریسک است

9. If we are going to encourage a new precautionary attitude, schools need to reinstate hygiene training.
[ترجمه ترگمان]اگر قرار است که ما یک نگرش پیشگیرانه جدید را تشویق کنیم، مدارس باید آموزش بهداشت را دوباره زنده کنند
[ترجمه گوگل]اگر ما قصد داریم یک رویه پیشگیرانه جدید را تشویق کنیم، مدارس باید آموزش های بهداشتی را دوباره انجام دهند

10. The precautionary motive. Unforeseen circumstances can arise, such as a car breakdown.
[ترجمه ترگمان]این انگیزه احتیاطی است شرایط Unforeseen می تواند بوجود آید، مانند شکست اتومبیل
[ترجمه گوگل]انگیزه پیشگیرانه شرایط پیش بینی نشده می تواند مانند اختلال در خودرو رخ دهد

11. The precautionary principle was one of many sparks that ignited protests during the World Trade Organisation meetings in Seattle last year.
[ترجمه ترگمان]این اصل احتیاطی یکی از جرقه های بسیاری بود که در طی نشست های سازمان تجارت جهانی در سیاتل در سال گذشته شعله ور شد
[ترجمه گوگل]اصل احتیاط یکی از جرقه های بسیاری بود که باعث تظاهرات در جلسه سازمان تجارت جهانی در سیاتل در سال گذشته شد

12. The Communist moves then, however, were largely precautionary.
[ترجمه ترگمان]با این حال، جنبش کمونیستی تا حد زیادی احتیاطی بود
[ترجمه گوگل]با این حال، حرکت کمونیستها عمدتا احتیاطی بود

13. Our contact with the Coastguard was simply precautionary.
[ترجمه ترگمان]تماس ما با the صرفا احتیاطی بود
[ترجمه گوگل]تماس ما با Coastguard صرفا احتیاطی بود

14. At this point a final precautionary measure is necessary.
[ترجمه ترگمان]در این مرحله یک اقدام احتیاطی نهایی ضروری است
[ترجمه گوگل]در این مرحله یک اقدام احتیاطی نهایی ضروری است

پیشنهاد کاربران

پیش آگاهی دهنده، پیشگیری کننده


کلمات دیگر: