عضو کلیسای مورمون، کلیسای مورمون (نام کامل: mormon church یا the church of jesus christ of latter-day saints)، فرقه مذهی مورمن
mormon
عضو کلیسای مورمون، کلیسای مورمون (نام کامل: mormon church یا the church of jesus christ of latter-day saints)، فرقه مذهی مورمن
انگلیسی به فارسی
فرقه مذهی مورمن
مورمون
انگلیسی به انگلیسی
• member of the church of jesus christ of latter-day saints, advocate of mormonism
of or pertaining to the mormons, of the church of jesus christ of latter-day saints, pertaining to mormonism
a mormon is a person who belongs to the religious group called the church of jesus christ of latter-day saints.
of or pertaining to the mormons, of the church of jesus christ of latter-day saints, pertaining to mormonism
a mormon is a person who belongs to the religious group called the church of jesus christ of latter-day saints.
جملات نمونه
1. When Larson, a Mormon, started working at Remuda Ranch, she was singled out for her beliefs.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که لارسون، یک مورمون، کار خود را در مزرعه Remuda رنچ آغاز کرد، او به خاطر اعتقادات خود انتخاب شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که لارسون، مورمون، کار خود را در رموود رنچ شروع کرد، او به خاطر اعتقاداتش برجسته شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که لارسون، مورمون، کار خود را در رموود رنچ شروع کرد، او به خاطر اعتقاداتش برجسته شد
2. The Mormon Lake area is a natural for winter sports.
[ترجمه ترگمان]منطقه مورمون لیک برای ورزش های زمستانی یک طبیعی است
[ترجمه گوگل]منطقه مرموز طبیعی برای ورزش های زمستانی است
[ترجمه گوگل]منطقه مرموز طبیعی برای ورزش های زمستانی است
3. Federal legislation attacking Mormon polygamy served as a ruse for completing the absorption of the Mormon religious state into the Union.
[ترجمه ترگمان]قانون فدرال که به فرقه مورمون ها حمله کرد به عنوان یک نیرنگ برای تکمیل جذب دولت مذهبی مورمون به اتحادیه عمل کرد
[ترجمه گوگل]قوانین فدرال در حمله به پلیگماهایی مورمون به عنوان یک سوء تفاهم برای تکمیل جذب دولت مذهبی مورمون به اتحادیه خدمت می کردند
[ترجمه گوگل]قوانین فدرال در حمله به پلیگماهایی مورمون به عنوان یک سوء تفاهم برای تکمیل جذب دولت مذهبی مورمون به اتحادیه خدمت می کردند
4. Mormon religious leaders generally became conservative Republicans who spoke out against trade unionism and welfare programs.
[ترجمه ترگمان]رهبران مذهبی مورمون به طور کلی جمهوری خواهان محافظه کار بودند که علیه اتحادیه اصناف و برنامه های رفاهی سخن می گفتند
[ترجمه گوگل]رهبران مذهبی مورمون به طور کلی جمهوری خواهان محافظه کار بودند که علیه برنامه های اتحادیه های کارگری و رفاه بودند
[ترجمه گوگل]رهبران مذهبی مورمون به طور کلی جمهوری خواهان محافظه کار بودند که علیه برنامه های اتحادیه های کارگری و رفاه بودند
5. The Mormon settlement pattern resembled that of earlier Asiatic societies in that each community was engaged in basically the same activities.
[ترجمه ترگمان]الگوی اسکان مورمون ها شبیه به جوامع آسیایی پیشین بود که در آن هر جامعه به طور اساسی همان فعالیت های را انجام می داد
[ترجمه گوگل]الگوی سکونت مورمون مشابه جوامع پیشین آسیایی بود که هر جامعه درگیر فعالیتهای مشابه بود
[ترجمه گوگل]الگوی سکونت مورمون مشابه جوامع پیشین آسیایی بود که هر جامعه درگیر فعالیتهای مشابه بود
6. The Book of Mormon itself had condemned polygamy.
[ترجمه ترگمان]کتاب فرقه مورمنی چند همسری را محکوم کرده بود
[ترجمه گوگل]خود کتاب مورمون چند همسری را محکوم کرد
[ترجمه گوگل]خود کتاب مورمون چند همسری را محکوم کرد
7. A Mormon bishop boasted that when the women of Utah voted, they voted for the tried friends of the church.
[ترجمه ترگمان]یک اسقف مورمنی می خواست ادعا کند که وقتی زنان یوتا رای دادند، به دوستان قدیمی کلیسا رای دادند
[ترجمه گوگل]یک اسقف اعظم مورمون می گوید که وقتی زنان یوتا رای دادند، برای دوستان سعی در کلیسا رای دادند
[ترجمه گوگل]یک اسقف اعظم مورمون می گوید که وقتی زنان یوتا رای دادند، برای دوستان سعی در کلیسا رای دادند
8. Chief Black Elk, who welcomed Mormon trade, came to the rescue by offering squatting rights.
[ترجمه ترگمان]رئیس بلک الک، که از تجارت مورمون استقبال کرد، با ارائه حقوق چمباتمه زده به نجات رسید
[ترجمه گوگل]رئیس بلک الک، که از تجارت مورمون استقبال کرد، با ارائه حقوق نشیمن به نجات رسید
[ترجمه گوگل]رئیس بلک الک، که از تجارت مورمون استقبال کرد، با ارائه حقوق نشیمن به نجات رسید
9. The Mormon Church considers abortion a grievous sin.
[ترجمه ترگمان]کلیسای مورمون سقط جنین را گناه بزرگ می داند
[ترجمه گوگل]کلیسای مورمون سقط جنین را گناه بدی می داند
[ترجمه گوگل]کلیسای مورمون سقط جنین را گناه بدی می داند
10. Like an old-time Mormon, Sukarno kept each of his wives in a separate establishment in a different part of town.
[ترجمه ترگمان]مانند دوران قدیم Mormon، هر یک از زنان خود را در یک موسسه جداگانه در یک قسمت دیگر شهر نگه می داشت
[ترجمه گوگل]سارارنو مانند یک مورمون قدیمی، هر یک از همسران خود را در یک مؤسسه جداگانه در بخش دیگری از شهر نگه داشته است
[ترجمه گوگل]سارارنو مانند یک مورمون قدیمی، هر یک از همسران خود را در یک مؤسسه جداگانه در بخش دیگری از شهر نگه داشته است
11. The Mormon commonwealth grew to encompass a far-flung but tightly integrated network of planned towns.
[ترجمه ترگمان]کشورهای مستعمره مورمون ها یک شبکه یکپارچه اما کاملا یکپارچه از شهرک های برنامه ریزی شده را در بر گرفتند
[ترجمه گوگل]مؤسسۀ مورمون ها برای گسترش یک شبکه ی گسترده ای از شهرهای برنامه ریزی شده، که به تازگی متصل شده اند، گسترش یافت
[ترجمه گوگل]مؤسسۀ مورمون ها برای گسترش یک شبکه ی گسترده ای از شهرهای برنامه ریزی شده، که به تازگی متصل شده اند، گسترش یافت
12. During its incipient Asiatic stage, the Mormon state was not based on a large-scale hydraulic system.
[ترجمه ترگمان]در طول مرحله ابتدایی آسیایی، وضعیت مورمون ها براساس یک سیستم هیدرولیکی در مقیاس بزرگ نبود
[ترجمه گوگل]در طول مرحله ابتدایی آسیایی، دولت مورمون بر اساس یک سیستم هیدرولیکی در مقیاس بزرگ نبود
[ترجمه گوگل]در طول مرحله ابتدایی آسیایی، دولت مورمون بر اساس یک سیستم هیدرولیکی در مقیاس بزرگ نبود
13. The Mormon cause prospered on controversy.
[ترجمه ترگمان]مورمون ها در مباحثه رونق گرفت
[ترجمه گوگل]علت مورمون ها در بحث و گفتگو رونق گرفت
[ترجمه گوگل]علت مورمون ها در بحث و گفتگو رونق گرفت
14. The Mormon Lake area is surrounded by ponderosa pines, and the lodge sits in a small valley surrounded by mountains.
[ترجمه ترگمان]منطقه مورمون ها توسط ponderosa احاطه شده است و پناه گاه چوبی در یک دره کوچک احاطه شده توسط کوه ها قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ناحیه دریاچه مورمون توسط کاجهای ponderosa احاطه شده است و تخت نشسته در یک دره کوچک احاطه شده توسط کوه ها
[ترجمه گوگل]ناحیه دریاچه مورمون توسط کاجهای ponderosa احاطه شده است و تخت نشسته در یک دره کوچک احاطه شده توسط کوه ها
پیشنهاد کاربران
دوره گرد
کلمات دیگر: