مطلوب
coveted
مطلوب
انگلیسی به فارسی
آرزو، طمع به چیزی داشتن، میل به تملک چیزی کردن
جملات نمونه
1. she won a prize that many had coveted
او برنده ی جایزه ای شد که خیلی ها سخت طالبش بودند.
پیشنهاد کاربران
خواستنی
آرمانی
greatly desired or envied
فوق العاده باب میل
مطلوب
رشک برانگیز
غبطه برانگیز
فوق العاده باب میل
مطلوب
رشک برانگیز
غبطه برانگیز
رشک انگیز، حسرت انگیز، رشک آور
خواستنی و دل انگیز
کلمات دیگر: