وابسته به رندان ولگرد، شخص اوباش، داستاینکه قهرمان ان رذل است
picaresque
وابسته به رندان ولگرد، شخص اوباش، داستاینکه قهرمان ان رذل است
انگلیسی به فارسی
شخص اوباش، داستانی که قهرمان آن رذل است
picaresque
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: of, relating to, or like an episodic adventure story, of a type originating in Spain, about a rogue and his escapades.
• (2) تعریف: of, relating to, or like rogues or adventurers.
• of or pertaining to scoundrels or rascals; describing adventurers and scoundrels, of the lives of rogues and villains
a picaresque story is one in which a dishonest but likeable hero travels around and has lots of exciting adventures; a literary word.
a picaresque story is one in which a dishonest but likeable hero travels around and has lots of exciting adventures; a literary word.
جملات نمونه
1. This mildly picaresque novel recounts a boy's flight from prep school to an eventful weekend in New York.
[ترجمه ترگمان]این رمان در سال ۲۰۰۷، پرواز یک پسر را از مدرسه ابتدایی تا یک تعطیلات آخر هفته در نیویورک نقل می کند
[ترجمه گوگل]این رمان، کمی خفیف، یک پرواز پسرانه را از مدرسه آمادگی به یک تعطیلات معروف در نیویورک بازمی دارد
[ترجمه گوگل]این رمان، کمی خفیف، یک پرواز پسرانه را از مدرسه آمادگی به یک تعطیلات معروف در نیویورک بازمی دارد
2. The picaresque literature of the period is also very preoccupied with food and drink.
[ترجمه ترگمان]تاریخچه این دوره همچنین بسیار درگیر غذا و نوشیدنی است
[ترجمه گوگل]ادبیات پیکارسکی این دوره نیز با غذا و نوشیدنی بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]ادبیات پیکارسکی این دوره نیز با غذا و نوشیدنی بسیار دشوار است
3. What followed was an extraordinary, picaresque journey.
[ترجمه ترگمان]چیزی که در پی آن بود یک سفر خارق العاده و picaresque بود
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی افتاد؟ سفر فوق العاده ای بود
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی افتاد؟ سفر فوق العاده ای بود
4. Far from a picaresque Everyman, Saleem discovers he shares special powers with every other person born in the same hour and comes to see himself as the incarnation of India, an avatar of the nation.
[ترجمه ترگمان]\"سلیم\"، که در حال حاضر به دور از \"Everyman\" شناخته می شود، متوجه می شود که با هر فرد دیگری که در یک ساعت به دنیا آمده است، قدرت های ویژه ای دارد و خود را مظهر هند، نماد ملت می داند
[ترجمه گوگل]سعلم دور از یک پیکارسک Everyman متوجه می شود که او قدرت های ویژه ای را با هر شخص دیگری که در همان ساعت در همان ساعت به دنیا آمده است، می بیند و خود را به مثابه تجسم هند، نماد ملت می بیند
[ترجمه گوگل]سعلم دور از یک پیکارسک Everyman متوجه می شود که او قدرت های ویژه ای را با هر شخص دیگری که در همان ساعت در همان ساعت به دنیا آمده است، می بیند و خود را به مثابه تجسم هند، نماد ملت می بیند
5. Picaresque movies often feel longer than they are.
[ترجمه ترگمان]فیلم های picaresque اغلب بیش از آنچه که هستند احساس می کنند
[ترجمه گوگل]فیلم های Picaresque اغلب احساس طولانی تر از آنها هستند
[ترجمه گوگل]فیلم های Picaresque اغلب احساس طولانی تر از آنها هستند
6. The picaresque novel originated in Spain in the middle of the fifteenth century.
[ترجمه ترگمان]این رمان در اواسط قرن پانزدهم از اسپانیا آغاز شد
[ترجمه گوگل]رمان Picaresque در اسپانیا در اواسط قرن پانزدهم آغاز شد
[ترجمه گوگل]رمان Picaresque در اسپانیا در اواسط قرن پانزدهم آغاز شد
7. Since the 16th century Spanish picaresque novel Lazaraillo de Tormes Start, has been 400 years of history.
[ترجمه ترگمان]از قرن ۱۶ میلادی رمانی به نام \"Lazaraillo de Tormes Start\"، ۴۰۰ سال سابقه داشته است
[ترجمه گوگل]از قرن شانزدهم رمان Lazaraillo de Tormes شروع رمان اسپانیایی، 400 سال سابقه داشته است
[ترجمه گوگل]از قرن شانزدهم رمان Lazaraillo de Tormes شروع رمان اسپانیایی، 400 سال سابقه داشته است
8. It certainly has the qualities of a picaresque fiction.
[ترجمه ترگمان]این قطعا خصوصیات یک داستان عجیب و غریب را دارد
[ترجمه گوگل]این قطعا دارای ویژگی های یک داستان پیکارکیک است
[ترجمه گوگل]این قطعا دارای ویژگی های یک داستان پیکارکیک است
9. We are being swept away on a tide of picaresque Euromovies.
[ترجمه ترگمان]ما داریم روی جزر و مد اون یارو اوباش و اوباش بازی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در حال حرکت به سمت جزر و مد از Euromovies picaresque است
[ترجمه گوگل]ما در حال حرکت به سمت جزر و مد از Euromovies picaresque است
10. The department has a distinguished record in Cervantes studies, the picaresque, and in the Golden-Age theatre.
[ترجمه ترگمان]این بخش دارای سابقه برجسته در مطالعات سروانتس، کتاب picaresque، و در تئاتر عصر طلایی است
[ترجمه گوگل]این گروه دارای رکورد برجسته در مطالعات سروانتس، picaresque، و در تئاتر طلایی سن است
[ترجمه گوگل]این گروه دارای رکورد برجسته در مطالعات سروانتس، picaresque، و در تئاتر طلایی سن است
11. In last phase of 18th century and the beginning of 19th century, the popular picaresque novels were dead silent nearly 30 years.
[ترجمه ترگمان]در مرحله پایانی قرن ۱۸ و اوایل قرن نوزدهم، رمان های عامه پسند در مدت ۳۰ سال خاموش بودند
[ترجمه گوگل]در آخرین مرحله قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم، رمان های محبوب picarek نزدیک به 30 سال خاموش خاموش شدند
[ترجمه گوگل]در آخرین مرحله قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم، رمان های محبوب picarek نزدیک به 30 سال خاموش خاموش شدند
12. The three writers on the jury called the novel "a picaresque novel of immense charm. "
[ترجمه ترگمان]سه نویسنده در هیات داوران این رمان را \"رمانی از افسون بزرگ\" خواندند
[ترجمه گوگل]سه نویسنده در هیئت داوران این رمان را رمان 'رمان فکری عظیم' نامیدند '
[ترجمه گوگل]سه نویسنده در هیئت داوران این رمان را رمان 'رمان فکری عظیم' نامیدند '
13. An argument about which is"the first novel"in Europe produced the analysis of the form in Metamorphoses, picaresque novels and short story Decameron.
[ترجمه ترگمان]بحثی که در مورد آن \"اولین رمان\" در اروپا است، تحلیل شکل را در مسخ، رمانی و داستان کوتاه Decameron تولید کرده است
[ترجمه گوگل]استدلال در مورد اولین رمان در اروپا، تجزیه و تحلیل فرم را در Metamorphoses، رمان های پیکارکم و داستان کوتاه Decameron انجام داد
[ترجمه گوگل]استدلال در مورد اولین رمان در اروپا، تجزیه و تحلیل فرم را در Metamorphoses، رمان های پیکارکم و داستان کوتاه Decameron انجام داد
14. It went to the brink of demolition late last century after a picaresque episode involving a disputed succession, a murdered heiress and a now-jailed Ni?ois ex-lawyer.
[ترجمه ترگمان]این فیلم در اواخر قرن گذشته پس از یک رویداد مضحک شامل یک جانشینی مورد مناقشه، یک وارث به قتل رسیده و یک نی که اکنون زندانی شده بود، به مرز تخریب انجامید وکیل سابق فرانسوا
[ترجمه گوگل]در اواخر قرن گذشته، پس از یک سریال پیکارسک که شامل یک جانشینی متضاد، یک مزدور قاتل و یک زندانی سابق وکیل مدافع نیویورک بود، به سمت دروازه تخریب رفت
[ترجمه گوگل]در اواخر قرن گذشته، پس از یک سریال پیکارسک که شامل یک جانشینی متضاد، یک مزدور قاتل و یک زندانی سابق وکیل مدافع نیویورک بود، به سمت دروازه تخریب رفت
پیشنهاد کاربران
رندنامه
عنوان نوعی رمان هست که به قرن شونزده اسپانیا برمی گرده. این کلمه از واژه ی Picaro گرفته شده به معنای rogue; یعنی یه کاراکتر پست، دغل، و عیاش. این جور روایتی به زندگی و سرگذشت و ماجراهای همچین کاراکتری مربوط میشه.
مثل رمان معروف مارک تواین، به اسم: ماجراهای تام سایر ( The adventures of Tom Sawyer )
مثل رمان معروف مارک تواین، به اسم: ماجراهای تام سایر ( The adventures of Tom Sawyer )
کلمات دیگر: