کلمه جو
صفحه اصلی

cut no ice


(امریکا - عامیانه) جلوه نکردن، نمود نکردن، (عامیانه) نفوذ یا تاثیر نداشتن

انگلیسی به انگلیسی

• fail to make an impression; be unsuccessful to impress; have no effect, have no significance

جملات نمونه

1. His excuses cut no ice with me.
[ترجمه ترگمان]بهانه او دیگر با من یخ نمی زد
[ترجمه گوگل]اتهامات او یخ را با من قطع نمی کند

2. I've heard her excuses and they cut no ice with me.
[ترجمه مهدی تبسمی] من بهانه های او را شنیدم و آنها نظر من را تغییر نداد.
[ترجمه ترگمان]من عذر او را شنیده ام و آن ها هم با من یخ نزدند
[ترجمه گوگل]من عواقبش را شنیده ام و با من هیچ یخ بریده نشده است

3. Their excuses cut no ice with people.
[ترجمه مهدی تبسمی] بهانه های آنها روی مردم تاثیر نگذاشت.
[ترجمه ترگمان]excuses با مردم یخ نداشتند
[ترجمه گوگل]اتهامات آنها یخ را با مردم قطع نمی کند

4. But it was for a reason that would cut no ice with Jean-Claude and so I did not put it to him.
[ترجمه ترگمان]اما این به دلیلی بود که هیچ گونه یخی را با ژان - کلود قطع نمی کرد و بنابراین من آن را به او نگفتم
[ترجمه گوگل]اما این به همین دلیل بود که یان را با ژان کلود خالی نکرد و بنابراین من آن را به او نگفتم

5. What you did cut no ice with your master.
[ترجمه ترگمان]کاری که کردی با رئیست یخ زدی
[ترجمه گوگل]شما با استاد خود چیزی از یخ بریدید

6. Her excuses cut no ice with me.
[ترجمه ترگمان]بهانه او دیگر با من یخ نمی زد
[ترجمه گوگل]اتهامات او یخ را با من قطع نمی کند

7. His talk cut no ice with me.
[ترجمه ترگمان]حرف زدنش با من یخ نمی زد
[ترجمه گوگل]بحث او هیچ وقت یخ را با من قطع نمی کند

8. The teacher's demand cut no ice with these naughty boys.
[ترجمه ترگمان]معلم با این بچه های شیطان هیچ یخی را قطع نکرد
[ترجمه گوگل]تقاضای معلم، با این پسرهای شیطانی، یخ را نخورده است

9. This had always been the fall-back position[sentence dictionary], but at this late stage in the argument it cut no ice.
[ترجمه ترگمان]این همیشه موقعیت برگشته [ فرهنگ لغت [ فرهنگ لغت بود ]، اما در این مرحله آخر در این بحث، هیچ یخی را قطع نکرد
[ترجمه گوگل]این همواره موقعیت عقب افتاده بود [واژه فرهنگ لغت]، اما در این مرحله دیر در بحث، یخ را برش داد

10. The fact it was an out-of-character performance for this season cut no ice.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت این یک عملکرد خارج از کاراکتر برای این فصل نبود
[ترجمه گوگل]واقعیت این بود که عملکرد خارج از شخصیت برای این فصل قطع یخ

پیشنهاد کاربران

cut no ice with me
تو کت من نمیره

یک اصطلاح عامیانه و غیر رسمی است. چیزی شبیه توی کت کسی نرفتن.

مثلا وقتی می گوییم این دلایل غیر منطقی توی کت من نمی رود.
These illogical reason cout no ice with me.


کلمات دیگر: