کلمه جو
صفحه اصلی

orchestrator

انگلیسی به فارسی

ارکستراتور


انگلیسی به انگلیسی

• scorer, music arranger; composer of musical works for an orchestra; organizer, arranger (often of an event)

جملات نمونه

1. The invisible hand merely symbolizes the true orchestrator of social harmony, the free market.
[ترجمه ترگمان]دست نامریی صرفا نماد پایداری حقیقی سازگاری اجتماعی، بازار آزاد است
[ترجمه گوگل]دست نامرئی صرفا نمادگر ارکستر واقعی هماهنگی اجتماعی، بازار آزاد است

2. The worldly-wise orchestrator will rather see to it that there is not an important clarinet part in the aforesaid section.
[ترجمه ترگمان]The خردمند دنیوی به این نتیجه می رسند که در بخش مذکور، کلارینت مهمی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]ارکستر دنیای انسانی به جای آن می بینیم که در قسمت فوقانی بخش کلارینت مهم نیست

3. Berlioz, the master orchestrator, is remembered for his orchestration . chopin is remembered for his piano compositions.
[ترجمه ترگمان]Berlioz، master، for را به یاد می آورد chopin آثار his را به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]Berlioz، ارکستر ارشد، برای ارکستراسیون او به یاد میآید چپین برای آهنگ های پیانو به یاد می آید

4. However, a service coordinator (a. k. a. orchestrator or choreographer) may want to invoke multiple services in a single transaction (ideally through a specified interaction like WS-AtomicTransactions).
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک هماهنگ کننده خدماتی (a ک a orchestrator یا choreographer)ممکن است بخواهند از خدمات چندگانه در یک تراکنش استفاده کنند (به طور ایده آل از طریق یک تعامل مشخص مثل WS - AtomicTransactions)
[ترجمه گوگل]با این حال، یک هماهنگ کننده سرویس (ارکستر ارکستر یا ارباب رجوع) ممکن است بخواهد سرویس های متعددی را در یک معامله واحد (از طریق تعامل مشخص شده مانند WS-AtomicTransactions) فراخوانی کند

5. You can direct this orchestrator to send periodic e-mail alerts on the inconsistency of the updates.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این orchestrator را هدایت کنید تا هشدارهای periodic دوره ای را در تناقض به روز رسانی ها ارسال کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید این ارکستر را هدایت کنید تا هشدارهای ایمیل دوره ای را در مورد عدم انطباق به روز رسانی ارسال کنید

6. "But America's future lies in being the orchestrator — the systems integrator — of the innovation process, " Mr. Kao said.
[ترجمه ترگمان]آقای کایو گفت: \"اما آینده آمریکا در حال تبدیل به orchestrator - سیستم یکپارچه ساز\" فرآیند نوآوری است
[ترجمه گوگل]آقای کائو گفت: 'اما آینده آمریکا در حال تبدیل شدن به ارکستر - سیستم سازنده - فرایند نوآوری است '

7. It is originally conceived as a system orchestrator language.
[ترجمه ترگمان]این زبان در اصل به عنوان یک زبان orchestrator پنداشته می شود
[ترجمه گوگل]این در ابتدا به عنوان یک زبان ارکستر سیستم در نظر گرفته شده است

8. Let's make Risk Analysis Web service a secondary orchestrator.
[ترجمه ترگمان]بیایید خدمات وب تحلیل ریسک را یک orchestrator ثانویه بسازیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید سرویس وب سرویس تحلیل ریسک را یک ارکستر ثانویه ایجاد کنیم

9. Berlioz, the master orchestrator, is remembered for his orchestration. Chopin is remembered for his piano compositions.
[ترجمه ترگمان]Berlioz، master، for را به یاد می آورد Chopin به خاطر آثار پیانوی خود به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]Berlioz، ارکستر ارشد، برای ارکستراسیون او به یاد میآید شوپن برای آهنگ های پیانو به یاد می آید

10. The orchestrator -- for example, the company headquarters -- can shift technologies between the players to better defend and protect multiple SOAs against coordinated attacks.
[ترجمه ترگمان]The - - برای مثال، مقر شرکت - می تواند فن آوری هایی میان بازیکنان را تغییر دهد تا از دفاع بهتر و حفاظت چندگانه در برابر حملات هماهنگ محافظت کند
[ترجمه گوگل]ارکستر - به عنوان مثال، ستاد شرکت - می تواند فناوری بین بازیکنان را برای دفاع بهتر و محافظت از چندین SOA در برابر حملات هماهنگ شده تغییر دهد

11. When this orchestrator senses the repository changes in at least one of the SOAs, it triggers the Threat-vulnerability orchestrator to update dynamically the mapping service.
[ترجمه ترگمان]وقتی این orchestrator حواس مخزن را حداقل در یکی از the تغییر می دهد، آسیب پذیری آسیب پذیری را به منظور به روز رسانی پویا سرویس نقشه برداری تحریک می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که این ارکستر حس تغییرات مخزن را در حداقل یکی از SOA ها می کند، ارکستر تهدید-آسیب پذیری را به وجود می آورد تا سرویس نقشه برداری به صورت پویا به روز شود

12. Figure 3 shows the mapping service as another orchestrator to coordinate these changes.
[ترجمه ترگمان]شکل ۳ سرویس نقشه برداری را به عنوان orchestrator دیگر برای هماهنگ کردن این تغییرات نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شکل 3 خدمات نقشه برداری را به عنوان یکی دیگر از ارکسترها برای هماهنگ کردن این تغییرات نشان می دهد

13. A a global company can use the analysis orchestrator to update information on assets -- people, technology and facility -- from all of its organizational units in different SOAs.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت جهانی می تواند از تحلیل orchestrator برای به روز رسانی اطلاعات مربوط به دارایی ها - افراد، فن آوری و تجهیزات - - از تمام واحدهای سازمانی خود در واحدهای مختلف استفاده کند
[ترجمه گوگل]یک شرکت جهانی می تواند ارکستر تجزیه و تحلیل را برای به روز رسانی اطلاعات در مورد دارایی ها، افراد، فن آوری و امکانات - از تمام واحدهای سازمانی آن در SOA های مختلف استفاده کند

14. Apple is, in short, an orchestrator and integrator of technologies, unafraid to bring in ideas from outside but always adding its own twists.
[ترجمه ترگمان]اپل، به طور خلاصه، orchestrator و یکپارچه فن آوری ها، بی باک است تا ایده هایی را از خارج وارد کند، اما همیشه twists خود را اضافه می کند
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، اپل، ارکستر و انتگرال فن آوری است، بدون اینکه بخواهد از ایده های خارجی بیرون بیاید، اما همیشه با پیچ و تاب های خود اضافه می کند

پیشنهاد کاربران

سامانگر، سازمان دهنده، مرتب کننده


کلمات دیگر: