کلمه جو
صفحه اصلی

recirculate

انگلیسی به فارسی

گردش خون


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of circulate.

جملات نمونه

1. The detritus is deposited in a bag and the water re-circulated, so no topping up is required.
[ترجمه ترگمان]The در یک کیسه ذخیره می شود و آب دوباره پخش می شود، بنابراین نیازی به پر کردن آن نیست
[ترجمه گوگل]رقیق در یک کیسه قرار داده شده و آب مجددا پخش می شود، بنابراین نیازی به اضافه کردن آن نیست

2. The air is cleaned and then recirculated without the loss of expensively generated heat that occurs with extractor fans.
[ترجمه ترگمان]هوای تمیز شده و پس از آن، بدون از دست دادن گرمای تولید شده، که با extractor رخ می دهد، دوباره به چرخش در می آید
[ترجمه گوگل]هوا تمیز می شود و پس از آن بدون از دست دادن حرارت گرانشی که با طرفداران استخراج اتفاق می افتد، گردش می کند

3. Even if women are legally entitled to equality, sexist language still activates and re-circulates deeply held beliefs about female inequality.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر زنان به طور قانونی حق برابری داشته باشند، زبان سکس گرایی هنوز فعال و دوباره فعال می شود و باورهای عمیق در مورد نابرابری زن دارد
[ترجمه گوگل]حتی اگر زنان به طور قانونی حق برابری داشته باشند، زبان جنسیتی همچنان در مورد نابرابری های زنان فعالانه و مجددا تحرک می یابد

4. The excessive liquid refrigerant recirculate for refrigerating with the aid of liquid return system.
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن مایع اضافی برای refrigerating با کمک سیستم بازگشت مایع
[ترجمه گوگل]مایع مایع مایع منجمد برای خنک کردن با کمک سیستم بازگشت مایع مجددا حرکت می کند

5. The excessive liquid refrigerant recirculate for refrigerating with the aid of li. . .
[ترجمه ترگمان]مایع اضافی در مورد مبرد recirculate برای refrigerating با کمک of
[ترجمه گوگل]مایع مایع مایع منجمد برای خنک کردن با کمک لی استفاده می شود

6. Eleven different pumps recirculate water through the mountain, which includes a grotto area with a television, couch and bar.
[ترجمه ترگمان]یازده دستگاه مختلف از آب در کوهستان وجود دارد که شامل یک منطقه grotto با یک تلویزیون، کاناپه و نوار است
[ترجمه گوگل]یازده پمپ متفاوت از طریق کوه از آب عبور می کند که شامل یک منطقه گرته با یک تلویزیون، نیمکت و نوار است

7. Recirculate the clusters to allow them to pick up the new changes.
[ترجمه ترگمان]به آن ها اجازه می دهد تا به آن ها اجازه دهند تا تغییرات جدید را بردارند
[ترجمه گوگل]خوشه ها را دوباره تکرار کنید تا آنها بتوانند تغییرات جدید را انتخاب کنند

8. Financial services are essential to recirculate excess funds to areas where they can be invested, he added.
[ترجمه ترگمان]وی افزود که خدمات مالی برای تامین بودجه اضافی به مناطقی که بتوانند سرمایه گذاری کنند، ضروری هستند
[ترجمه گوگل]وی اضافه کرد که خدمات مالی برای بازگرداندن بودجه اضافی به مناطقی که می توانند سرمایه گذاری شوند، ضروری است

9. Trading estates have been laid out, factories built and resources in unspecified ways recirculated as investment for related development.
[ترجمه ترگمان]املاک تجاری ساخته شده اند، کارخانجات و منابع به روش های مشخص ساخته شده اند و به عنوان سرمایه گذاری برای توسعه مرتبط به گردش در می آیند
[ترجمه گوگل]مجتمع های بازرگانی قرار داده شده اند، کارخانجات ساخته شده و منابع به روش های نامشخص به عنوان سرمایه گذاری برای توسعه مرتبط است

10. When all agreed amendments have been implemented the documents should be recirculated for further comment as applicable.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که همه اصلاحات توافق شده اجرا شده اند، اسناد باید برای اظهار نظر بیشتر به عنوان کاربردی باز چرخش شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که تمام اصلاحات توافق شده اجرا شده است، اسناد باید برای نظر بیشتر به عنوان قابل اجرا باز گردان شوند

11. Now we then have to condense that steam and recirculate it back either to a steam generator or back to the core.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ما مجبوریم که آن بخار را متراکم کنیم و آن را به یک ژنراتور بخار یا به هسته برگردانیم
[ترجمه گوگل]حالا ما باید آن بخار را به هم متصل کنیم و آن را به یک ژنراتور بخار یا به هسته بازگردانیم

12. This reinvention of the soaking bath uses an overflow channel to recirculate water, creating a waterfall effect that soothes and engages the bather.
[ترجمه ترگمان]این اختراع مجدد وان حمام از یک کانال سرریز تا recirculate آب استفاده می کند و یک اثر آبشار ایجاد می کند که the می کند و تعامل می کند
[ترجمه گوگل]این مجددا از حمام خیس شدن از یک کانال سرریز برای آب تکرار استفاده می کند، ایجاد یک اثر آبشار است که آرامش و درگیر کردن بات است

13. It has direct containment core spray I should say, from the suppression pool and has the ability to recirculate water and cool it, cool the containment if you will, from the suppression pool as well.
[ترجمه ترگمان]این شامل اسپری هسته محدود است که باید بگویم، از استخر سرکوب و توانایی آن برای خنک کردن آب و خنک کردن آن، خنک کردن محافظ در صورتی که شما از استخر حذف استفاده کنید
[ترجمه گوگل]این اسپری هسته انسداد مستقیم را باید بگویم، از استخر سرکوب شده و دارای توانایی آب مجدد است و آن را سرد می کند، اگر شما می خواهید، از محفظه سرکوب نیز خنک شوید

14. To avoid possible condensation, all conveyors and bins which come into contract with the recirculate are insulated and heated.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از چگالش ممکن، همه conveyors و bins که با recirculate منقبض می شوند عایق و گرم می شوند
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از تراکم احتمالی، تمام نوار نقاله ها و مخازن که قرارداد با رگبار را می گیرند، عایق شده و گرم می شوند

پیشنهاد کاربران

بازیافت

سیرکوله مجدد

به گردش در آوردن مدام



کلمات دیگر: