کلمه جو
صفحه اصلی

bowling alley


مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب می کنند، لین، باریک راه، باریک راه تالار بولینگ

انگلیسی به فارسی

سالن بولینگ


مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب می‌کنند، لین، باریک راه


تالار بولینگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a long narrow wooden expanse of floor with gutters on either side, used for the game of bowling.
مشابه: alley

(2) تعریف: an establishment containing several of these lanes.
مشابه: lane

• long hall used in the game of bowling, the wooden lane upon which the 10 pins are placed and the bowling ball is rolled
a bowling alley is a building which contains several tracks for bowling. you can also refer to the tracks as bowling alleys.

جملات نمونه

1. The complex contains a bowling alley, pool hall and indoor tennis courts.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه شامل یک سالن بولینگ، سالن بیلیارد و زمین تنیس سرپوشیده می شود
[ترجمه گوگل]این مجموعه شامل یک کوچه بولینگ، استخر سالن و زمین های تنیس روی زمین است

2. In any event, the bowling alley restaurant proved quite acceptable.
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، رستوران بولینگ کاملا قابل قبوله
[ترجمه گوگل]در هر صورت رستوران رستوران بولینگ کاملا قابل قبول بود

3. Downstairs is a Tyrolean-style bowling alley and cellar bar.
[ترجمه ترگمان]طبقه پایین، سالن بولینگ Tyrolean و بار زیرزمینی است
[ترجمه گوگل]در طبقه پایین یک کابین بولینگ و سلطنتی در سبک Tyrolean است

4. The hotel also offers a three-lane bowling alley with a bar.
[ترجمه ترگمان]این هتل همچنین یک سالن بولینگ سه لاین با یک میله را پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]هتل همچنین دارای یک کافه بولینگ سه خط با یک نوار است

5. When I return to the bowling alley, some kids are getting wild.
[ترجمه ترگمان]وقتی به کوچه بولینگ باز می گردم، بعضی از بچه ها دارن وحشی میشن
[ترجمه گوگل]هنگامی که من به کوچه باز می گردم، برخی از بچه ها وحشی می شوند

6. The bowling alley fire in a neighboring town that killed five firemen when my father was deputy fire chief.
[ترجمه ترگمان]سالن بولینگ در یک شهر مجاور که پدر من معاون رئیس آتش نشانی بود آتش سوزی شد
[ترجمه گوگل]کابین بولینگ در یک شهر همسایه که پنج تن از آتش نشانان را کشته بود، زمانی که پدر من معاون رئیس آتش نشانی بود

7. There is a bowling alley near the station, and two minigolf courses.
[ترجمه ترگمان]یک سالن بولینگ که نزدیک ایستگاه است و دو بخش دیگر هم هست
[ترجمه گوگل]یک کوچه بولینگ در نزدیکی ایستگاه وجود دارد و دو دوره مینی گلف

8. Police reviewing the surveillance tape of a local bowling alley hit by a pair of robbers who used a minivan to heist an automated teller machine out of the lobby.
[ترجمه ترگمان]پلیس نوار نظارت یک سالن بولینگ محلی را بررسی می کند که توسط یک جفت دزد که از یک مینی ون برای سرقت یک دستگاه تحویلدار اتوماتیک استفاده کرده بود، برخورد کرد
[ترجمه گوگل]پلیس در حال بررسی نوار نظارت یک کوچه محلی کشته شده توسط یک جفت دزدان که از یک minivan استفاده کرده است تا یک ماشین حساب اتوماتیک را از لابی بیرون بیاورد

9. But there is a bowling alley, right ?
[ترجمه ترگمان]اما یه کوچه بولینگ هست، درسته؟
[ترجمه گوگل]اما یک کوچه بولینگ وجود دارد، درست است؟

10. There are stadiums, museums, theater, dancery, bowling alley and sauna center etc. in the county.
[ترجمه ترگمان]There، موزه ها، سالن های تئاتر، سالن بولینگ و مرکز سونا و غیره در این استان وجود دارد
[ترجمه گوگل]استادیوم ها، موزه ها، تئاتر، رقص، بولینگ و سونا و غیره در شهرستان وجود دارد

11. Her plan includes a bowling alley, a skating rink, a miniature golf course and a library.
[ترجمه ترگمان]نقشه او شامل یک سالن بولینگ که زمین اسکیت و یک باشگاه گلف مینیاتوری و یک کتابخانه است
[ترجمه گوگل]طرح او شامل یک کوچه بولینگ، یک اسکیت باز، یک زمین گلف کوچک و یک کتابخانه است

12. There's a squash court, bowling alley, tennis court, 50-seat screening room, heated marble driveway and helipad. All eight of your limousines will fit in the underground garage.
[ترجمه ترگمان]یک حیاط squash، سالن بولینگ، زمین تنیس، سالن ورزش ۵۰ -، ورودی مرمری و هلیکوپتر قرار دارد هر هشت لیموزین شما در گاراژ زیرزمینی جا خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]یک کابینت اسکواش، کوچه بولینگ، زمین تنیس، اتاق پذیرایی 50 اتاق، درایو سنگ مرمر گرم و کاپیتان وجود دارد تمام هشت لیموزین شما در گاراژ زیرزمینی مناسب خواهند بود

13. Inside a bowling alley : Please be quiet, we need to hear raindrop.
[ترجمه ترگمان]داخل یک سالن بولینگ: لطفا ساکت باشید، ما نیاز داریم که یک قطره بارون بشنویم
[ترجمه گوگل]درون یک کوچه بولینگ لطفا آرام باشید، ما باید صدای باران را بشنویم

14. There will be a bowling alley in our school next year.
[ترجمه ترگمان] سال دیگه یه کوچه بولینگ توی مدرسمون هست
[ترجمه گوگل]در سال آینده یک مدرسه بولینگ در مدرسه ما وجود خواهد داشت

پیشنهاد کاربران

باشگاه بولینگ

مسیر پرتاب توپ بولینگ


کلمات دیگر: