کلمه جو
صفحه اصلی

put on the market


برای فروش عرضه کردن

انگلیسی به انگلیسی

• offer for sale, begin to sell

جملات نمونه

1. Stapleford Park, near Melton Mowbray, Leicestershire was put on the market for £ 5 million.
[ترجمه ترگمان]Stapleford پارک، نزدیک Melton Mowbray، در بازار به مبلغ ۵ میلیون پوند قرار گرفت
[ترجمه گوگل]Stapleford Park در نزدیکی ملتون موبرای، Leicestershire در بازار برای 5 میلیون پوند قرار داده شد

2. It was put on the market more than two years ago at $ 15 million.
[ترجمه ترگمان]این شرکت بیش از دو سال پیش به ۱۵ میلیون دلار در بازار عرضه شد
[ترجمه گوگل]این بیش از دو سال پیش در بازار به مبلغ 15 میلیون دلار عرضه شد

3. I hear the company have been put on the market.
[ترجمه ترگمان]شنیده ام که در بازار شرکت کرده اند
[ترجمه گوگل]من می شنوم که این شرکت در بازار قرار دارد

4. Grain outside the state purchasing contract can be put on the market and its price can fluctuate along with market changes.
[ترجمه ترگمان]گندم خارج از قرارداد خرید دولتی را می توان در بازار قرار داد و قیمت آن می تواند همراه با تغییرات بازار نوسان کند
[ترجمه گوگل]دانه خارج از قرارداد خرید دولتی می تواند در بازار قرار گیرد و قیمت آن می تواند همراه با تغییرات بازار تغییر کند

5. This new product has been put on the market.
[ترجمه ترگمان]این محصول جدید در بازار عرضه شده است
[ترجمه گوگل]این محصول جدید در بازار عرضه شده است

6. After are put on the market, the products obtain the user's approval and praise quickly.
[ترجمه ترگمان]پس از گذاشتن بر روی بازار، محصولات تایید و تحسین کاربر را به دست می آورند
[ترجمه گوگل]پس از قرار دادن در بازار، محصولات دستیابی به تایید کاربر و ستایش به سرعت

7. The modified core shooting machine has been put on the market for many years and has been achieved significant results.
[ترجمه ترگمان]ماشین عکاسی هسته اصلاح شده به مدت چندین سال در بازار عرضه شده است و به نتایج قابل توجهی دست یافته است
[ترجمه گوگل]دستگاه تیراندازی اصلاح شده برای سال ها به بازار عرضه شده است و نتایج قابل توجهی به دست آورده است

8. The new colour TV will be put on the market soon.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون رنگی جدید به زودی به بازار عرضه خواهد شد
[ترجمه گوگل]تلویزیون رنگی جدید به زودی در بازار قرار خواهد گرفت

9. FMI has got good geologic effect since being put on the market and has become the most widely used image logging method.
[ترجمه ترگمان]FMI از آن زمان که در بازار عرضه می شود، اثر زمین شناسی خوبی دارد و به عنوان رایج ترین روش ثبت تصویر به کار می رود
[ترجمه گوگل]FMI از زمانی که به بازار عرضه شده است اثر جالبی خوب داشته است و تبدیل به روش معمول ورود به سیستم تصویر شده است

10. Once the tenants have left, the property will be put on the market.
[ترجمه ترگمان]زمانی که the رفتند ملک به بازار عرضه خواهد شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که مستاجران ترک کرده اند، اموال در بازار عرضه می شود

11. The product had not been adequately tested before being put on the market.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بازار به بازار عرضه شود، محصول به اندازه کافی مورد آزمایش قرار نگرفته بود
[ترجمه گوگل]این محصول تا قبل از عرضه در بازار مورد آزمایش قرار نگرفته است

12. Big corporate estates, pressed by the recession, have been put on the market.
[ترجمه ترگمان]شرکت های بزرگ شرکت های بزرگ، تحت فشار رکود اقتصادی، در بازار قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]بزرگ شرکت های بزرگ، تحت فشار رکود، در بازار قرار داده شده است

13. Inns offered: Two leading North Yorkshire inns have been put on the market.
[ترجمه ترگمان]مسافرخانه ها اظهار داشت: دو قهوه خانه اصلی شمال Yorkshire در بازار قرار داده شده اند
[ترجمه گوگل]مسافرخانه ها دو سرنشین اصلی یورکشایر را در بازار عرضه کرده اند

14. The new product took more than three years to develop before being put on the market.
[ترجمه ترگمان]محصول جدید بیش از سه سال طول کشید تا قبل از اینکه وارد بازار شود توسعه یابد
[ترجمه گوگل]محصول جدید قبل از عرضه در بازار، بیش از سه سال طول کشید

15. The chemical structure of Ligustrazine has been determined and synthetic product has been put on the market.
[ترجمه ترگمان]ساختار شیمیایی of مشخص شده است و محصول مصنوعی در بازار عرضه شده است
[ترجمه گوگل]ساختار شیمیایی Ligustrazine تعیین شده است و محصول مصنوعی به بازار عرضه شده است


کلمات دیگر: