اشعه کیهانى نجوم : پرتو کیهانى
cosmic ray
اشعه کیهانى نجوم : پرتو کیهانى
انگلیسی به فارسی
اشعه کیهانی
انگلیسی به انگلیسی
• cosmic rays are rays that reach earth from outer space. they consist of atomic nuclei.
جملات نمونه
1. NASA plans to launch a satellite to study cosmic rays.
[ترجمه ترگمان]ناسا در نظر دارد یک ماهواره برای مطالعه پرتوه ای کیهانی راه اندازی کند
[ترجمه گوگل]ناسا قصد دارد ماهواره ای را برای بررسی اشعه های کیهانی راه اندازی کند
[ترجمه گوگل]ناسا قصد دارد ماهواره ای را برای بررسی اشعه های کیهانی راه اندازی کند
2. We are continuously bombarded by cosmic rays, atomic particles ejected by distant stellar catastrophes.
[ترجمه ترگمان]ما به طور مداوم توسط پرتوه ای کیهانی بمباران می شویم، ذرات اتمی که با فجایع ستاره ای دور خارج می شوند
[ترجمه گوگل]ما به طور مداوم توسط اشعه های کیهانی، ذرات اتمی که از طریق فاجعه های ستاره ای دور منتقل می شوند، بمباران می شود
[ترجمه گوگل]ما به طور مداوم توسط اشعه های کیهانی، ذرات اتمی که از طریق فاجعه های ستاره ای دور منتقل می شوند، بمباران می شود
3. Deep space, however, is saturated with cosmic rays.
[ترجمه ترگمان]فضای عمیق، با این حال، از اشعه های کیهانی اشباع شده است
[ترجمه گوگل]فضای عمیق، با اشعه کیهانی اشباع شده است
[ترجمه گوگل]فضای عمیق، با اشعه کیهانی اشباع شده است
4. A stray cosmic ray might do the same thing.
[ترجمه ترگمان]یک اشعه کیهانی ممکن است همان کار را بکند
[ترجمه گوگل]یک اشعه کیهانی منفرد ممکن است همان کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]یک اشعه کیهانی منفرد ممکن است همان کار را انجام دهد
5. If mutagens like cosmic rays are present then all normal mutation rates are boosted.
[ترجمه ترگمان]اگر mutagens مانند اشعه های کیهانی وجود داشته باشد، همه جهش طبیعی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]اگر موتاژن هایی مانند اشعه کیهانی وجود داشته باشد، تمام نرخ های جهش طبیعی طبیعی افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]اگر موتاژن هایی مانند اشعه کیهانی وجود داشته باشد، تمام نرخ های جهش طبیعی طبیعی افزایش می یابد
6. Tritium can be produced naturally from cosmic rays reacting with the atmosphere.
[ترجمه ترگمان]tritium می توانند به طور طبیعی از اشعه های کیهانی در واکنش با اتمسفر تولید شوند
[ترجمه گوگل]تریتیوم می تواند به طور طبیعی از اشعه های کیهانی که با اتمسفر واکنش می دهند تولید شود
[ترجمه گوگل]تریتیوم می تواند به طور طبیعی از اشعه های کیهانی که با اتمسفر واکنش می دهند تولید شود
7. The characteristics of hadron component in the cosmic ray high energy ? ? - ray families are presented.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های مولفه های hadron در نور کیهانی این انرژی چقدر است؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟
[ترجمه گوگل]خصوصیات ماده هادرونی در انرژی پرتوهای کیهانی؟ ؟ - خانواده های رادیویی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]خصوصیات ماده هادرونی در انرژی پرتوهای کیهانی؟ ؟ - خانواده های رادیویی ارائه شده است
8. Cosmic ray is high - energy particle ray coming from outer space.
[ترجمه ترگمان]پرتوه ای کیهانی یک شعاع انرژی با انرژی بالا است که از فضا می اید
[ترجمه گوگل]اشعه کیهانی اشعه ماوراء بنفش با انرژی بالا از فضا است
[ترجمه گوگل]اشعه کیهانی اشعه ماوراء بنفش با انرژی بالا از فضا است
9. During the 1970s, attempts were made to use cosmic ray spallation to produce deuterium. These attempts failed to produce deuterium, but did unexpectedly produce other light elements.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۷۰ تلاش هایی برای استفاده از spallation کیهانی برای تولید دوتریوم صورت گرفته است این تلاش ها نتوانست از دوتریوم تولید کند اما به طور غیر منتظره عناصر نوری دیگری تولید کرد
[ترجمه گوگل]در طول دهه 1970 تلاش برای استفاده از اسپری اشعه کیهانی برای تولید دوتریوم انجام شد این تلاش ها قادر به تولید دوتیم نیست، اما غیر منتظره ای دیگر عناصر سبک را تولید می کند
[ترجمه گوگل]در طول دهه 1970 تلاش برای استفاده از اسپری اشعه کیهانی برای تولید دوتریوم انجام شد این تلاش ها قادر به تولید دوتیم نیست، اما غیر منتظره ای دیگر عناصر سبک را تولید می کند
10. These cause spallation when a cosmic ray (e. g. a proton) impacts with matter, including other cosmic rays.
[ترجمه ترگمان]اینها باعث spallation می شوند که یک اشعه کیهانی (مثلا ر گرم یک پروتون)بر ماده، از جمله دیگر اشعه های کیهانی، تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود زمانی که یک اشعه کیهانی (به عنوان یک پروتون) با ماده، از جمله دیگر اشعه های کیهانی، ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]این باعث می شود زمانی که یک اشعه کیهانی (به عنوان یک پروتون) با ماده، از جمله دیگر اشعه های کیهانی، ایجاد می شود
11. Voyager 2: Low - Energy Charged Particles, Cosmic Ray Subsystem, Magnetometer, Plasma Wave Subsystem and Plasma Subsystem.
[ترجمه ترگمان]ویجر ۲: ذرات باردار کم انرژی، سیستم کیهانی ری، Subsystem، Subsystem Plasma
[ترجمه گوگل]Voyager 2 کم انرژی - ذرات شارژ، زیرسیستم کیهانی ری، مغناطیس سنج، زیرسیستم موج پلاسما و زیر سیستم پلاسما
[ترجمه گوگل]Voyager 2 کم انرژی - ذرات شارژ، زیرسیستم کیهانی ری، مغناطیس سنج، زیرسیستم موج پلاسما و زیر سیستم پلاسما
12. Cosmic ray spallation produces some light elements such as lithium and boron. This process was discovered somewhat by accident during the 1970s.
[ترجمه ترگمان]پرتوه ای کیهانی برخی عناصر سبک مانند لیتیوم و بور را تولید می کند این فرآیند تا حدی توسط تصادف در دهه ۱۹۷۰ کشف شد
[ترجمه گوگل]Spallation اشعه کیهانی باعث تولید عناصر سبک مانند لیتیوم و بور می شود این فرآیند در دهه 1970 به طور اتفاقی کشف شد
[ترجمه گوگل]Spallation اشعه کیهانی باعث تولید عناصر سبک مانند لیتیوم و بور می شود این فرآیند در دهه 1970 به طور اتفاقی کشف شد
13. This paper describes the control system of Zhengziou Cosmic Ray Air Shower Array.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، سیستم کنترل of Cosmic Ray Ray Air را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم کنترل سیستم آرایش دوششی Cosmic Ray Zhengziou را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم کنترل سیستم آرایش دوششی Cosmic Ray Zhengziou را توصیف می کند
14. Voyager 1: Low - Energy Charged Particles, Cosmic Ray Subsystem, Magnetometer and Plasma Wave Subsystem.
[ترجمه ترگمان]Voyager ۱: ذرات باردار کم انرژی، سیستم کیهانی ری، Magnetometer و Plasma
[ترجمه گوگل]Voyager 1 کم انرژی - ذرات شارژ، زیرسیستم کیهانی ری، مغناطیس سنج و زیرسیستم موج پلاسما
[ترجمه گوگل]Voyager 1 کم انرژی - ذرات شارژ، زیرسیستم کیهانی ری، مغناطیس سنج و زیرسیستم موج پلاسما
پیشنهاد کاربران
cosmic ray ( نجوم رصدی و آشکارسازها )
واژه مصوب: پرتوِ کیهانی
تعریف: ذرات بارداری که از بیرون جوّ زمین به داخل جوّ وارد می شوند و امکان آشکارسازی آنها به نحوی وجود دارد
واژه مصوب: پرتوِ کیهانی
تعریف: ذرات بارداری که از بیرون جوّ زمین به داخل جوّ وارد می شوند و امکان آشکارسازی آنها به نحوی وجود دارد
کلمات دیگر: