کلمه جو
صفحه اصلی

cosmopolis


جهان شهر (شهر بزرگی که مردم آن از ملیت های گوناگون باشند)، شهر بین المللی، مرکز تجمع نژادهای مختلف

انگلیسی به فارسی

جهان‌شهر، شهر بین‌المللی، مرکز تجمع نژادهای مختلف


جهان بینی، جهانشهر، شهر بین المللی، مرکز تجمع نژادهای مختلف


انگلیسی به انگلیسی

• city of international importance which is populated by people from different countries

جملات نمونه

1. The Iridium luminaire family includes CosmoPolis and . . .
[ترجمه ترگمان]خانواده luminaire Iridium شامل CosmoPolis و
[ترجمه گوگل]خانواده یرهیدیم شامل CosmoPolis و

2. It can never be a kind of cosmopolis, a world state or even a league of states or nations.
[ترجمه ترگمان]آن هرگز نمی تواند نوعی of، یک دولت جهانی یا حتی یک اتحادیه ایالات یا کشورها باشد
[ترجمه گوگل]هرگز نمی تواند نوعی جهان بینی، یک کشور جهان و حتی یک لیگ از ایالت ها یا ملت ها باشد

3. He might well be, especially in a public manifestation, lecturing on Cosmopolis, an old bore.
[ترجمه ترگمان]او ممکن بود به خصوص در یک تجلی عمومی، سخنرانی بر روی Cosmopolis، یک حوصله قدیمی باشد
[ترجمه گوگل]او ممکن است به خوبی، به ویژه در یک نمایش عمومی، سخنرانی در Cosmopolis، یک دروغ قدیمی است

4. The afforestation, the beautified environment, the advocation nature, has become the cosmopolis to walk the sustainable road's mutual recognition and the practical action.
[ترجمه ترگمان]جنگلکاری، محیط زیبا، طبیعت advocation، تبدیل به the شده است تا به رسمیت شناختن متقابل راه پایدار و عمل عملی گام بردارد
[ترجمه گوگل]جنگل زدایی، محیط زیبایی، طبیعت دفاع، به جهان شناسی تبدیل شده است تا به رسمیت شناختن روابط پایدار و عملی عمل بپردازد

5. Organizers said on Sunday that the World Expo 2010 will help Shanghai become a multi-cultural cosmopolis .
[ترجمه ترگمان]سازمان دهندگان این سازمان در روز یکشنبه اعلام کردند که نمایشگاه جهانی ۲۰۱۰ به شانگهای کمک خواهد کرد تا یک cosmopolis فرهنگی چند فرهنگی شود
[ترجمه گوگل]برگزار کنندگان روز یکشنبه گفتند که نمایشگاه جهانی 2010 به شانگهای تبدیل خواهد شد به جهان کشی چند فرهنگی

6. Which will gain the city more trust and favor from the world and help it on the way to becoming a cosmopolis .
[ترجمه ترگمان]که به این شهر اعتماد و لطف بیشتری نسبت به جهان به دست خواهد آورد و در راه تبدیل شدن به a به آن کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کدام شهر بیشتر اعتماد و دلخواه از جهان به دست می آورد و به آن در راه تبدیل شدن به یک جهانگردی کمک می کند

7. To speed up the economic growth and become an international metropolis (a cosmopolis), Shanghai is pay close attention to the global developments.
[ترجمه ترگمان]شانگهای برای تسریع رشد اقتصادی و تبدیل شدن به یک کلان شهر بین المللی (یک cosmopolis)، توجه نزدیکی به پیشرفت های جهانی دارد
[ترجمه گوگل]به منظور سرعت بخشیدن به رشد اقتصادی و تبدیل شدن به یک کلانشهر بین المللی (جهان بینی)، شانگهای توجه زیادی به تحولات جهانی دارد


کلمات دیگر: