(کسی که جامه می دوزد یا می فروشد یا کرایه می دهد) جامه گر، خیاط، لباس فروش، خیاط لباس های محلی و ویژه، جارختی
costumer
(کسی که جامه می دوزد یا می فروشد یا کرایه می دهد) جامه گر، خیاط، لباس فروش، خیاط لباس های محلی و ویژه، جارختی
انگلیسی به فارسی
مشتری
خیاط لباسهای محلی و ویژه، جارختی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a person who makes, sells, or rents costumes, as for costume parties or theater companies.
• one who designs and makes costumes; one who rents and sells costumes
جملات نمونه
1. Costumers are fixing her hair, adjusting her breastplate and lacing up the back of her leather minidress.
[ترجمه ترگمان]Costumers موهایش را مرتب می کند و زره سینه خود را مرتب می کند و پشت جلد چرمی her را گره می زند
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان موهای خود را مرتب می کنند، پرده های خود را تنظیم می کنند و پشت مانیکور چرمی خود را می پوشانند
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان موهای خود را مرتب می کنند، پرده های خود را تنظیم می کنند و پشت مانیکور چرمی خود را می پوشانند
2. I already told my costumer that the price not changes.
[ترجمه ترگمان]من قبلا به مشتری گفته ام که قیمت تغییر نمی کند
[ترجمه گوگل]من قبلا به مشتریم گفتم که قیمت تغییر نکرده است
[ترجمه گوگل]من قبلا به مشتریم گفتم که قیمت تغییر نکرده است
3. There many costumer care service representative who are willing to answer most of your concerns.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خدمات مراقبت مشتری وجود دارند که مایل به پاسخ بیشتر به نگرانی های شما هستند
[ترجمه گوگل]نماینده خدمات مراقبت از مشتریان بسیاری وجود دارد که مایل به پاسخ بیشتر به نگرانی شما هستند
[ترجمه گوگل]نماینده خدمات مراقبت از مشتریان بسیاری وجود دارد که مایل به پاسخ بیشتر به نگرانی شما هستند
4. Costumer:Excuse me, do you work here?
[ترجمه ترگمان]ببخشید شما اینجا کار می کنید؟
[ترجمه گوگل]Costumer ببخشید، آیا اینجا کار می کنید؟
[ترجمه گوگل]Costumer ببخشید، آیا اینجا کار می کنید؟
5. This creature was the costumer of the immense drama which knavery plays in Paris.
[ترجمه ترگمان]این موجود افسانه ای است که در پاریس بازی می کنند
[ترجمه گوگل]این موجود مخلوق درام بسیار بزرگی بود که ناخودآگاه در پاریس بازی می کرد
[ترجمه گوگل]این موجود مخلوق درام بسیار بزرگی بود که ناخودآگاه در پاریس بازی می کرد
6. The application of IT lowers the costumer management costs, making loyalty program and price discrimination more implementable.
[ترجمه ترگمان]کاربرد IT هزینه های مدیریت مشتری را کاهش می دهد، برنامه وفاداری را ایجاد می کند و تبعیض قیمت را بیشتر می کند
[ترجمه گوگل]کاربرد فناوری اطلاعات هزینه های مدیریت هزینه های مصرف کننده را کاهش می دهد، و برنامه های وفاداری و تبعیض قیمت بیشتر قابل اجرا است
[ترجمه گوگل]کاربرد فناوری اطلاعات هزینه های مدیریت هزینه های مصرف کننده را کاهش می دهد، و برنامه های وفاداری و تبعیض قیمت بیشتر قابل اجرا است
7. Targeting a sophisticated and classy national costumer, the communication style had to utilize refined Chinese design codes and comply with international graphic standards.
[ترجمه ترگمان]هدف قرار دادن یک مشتری پیچیده و پیشرفته، سبک ارتباطی باید از کده ای طراحی چینی اصلاح شده و مطابق با استانداردهای بین المللی گرافیکی استفاده کند
[ترجمه گوگل]سبک مشترکی که مشتریان پیچیده و متشکل از مشتریان ملی را هدف قرار داده بود، باید از کدهای طراحی چینی تصفیه شده و مطابق با استانداردهای گرافیکی بین المللی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]سبک مشترکی که مشتریان پیچیده و متشکل از مشتریان ملی را هدف قرار داده بود، باید از کدهای طراحی چینی تصفیه شده و مطابق با استانداردهای گرافیکی بین المللی استفاده کنند
8. How to convince costumer to accept your proposal?
[ترجمه ترگمان]چطور مشتری را متقاعد کنید که پیشنهاد شما را قبول کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه مشتری را متقاعد کن تا پیشنهاد شما را بپذیرد؟
[ترجمه گوگل]چگونه مشتری را متقاعد کن تا پیشنهاد شما را بپذیرد؟
9. According to the specialty of costumer groups, this paper introduces roles to the management of menu, and solves the complex costumer purview management problem in large scale MIS.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تخصص گروه های مشتری، این مقاله نقشه ای را در اختیار مدیریت منو قرار داده و مشکل مدیریت مرزی پیچیده در مقیاس بزرگ را حل می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به تخصص گروه های مشتریان، این مقاله نقش ها را به مدیریت منو معرفی می کند و مسائل مدیریت پیچیده پیچیده مشتری را در MIS مقیاس بزرگ حل می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به تخصص گروه های مشتریان، این مقاله نقش ها را به مدیریت منو معرفی می کند و مسائل مدیریت پیچیده پیچیده مشتری را در MIS مقیاس بزرگ حل می کند
10. The enterprises of costumer - oriented must enough study costumer and acknowledge which product the costumer need is.
[ترجمه ترگمان]فعالیت شرکت مشتری محور باید به اندازه کافی مشتری را مورد مطالعه قرار داده و نشان دهد که مشتری به کدام محصول نیاز دارد
[ترجمه گوگل]شرکت های گرایش به مشتری باید به اندازه کافی مشتری را مطالعه کنند و اذعان کنند که کدام محصول نیاز به مشتری دارد
[ترجمه گوگل]شرکت های گرایش به مشتری باید به اندازه کافی مشتری را مطالعه کنند و اذعان کنند که کدام محصول نیاز به مشتری دارد
11. I would be a familiar costumer in one of the bars.
[ترجمه ترگمان] من توی یکی از میله ها یه \"costumer\" آشنا میشم
[ترجمه گوگل]من یکی از مشتریان آشنا در یکی از میله ها هستم
[ترجمه گوگل]من یکی از مشتریان آشنا در یکی از میله ها هستم
12. The specification and color can be customized according to costumer requirements.
[ترجمه ترگمان]مشخصات و رنگ را می توان مطابق با الزامات مشتری سفارشی کرد
[ترجمه گوگل]مشخصات و رنگ را می توان با توجه به نیاز مشتریان سفارشی
[ترجمه گوگل]مشخصات و رنگ را می توان با توجه به نیاز مشتریان سفارشی
13. Multi-protection function: every type possesses entire protection functions, can be ordered according to costumer customer.
[ترجمه ترگمان]تابع چند حفاظتی: هر نوع دارای تمام توابع حفاظت است، می تواند با توجه به مشتری مشتری سفارش داده شود
[ترجمه گوگل]تابع چند حفاظت هر نوع دارای عملکرد محافظت در کل، می توان با توجه به مشتری مشتری سفارش داد
[ترجمه گوگل]تابع چند حفاظت هر نوع دارای عملکرد محافظت در کل، می توان با توجه به مشتری مشتری سفارش داد
14. As per Manuel Vilanueva, may associate and friend request, attached is our procedure, list of available securities and application form to be filled by the costumer.
[ترجمه ترگمان]همانطور که مانوئل Vilanueva، ممکن است درخواست و دوستش را داشته باشد، پیوست شده، روش ما است، لیستی از وثیقه های موجود و فرم درخواست که باید توسط مشتری پر شود
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد مانوئل ویلانووا نیز ممکن است درخواست دوستانه و دوستانه داشته باشد، روال ما، لیست اوراق بهادار موجود و فرم درخواست که توسط مشتری تهیه می شود، پیوست شده است
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد مانوئل ویلانووا نیز ممکن است درخواست دوستانه و دوستانه داشته باشد، روال ما، لیست اوراق بهادار موجود و فرم درخواست که توسط مشتری تهیه می شود، پیوست شده است
پیشنهاد کاربران
کسی که لباس میدوزد.
خیاط
خیاط
costumer ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: جامه دار 1
تعریف: فردی که مسئولیت آماده سازی و نگهداری و پوشاندن لباس بازیگران را در سر صحنۀ فیلم برداری بر عهده دارد
واژه مصوب: جامه دار 1
تعریف: فردی که مسئولیت آماده سازی و نگهداری و پوشاندن لباس بازیگران را در سر صحنۀ فیلم برداری بر عهده دارد
کلمات دیگر: