کلمه جو
صفحه اصلی

put up for auction

انگلیسی به انگلیسی

• offer for sale at an auction

جملات نمونه

1. This week 14 of his paintings were put up for auction.
[ترجمه ترگمان]این هفته ۱۴ تن از نقاشی های او به حراج گذاشته شدند
[ترجمه گوگل]این هفته 14 اثر از نقاشی هایش برای حراج گذاشته شد

2. The house and its contents are being put up for auction.
[ترجمه ترگمان]خانه و محتویات آن را برای حراج آماده می کنند
[ترجمه گوگل]خانه و محتویات آن حراج گذاشته شده است

3. This week 14 of Campbell's paintings were put up for auction.
[ترجمه ترگمان]این هفته ۱۴ مورد از نقاشی های کمپبل به حراج گذاشته شد
[ترجمه گوگل]این هفته 14 تصویر از کمپبل برای حراج گذاشته شد

4. The company's stay was fairly brief, for in 1908 operations ceased and the mill was put up for auction.
[ترجمه ترگمان]مدت اقامت شرکت نسبتا کوتاه بود، زیرا در سال ۱۹۰۸ عملیات متوقف شد و آسیا برای حراج گذاشته شد
[ترجمه گوگل]اقامت این شرکت نسبتا مختصر بود، زیرا در سال 1908 عملیات متوقف شد و آسیاب برای حراج گذاشته شد

5. One of the world's finest collections of vintage cars is to be put up for auction.
[ترجمه ترگمان]یکی از بهترین مجموعه های جهان کلاسیک این است که به حراج گذاشته شود
[ترجمه گوگل]یکی از بهترین مجموعه های جهان اتومبیل های پرنعمت برای حراج گذاشته می شود

6. Read in studio Five pubs worth seven hundred thousand pounds have been put up for auction by one of the big breweries.
[ترجمه ترگمان]در استودیو، پنج مهمانخانه که به ارزش هفتصد هزار لیره به حراج گذاشته شده، به وسیله یکی از the بزرگ به حراج گذاشته شده اند
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو پنج میخانه ارزش هفتصد هزار پوند برای یک حراج توسط یکی از نوشیدنی های بزرگ ساخته شده است

7. This list is based on some of the outright disturbing items recently put up for auction from Michael Jackson's estate.
[ترجمه ترگمان]این فهرست براساس برخی موارد نگران کننده است که به تازگی برای مزایده از املاک مایکل جکسون ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]این لیست بر اساس برخی از موارد کاملا ناراحت کننده است که اخیرا برای حراج از املاک مایکل جکسون قرار داده شده است

8. His ashes, sealed in a wooden box with a brass plaque, were put up for auction by the cat's owner and sold for more than four times the initial estimate.
[ترجمه ترگمان]خاکستر او که در یک جعبه چوبی با پلاک برنجی تزیین شده بود، توسط صاحب گربه به مزایده گذاشته شد و بیش از چهار برابر تخمین اولیه به فروش رسید
[ترجمه گوگل]خاکستر او که در یک جعبه چوبی با پلاک برنج مهر و موم شده بود، توسط صاحب گربه برای حراج گذاشته شد و بیش از چهار بار تخمین اولیه فروخته شد

9. A nude portrait of French President Nicolas Sarkozy's wife Carla Bruni will be put up for auction by Chrtistie's in New York next month.
[ترجمه ترگمان]یک تصویر برهنه از همسر رئیس جمهور فرانسه، کارلا برونی، ماه آینده در نیویورک به حراج گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]پرتره برهنه همسر کارلو برونی، رئیس جمهور فرانسه، نیکولا سارکوزی، در ماه آینده در نیویورک برای حراج توسط Chrtistie قرار خواهد گرفت

10. The recent attempt to sell a pair of brass Chinese animal heads took an inventive turn after they were put up for auction as part of the sale of French designer Yves Saint Laurent's art collection.
[ترجمه ترگمان]تلاش اخیر برای فروش یک جفت از سره ای برنزی چینی پس از آن که به مزایده گذاشته شد، به عنوان بخشی از فروش طراح فرانسوی به نام ایو سنت لورانت به مزایده گذاشته شد
[ترجمه گوگل]تلاش های اخیر برای فروش یک جفت چینی حیوانات چینی برنج، بعد از اینکه به عنوان بخشی از فروش مجموعه هنری یواس سنت لورنت، طراح فرانسوی قرار گرفت، به نوبه خود نوآوری شد


کلمات دیگر: