کلمه جو
صفحه اصلی

put to use


به کار گرفتن، استفاده کردن، به کار بستن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to apply or employ to one's advantage.
متضاد: fritter

• use; apply

جملات نمونه

1. Computer games are being put to use in the classroom.
[ترجمه ترگمان]بازی های کامپیوتری در کلاس استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]در کلاس درس استفاده از بازی های کامپیوتری استفاده می شود

2. I hoped it would be put to use, though there was a chance it might be just ballast for the journey.
[ترجمه ترگمان]امیدوار بودم که استفاده شود، هر چند شانسی وجود داشت که ممکن بود برای سفر هم خوب باشد
[ترجمه گوگل]من امیدوار بودم که از آن استفاده شود، هرچند شانس این ممکن است فقط برای سفر باشد

3. Others were more quickly put to use.
[ترجمه ترگمان]سایرین به سرعت مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]دیگران سریعتر استفاده شدند

4. Due to its generous Proportions it was Put to use on malefactors after its original owner had no further use for it.
[ترجمه ترگمان]به خاطر Proportions سخاوتمندانه آن، پس از آنکه مالک اصلی آن دیگر از آن استفاده نکرد، از تبه کار استفاده کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به سهمیه های سخاوتمندانه آن، استفاده از مخرب ها پس از آنکه مالک اصلی خود برای استفاده بیشتر از آن استفاده نکرد

5. Nor was it unusual for engines to be put to use in vehicles other than the kind they had been designed for.
[ترجمه ترگمان]همچنین موتورها برای استفاده در وسایل نقلیه به غیر از نوع دیگری که برای آن ها طراحی شده بود، غیرمعمول نبود
[ترجمه گوگل]همچنین غیرممکن بود که موتورها در وسایل نقلیه غیر از نوع طراحی شده برای آنها استفاده شود

6. So this characteristic is put to use.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این ویژگی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]بنابراین این مشخصه استفاده شده است

7. His was an example she would put to use when she began to paint ten years later.
[ترجمه ترگمان]او یک نمونه بود که زمانی که ده سال بعد شروع به نقاشی کرد از آن استفاده خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او نمونه ای بود که او از ده سال بعد شروع به نقاشی نمود

8. The funding would be put to use in the fiscal year beginning Oct.
[ترجمه ترگمان]قرار است این بودجه در سال مالی آغاز ماه اکتبر مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این بودجه در سال مالی شروع اکتبر استفاده خواهد شد

9. There are several web tools put to use at our workplace.
[ترجمه ترگمان]چندین ابزار وب برای استفاده در محل کار وجود دارد
[ترجمه گوگل]چندین ابزار وب برای استفاده در محل کار ما وجود دارد

10. If they're wise, they can put to use, and appear smarter.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها خردمند باشند، می توانند استفاده کنند و باهوش تر به نظر برسند
[ترجمه گوگل]اگر آنها عاقل باشند، می توانند استفاده کنند و به نظر دقیق تر ظاهر شوند

11. Instead of wrecking the valley, the waters are put to use making electricity.
[ترجمه ترگمان]به جای تخریب این دره، آب برای استفاده از برق مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]به جای خراب کردن دره، آب ها به استفاده از برق تبدیل می شوند

12. Polecat features rotational symmetry put to use in web design.
[ترجمه ترگمان]polecat ویژگی های دورانی کاربرد در طراحی وب را دارا می باشد
[ترجمه گوگل]Polecat دارای تقارن چرخشی برای استفاده در طراحی وب است

13. The partisan of Revolution of 1911 put to use a lot of goodish strategy methods when they got on consensus propagandas.
[ترجمه ترگمان]طرفداران انقلاب سال ۱۹۱۱ وقتی به اجماع نظر رسیدند از روش های زیادی استراتژی استفاده کردند
[ترجمه گوگل]حزب عالیرتبه انقلاب 1911 زمانی که به تبلیغات توافق رسیدند، از بسیاری از روش های استراتژی خوب استفاده کرد

14. To date, 1 billion US dollars has been put to use, including 1 billion US dollars of concessional loans.
[ترجمه ترگمان]تا به امروز، ۱ میلیارد دلار آمریکا از جمله ۱ میلیارد دلار آمریکا از وام های concessional استفاده شده است
[ترجمه گوگل]تا به امروز، 1 میلیارد دلار برای استفاده، از جمله 1 میلیارد دلار وام های حقوقی استفاده شده است


کلمات دیگر: