کلمه جو
صفحه اصلی

course of action

انگلیسی به انگلیسی

• manner of action

جملات نمونه

1. The only practicable course of action is to sell the company.
[ترجمه ترگمان]تنها راه عملی این است که شرکت را به فروش برساند
[ترجمه گوگل]تنها اقدام عملی امکان فروش این شرکت است

2. What is the best course of action in the circumstances?
[ترجمه ترگمان]بهترین راه برای عمل در این شرایط چیست؟
[ترجمه گوگل]بهترین شرایط در این شرایط چیست؟

3. I determined upon a course of action.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتم حرکت کنم
[ترجمه گوگل]من بر اساس یک عمل مشخص تصمیم گرفتم

4. Is this the best course of action to follow?
[ترجمه ترگمان]آیا این بهترین راه برای حرکت است؟
[ترجمه گوگل]آیا این بهترین روش برای پیگیری است؟

5. There is only one course of action open to the local authority.
[ترجمه ترگمان]تنها یک راه برای باز کردن قدرت محلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تنها یک اقدام عملی برای مقامات محلی وجود دارد

6. Are we all agreed on the best course of action?
[ترجمه ترگمان]آیا همه ما در مورد بهترین راه اقدام توافق کردیم؟
[ترجمه گوگل]آیا همه ما در مورد بهترین مسیر عمل موافقیم؟

7. The wisest course of action is just to say nothing.
[ترجمه ترگمان]عاقلانه ترین کار این است که چیزی بگوییم
[ترجمه گوگل]عاقلانه ترین عمل فقط چیزی است که می گویند

8. What do you think is our best course of action ?
[ترجمه ترگمان]به نظر شما بهترین راه برای عمل چیست؟
[ترجمه گوگل]فکر میکنید بهترین عمل ما چیست؟

9. What is the best course of action we can take?
[ترجمه ترگمان]بهترین راه برای اقدام ما چیست؟
[ترجمه گوگل]بهترین شیوه ای که ما می توانیم بگیریم چیست؟

10. To follow the proposed course of action is to invite nemesis.
[ترجمه ترگمان]پیروی از روش پیشنهادی این اقدام، دعوت از دشمن است
[ترجمه گوگل]برای پیروی از شیوه پیشنهاد شده اقدام به دعوت نجیب زدن است

11. She was reasoned into a sensible course of action.
[ترجمه ترگمان]او برای یک حرکت منطقی استدلال کرد
[ترجمه گوگل]او به یک معقول و منطقی در عمل عمل کرد

12. You can't take that course of action and remain within the law.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید آن دوره عمل را قبول کنید و در قانون باقی بمانید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید این عمل را بپذیرید و در قانون بمانید

13. This left me only one possible course of action.
[ترجمه ترگمان]این تنها یک راه ممکن برای من باقی ماند
[ترجمه گوگل]این تنها یک مسیر ممکن برای من بود

14. The only course of action left to me was to notify her employer.
[ترجمه ترگمان]تنها راه رفتن به من این بود که به کارفرمای او اطلاع دهم
[ترجمه گوگل]تنها راه اقدام برای من این بود که کارفرما را مطلع سازم

پیشنهاد کاربران

اقدام

راه کار

راهکار - راه حل

فرآیند، اسلوب عملکرد، روش، نحوه کار، راهکار، حالت.

روند ( روند مصاحبه :in the course of interview )

چگونگی انجام کار، حالت انجام کار، راهکار، شیوه انجام کار

The only course of action left to me was to notify her employer


اقدام عملی

خط مشی

course of action ( علوم نظامی )
واژه مصوب: راهکار
تعریف: طرح یا رشته فعالیت هایی که یک فرد یا واحد می تواند اجرا کند


کلمات دیگر: