conditioner

معنی : نرم کننده، خنک کننده

انگلیسی به فارسی

تصفیه‌کننده (هوا و غیره)

نرم‌کننده (مو یا لباس)

تهویه مطبوع، نرم کننده، خنک کننده

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• (1) تعریف: a substance used to improve the condition of something such as hair, or added to enhance the usability of something such as water.

• (2) تعریف: one that conditions.

• cream rinse for hair (reduces tangles, makes shiny, etc.)
conditioner is a substance which you can put on your hair after washing it in order to make it softer.
conditioner is also a thick liquid which you can use when you wash clothes in order to make them feel softer.

مترادف و متضاد

نرم کننده (اسم)

conditioner

خنک کننده (اسم)

fridge, conditioner, cooler, radiator

جملات نمونه

1. The air conditioner droned almost inaudibly.

[ترجمه ترگمان]دستگاه تهویه هوا تقریبا نامحسوس بود
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع تقریبا نامفهوم است

2. Lipstick and hair conditioner are cosmetics.

[ترجمه ترگمان]نرم کننده مو و نرم کننده مو، لوازم آرایشی هستند
[ترجمه گوگل]رژ لب و مو نرم کننده لوازم آرایشی است

3. The air conditioner has stopped working.

[ترجمه ترگمان]کولر کار را متوقف کرده است
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع کار را متوقف کرده است

4. This hair conditioner is excellent for revitalizing dry, lifeless hair.

[ترجمه ترگمان]این نرم کننده مو برای احیای موهای خشک و بی جان عالی است
[ترجمه گوگل]این مو کاندیشنر عالی برای احیای موهای خشک و بی روح است

5. The conditioner gives the hair a beautiful soft sheen.

[ترجمه ترگمان]نرم کننده مو به موهای صاف و زیبایی می بخشد
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع موی زیبا را به نرم کننده می دهد

6. Spray the conditioner onto your wet hair.

[ترجمه ترگمان]نرم کننده را بر روی موهای خیس خود اسپری بکنید
[ترجمه گوگل]اسپری کاندیشنر را روی موهای خیس خود قرار دهید

7. We had the air conditioner turned up to the max.

[ترجمه ترگمان]ما دستگاه تهویه هوا رو وصل کردیم به سمت مکس
[ترجمه گوگل]ما تا به حال تهویه مطبوع تا حداکثر تبدیل شده است

8. The room is cooled with air conditioner.

[ترجمه ترگمان]اتاق با تهویه مطبوع سرد می شود
[ترجمه گوگل]اتاق با سیستم تهویه مطبوع سرد می شود

9. Conditioner can give your hair more body.

[ترجمه ترگمان] تهویه هم میتونه بدن تو رو بهتر کنه
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع می تواند موهای شما را بیشتر کند

10. I got the conditioner in a free offer with my shampoo.

[ترجمه ترگمان]من یه کولر تو یه پیشنهاد مجانی با shampoo گرفتم
[ترجمه گوگل]من با نرم افزاری شامپو خود را تهیه کرده ام

11. He regarded this new air conditioner with interest.

[ترجمه ترگمان]او این کولر جدید را با علاقه نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او این سیستم تهویه مطبوع جدید را با علاقه مورد توجه قرار داد

12. This new style of air conditioner is noiseless.

[ترجمه ترگمان]این سبک جدید کولر بی صدا است
[ترجمه گوگل]این سبک جدید تهویه مطبوع بی صدا است

13. She used conditioner to remove the snarls from her hair.

[ترجمه ترگمان]از کرم استفاده می کند تا خشم را از موهایش بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]او از تهویه برای حذف موی سر از موهایش استفاده می کرد

14. Regular use of conditioner is supposed to give your hair more body.

[ترجمه ترگمان]استفاده منظم از نرم کننده مو به شما بدن بیشتری می دهد
[ترجمه گوگل]استفاده منظم از تهویه مطبوع باعث می شود که موهای شما بیشتر شود

پیشنهاد کاربران

آمایش کننده ( مربوط به تصفیه لجن در تصفیه فاضلاب )

نرم کننده ( مو ) ، خنک کننده

a - It was so humid in our classroom that we wished the school would buy an air conditioner

الف - کلاسمان آنقدر مرطوب بود که آرزو کردیم مدرسه یک دستگاه تهویه بخرد.

b - New yorkers usually complain in the summer of the humid air

ب - مردم نیویورک معمولا در تابستان از هوای مرطوب شاکی اند.

c - Most people believe that ocean air is quite humid

ج - بیشتر مردم بر این باورند که هوای اقیانوس کاملا مرطوب است.

ماده آراینده
نرم کننده
خنک کننده
a substance, esp. a cosmetic, applied to sth to improve its condition

تهویه

در کشاورزی : ساقه کوب

تهویه کننده

تصفیه کننده

کاهش دهنده، کم کننده

Hair conditioner نرم کننده موی سر

دستگاه تهویه

کلمات دیگر: