1. a hick town
شهر دهات مانند
2. he became rich but remained a hick
پولدار شد ولی دهاتی مسلک باقی ماند.
3. Hick went in to bat after Hussain.
[ترجمه ترگمان]hick پس از حسین به خانه رفت
[ترجمه گوگل]هیک بعد از حسین وارد خفاش شد
4. I was just a hick from Texas then.
[ترجمه ترگمان]اون موقع فقط یه احمق اهل تگزاس بودم
[ترجمه گوگل]من فقط از تگزاس بودم
5. Moreover they know that Hick has the potential to dominate against spinners in a manner beyond Vaughan's capability.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آن ها می دانند که hick پتانسیل نفوذ بر spinners را به شیوه ای فراتر از قابلیت Vaughan دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنها می دانند که هیک پتانسیل تسلط بر اسپینزرها را به نحوی فراتر از توانایی وی دارد
6. And he is a marginally better bowler than Hick even if he's still seeking his first Test wicket.
[ترجمه ترگمان]و او خیلی بهتر از hick است، حتی اگر هنوز دنبال اولین فرصت Test است
[ترجمه گوگل]اگرچه او هنوز به دنبال اولین تست محوطه سازی خود است، اما او به طور حیرت آور بهتر از هیک است
7. Hick Hooper's attack was much steeper than anybody else's.
[ترجمه ترگمان]حمله \"جی هارپر\" بیشتر از هر کس دیگه ای بوده
[ترجمه گوگل]حمله هیک هوپر خیلی بیشتر از هر کس دیگری بود
8. Hick was softened up with alarming ease by Merv Hughes.
[ترجمه ترگمان]hick با سهولت هشدار دهنده ای از سوی مرو هیوز نرم شد
[ترجمه گوگل]هیک با مور هیوز به راحتی هشدار داد
9. Increasingly Hick is having the same problem at county level as bowlers realise a potential flaw.
[ترجمه ترگمان]به طور فزاینده ای hick در سطح شهرستان به عنوان یک عیب بالقوه در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]به طور فزاینده Hick با مشکل مشابه در سطح شهرستان برخورد می کند، زیرا بولزرها یک نقص بالقوه را درک می کنند
10. Graeme Hick and Robin Smith were both exposed again as uncertain against pace and spin respectively.
[ترجمه ترگمان]گریم hick و رابین اسمیت هر دو به ترتیب در معرض سرعت و اسپین هستند
[ترجمه گوگل]گریم هیک و رابین اسمیت هر دو دوباره به عنوان ناامید در برابر سرعت و چرخش در معرض شد
11. Just a hick town, I guess.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم فقط یه شهر روستایی بود
[ترجمه گوگل]فقط حدس میزنم
12. That politico, Gorbachev, is an amateur, a provincial hick who thinks he's made it big.
[ترجمه ترگمان]این politico، Gorbachev، یک دهاتی آماتور است که فکر می کند او آن را بزرگ کرده است
[ترجمه گوگل]این سیاستمدار، گورباچف، یک آماتور است، یک هیتلر استانی که فکر می کند او آن را بزرگ ساخته است
13. Yet my guess is that after yesterday Hick will prevail for several reasons.
[ترجمه ترگمان]با این حال حدس من این است که بعد از دیروز hick به چند دلیل غالب خواهد شد
[ترجمه گوگل]با این حال حدس من این است که پس از دیروز، هیک به چند دلیل پیروز خواهد شد
14. World-class batsmen like Hick should be persevered with.
[ترجمه ترگمان]ضربه زن های کلاس جهانی مانند hick باید با آن مقابله کنند
[ترجمه گوگل]رانندگان طبقه جهانی مانند هیک باید با استقامت مواجه شوند
15. The whole hick aspect and the nasty women would pass into nothingness as they had passed into silence.
[ترجمه ترگمان]همه آن جنبه دهاتی و آن زن های نفرت انگیز، همچنان که در سکوت فرو می رفتند، به پوچی و پوچی فرو می رفتند
[ترجمه گوگل]جنبه کلی جنب و جوش و زنان تند و زننده به عنوان سکوت به حالت عادی منتقل می شوند