1. crop failure spells famine for next year
خرابی محصول از قحطی در سال آینده حکایت دارد.
2. crop yields have been phenomenal
بازده محصولات چشمگیر بوده است.
3. crop up (or out)
1- (عامیانه - به ویژه چیزهای ناخوشایند) ناگهان ظاهر شدن یا به وجود آمدن
4. a crop of lies
یک مشت دروغ
5. goats crop grass
بزها علف را سرچین می کنند.
6. repeated crop failures brought on famine
ضایع شدن پی درپی محصولات موجب قحطی شد.
7. seed crop
محصول بذری
8. subsistence crop
محصولی که فقط برای مصرف کشاورز کافی است
9. a bumper crop
محصول فراوان
10. a new crop of students
یک سری (گروه) دانشجوی جدید
11. neck and crop
کاملا،کلا،تماما
12. the variance in crop yields has to do with the kind of soil
تفاوت بازده محصولات بستگی به نوع خاک دارد.
13. cream of the crop
گل سر سبد،بهترین،نخبه ترین،سرآمد،سرچین
14. clover is a forage crop
شبدر خوراک دام است.
15. potatoes were the staple crop of irland
سیب زمینی محصول عمده ی ایرلند بود.
16. the freeze destroyed the crop
یخ بندان محصولات را از بین برد.
17. this year our apple crop is good
محصول سیب ما امسال خوب است.
18. to gather the wheat crop
محصول گندم را درو کردن و انباشتن
19. we must get the crop in before it rains
باید قبل از اینکه باران بیاید محصول را جمع آوری کنیم.
20. the rain betokens a good crop
باران محصول خوبی را نوید می دهد.
21. to forecast the next year's crop yields
میزان محصولات کشاورزی سال دیگر را پیش بینی کردن
22. an orchard that yielded a good crop
باغ میوه ای که محصول خوبی داد.
23. this year we are having a bumper crop of cucumbers
امسال محصول خیار خیلی عالی بوده است.
24. The size of the crop depends on the productivity of the soil.
[ترجمه ترگمان]اندازه محصول بستگی به بهره وری خاک دارد
[ترجمه گوگل]اندازه محصول به میزان بهره وری خاک بستگی دارد
25. They measured and lofted the remainder of the crop.
[ترجمه ترگمان]آن ها بقیه محصول را اندازه گیری و تفسیر کردند
[ترجمه گوگل]آنها باقی مانده محصول را اندازه گیری کرده و آن را افزایش دادند
26. The bamboo shoots in spring crop out after rain.
[ترجمه ترگمان]ساقه های بامبو بعد از باران در فصل بهار به بیرون پرتاب می شوند
[ترجمه گوگل]شاخه های بامبو در فصل بهار پس از باران
27. There is a large crop of mistakes in your essay.
[ترجمه ترگمان]در مقاله شما یک محصول بزرگ از اشتباه ات وجود دارد
[ترجمه گوگل]در مقاله شما یک اشتباه بزرگ وجود دارد
28. The programme brought quite a crop of complaints from viewers.
[ترجمه ترگمان]این برنامه باعث شکایاتی از سوی بینندگان شد
[ترجمه گوگل]این برنامه کاملا از بینندگان شکایتی را به دست آورد
29. A green manure is a crop grown mainly to improve soil fertility.
[ترجمه ترگمان]کود سبز یک محصول است که عمدتا برای بهبود باروری خاک کشت می شود
[ترجمه گوگل]کود سبز محصولی است که به طور عمده برای بهبود باروری خاک رشد می کند
30. Bamboo produces an annual crop of cane.
[ترجمه ترگمان]بامبو، محصول سالیانه نیشکر تولید می کند
[ترجمه گوگل]بامبو یک محصول سالانه از نیشکر تولید می کند