کلمه جو
صفحه اصلی

prevention


معنی : جلو گیری، منع، ممانعت، پیش گیری، پیش بندی
معانی دیگر : بازداری، (بیماری) پیشگیری

انگلیسی به فارسی

پیشگیری، جلوگیری


پیش گیری، ممانعت


جلوگیری، منع، ممانعت، پیش گیری، جلو گیری، پیش بندی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of preventing.

(2) تعریف: an obstacle that keeps something from happening.

• aversion, avoidance; act of delaying, act of forestalling; hindrance, impediment
prevention is action that prevents something from happening.

مترادف و متضاد

stop


جلوگیری (اسم)
abatement, curb, prevention, snub, countercheck, suppression, restraint, interdict, obstruction, blockage, restriction, preservation, interdiction, debarment, forbiddance, interception, stoppage

منع (اسم)
prevention, ban, veto, averting, prohibition, forbidding, inhibition, hindrance, withholding, checking, interdiction, hindering, forbiddance

ممانعت (اسم)
prevention, prohibition, exclusion, curbing, interdiction, debarment, forbiddance

پیش گیری (اسم)
prevention, debarment

پیش بندی (اسم)
prevention

Synonyms: avoidance, blockage, deterence, determent, forestalling, halt, hindrance, impediment, inhibitor, interception, interruption, obstacle, obstruction, prohibition, stoppage, thwarting


جملات نمونه

1. crime prevention
جلوگیری از جنایت

2. an ounce of prevention is better than a pound of cure
یک ذره پیشگیری از یک عالمه درمان بهتر است.

3. an ounce of prevention is better than a pound of cure
یک ذره پیشگیری بهتر از یک عالمه درمان است.

4. An ounce of prevention is worth a pound of cure.
[ترجمه راضیه دهقانی زاده ] اندکی پیشگیری بهتر از هزاربار درمان است
[ترجمه علی ماشا اله زاده] یک مثقال پیشگیری می ارزد به یک خروار معالجه
[ترجمه فاطمه] پیشگیری بهتر از درمان است
[ترجمه ترگمان]یک اونس جلوگیری ارزش یک پوند درمان را دارد
[ترجمه گوگل]یک اونس از پیشگیری ارزش یک پوند درمان است

5. For help on crime prevention, call our 24-hour advice line.
[ترجمه ترگمان]برای کمک به پیش گیری از جرم، توصیه ۲۴ ساعته مان را فراخوانی کنید
[ترجمه گوگل]برای کمک به جلوگیری از جرم، از خط مشی 24 ساعته ما استفاده کنید

6. Educating new drivers is important for the prevention of accidents.
[ترجمه ترگمان]آموزش رانندگان جدید برای پیش گیری از حوادث مهم است
[ترجمه گوگل]آموزش رانندگان جدید برای جلوگیری از حوادث مهم است

7. Stores spend more and more on crime prevention every year.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های در هر سال بیشتر و بیشتری در پیش گیری از جرم صرف می کنند
[ترجمه گوگل]فروشگاه ها هر ساله از پیشگیری از جرم بیشتر و بیشتر می گذرانند

8. The fire prevention branch inspects factories and all sorts of public buildings.
[ترجمه ترگمان]شعبه جلوگیری از آتش سوزی کارخانه ها و انواع ساختمان های عمومی را بازرسی می کند
[ترجمه گوگل]اداره آتش نشانی کارخانه ها و انواع ساختمان های عمومی را بازرسی می کند

9. Prevention also plays a central role in traditional medicine.
[ترجمه ترگمان]پیش گیری نیز نقشی مرکزی در پزشکی سنتی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]پیشگیری نیز نقش مهمی در طب سنتی دارد

10. This year's budget for AIDS prevention probably won't be much higher.
[ترجمه ترگمان]احتمالا بودجه امسال برای پیش گیری از ایدز بسیار بالاتر نخواهد بود
[ترجمه گوگل]بودجه سال جاری برای پیشگیری از ایدز احتمالا بسیار بالاتر نخواهد بود

11. Effective crime prevention must be our main goal.
[ترجمه ترگمان]پیش گیری از جرم موثر باید هدف اصلی ما باشد
[ترجمه گوگل]جلوگیری از جرایم موثر باید هدف اصلی ما باشد

12. Crime prevention had to be given more prominence.
[ترجمه ترگمان]پیش گیری از جرم باید برجسته تر شود
[ترجمه گوگل]پیشگیری از جرم باید توجه بیشتری شود

13. Prevention is better than cure, so start looking after your heart now.
[ترجمه مهدی] پیشگیری بهتر از درمان است، لذا مراقبت از قلبتان را از هم اکنون آغاز کنید
[ترجمه ترگمان]پیش گیری بهتر از درمان است، پس حالا مراقب قلب خود باشید
[ترجمه گوگل]پیشگیری بهتر از درمان است، بنابراین شروع به مراقبت از قلب خود را در حال حاضر

14. The nutrition plays a role in the prevention of nearsightedness.
[ترجمه ترگمان]تغذیه نقش مهمی در پیش گیری از nearsightedness ایفا می کند
[ترجمه گوگل]تغذیه نقش مهمی در پیشگیری از نزدیک بینی دارد

15. Remember that prevention is better than cure, so brush your teeth at least twice a day and visit your dentist for regular check-ups.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که پیش گیری بهتر از درمان است، پس حداقل دو بار در روز دندان خود را مسواک بزنید و برای معاینه منظم به دندان پزشک خود مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که پیشگیری بهتر از درمان است، بنابراین حداقل دو بار در روز دندان هایتان را بشویید و از دندانپزشک خود برای بررسی های منظم بازدید کنید

16. We need a positive programme of crime prevention.
[ترجمه ترگمان]ما به یک برنامه مثبت پیش گیری از جرم نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما به یک برنامه مثبت پیشگیری از جرم نیاز داریم

crime prevention

جلوگیری از جنایت


An ounce of prevention is better than a pound of cure.

یک ذره پیشگیری بهتر از یک عالمه درمان است.


پیشنهاد کاربران

پیشگیری: هر نوع اقدام یا برنامه ای که مانع از به وجود آمدن یک اختلال، بیماری یا آسیب اجتماعی می شود. در حال حاضر پیشگیری، علمی بین رشته ای محسوب می شود ( برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به: روانشناسی پیشگیری نوشته جان ال رومانو، ترجمه حسین ناصری، چاپ وزارت علوم، 1396 )


کلمات دیگر: