1. crime prevention
جلوگیری از جنایت
2. an ounce of prevention is better than a pound of cure
یک ذره پیشگیری از یک عالمه درمان بهتر است.
3. an ounce of prevention is better than a pound of cure
یک ذره پیشگیری بهتر از یک عالمه درمان است.
4. An ounce of prevention is worth a pound of cure.
[ترجمه راضیه دهقانی زاده ] اندکی پیشگیری بهتر از هزاربار درمان است
[ترجمه علی ماشا اله زاده] یک مثقال پیشگیری می ارزد به یک خروار معالجه
[ترجمه فاطمه] پیشگیری بهتر از درمان است
[ترجمه ترگمان]یک اونس جلوگیری ارزش یک پوند درمان را دارد
[ترجمه گوگل]یک اونس از پیشگیری ارزش یک پوند درمان است
5. For help on crime prevention, call our 24-hour advice line.
[ترجمه ترگمان]برای کمک به پیش گیری از جرم، توصیه ۲۴ ساعته مان را فراخوانی کنید
[ترجمه گوگل]برای کمک به جلوگیری از جرم، از خط مشی 24 ساعته ما استفاده کنید
6. Educating new drivers is important for the prevention of accidents.
[ترجمه ترگمان]آموزش رانندگان جدید برای پیش گیری از حوادث مهم است
[ترجمه گوگل]آموزش رانندگان جدید برای جلوگیری از حوادث مهم است
7. Stores spend more and more on crime prevention every year.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های در هر سال بیشتر و بیشتری در پیش گیری از جرم صرف می کنند
[ترجمه گوگل]فروشگاه ها هر ساله از پیشگیری از جرم بیشتر و بیشتر می گذرانند
8. The fire prevention branch inspects factories and all sorts of public buildings.
[ترجمه ترگمان]شعبه جلوگیری از آتش سوزی کارخانه ها و انواع ساختمان های عمومی را بازرسی می کند
[ترجمه گوگل]اداره آتش نشانی کارخانه ها و انواع ساختمان های عمومی را بازرسی می کند
9. Prevention also plays a central role in traditional medicine.
[ترجمه ترگمان]پیش گیری نیز نقشی مرکزی در پزشکی سنتی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]پیشگیری نیز نقش مهمی در طب سنتی دارد
10. This year's budget for AIDS prevention probably won't be much higher.
[ترجمه ترگمان]احتمالا بودجه امسال برای پیش گیری از ایدز بسیار بالاتر نخواهد بود
[ترجمه گوگل]بودجه سال جاری برای پیشگیری از ایدز احتمالا بسیار بالاتر نخواهد بود
11. Effective crime prevention must be our main goal.
[ترجمه ترگمان]پیش گیری از جرم موثر باید هدف اصلی ما باشد
[ترجمه گوگل]جلوگیری از جرایم موثر باید هدف اصلی ما باشد
12. Crime prevention had to be given more prominence.
[ترجمه ترگمان]پیش گیری از جرم باید برجسته تر شود
[ترجمه گوگل]پیشگیری از جرم باید توجه بیشتری شود
13. Prevention is better than cure, so start looking after your heart now.
[ترجمه مهدی] پیشگیری بهتر از درمان است، لذا مراقبت از قلبتان را از هم اکنون آغاز کنید
[ترجمه ترگمان]پیش گیری بهتر از درمان است، پس حالا مراقب قلب خود باشید
[ترجمه گوگل]پیشگیری بهتر از درمان است، بنابراین شروع به مراقبت از قلب خود را در حال حاضر
14. The nutrition plays a role in the prevention of nearsightedness.
[ترجمه ترگمان]تغذیه نقش مهمی در پیش گیری از nearsightedness ایفا می کند
[ترجمه گوگل]تغذیه نقش مهمی در پیشگیری از نزدیک بینی دارد
15. Remember that prevention is better than cure, so brush your teeth at least twice a day and visit your dentist for regular check-ups.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که پیش گیری بهتر از درمان است، پس حداقل دو بار در روز دندان خود را مسواک بزنید و برای معاینه منظم به دندان پزشک خود مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که پیشگیری بهتر از درمان است، بنابراین حداقل دو بار در روز دندان هایتان را بشویید و از دندانپزشک خود برای بررسی های منظم بازدید کنید
16. We need a positive programme of crime prevention.
[ترجمه ترگمان]ما به یک برنامه مثبت پیش گیری از جرم نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما به یک برنامه مثبت پیشگیری از جرم نیاز داریم