کلمه جو
صفحه اصلی

tune out


1- (رادیو و تلویزیون - برای پرهیز از پارازیت) میزان کردن 2- (امریکا - خودمانی) توجه یا علاقه ی خود را به چیز دیگری معطوف کردن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to dissociate from or ignore one's situation.
مشابه: dissociate, space out

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] خارج از تنظیم

جملات نمونه

1. I learned to tune out the background noise.
[ترجمه ترگمان]من یاد گرفتم که صدای پس زمینه را تنظیم کنم
[ترجمه گوگل]من یاد گرفتم که صدای پس زمینه را تنظیم کنم

2. I can't get that tune out of my head.
[ترجمه Shirinbahari] نمی توانم به این صدا در سرم گوش ندهم.
[ترجمه Darkness] نمیتوانم به صدای تو سرم بی توجهی کنم
[ترجمه ترگمان]نمی توانم این صدا را از ذهنم بیرون کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم این لحن را از سرم بگیرم

3. A bored child may simply tune out.
[ترجمه Shirinbahari] کودکی که حوصله اش سر رفته شاید به سادگی به چیزی گوش ندهد.
[ترجمه ترگمان]ممکن است یک کودک حوصله اش سر رفته باشد
[ترجمه گوگل]یک کودک بی حوصله می تواند به سادگی از بین برود

4. He had learned to tune out the kids' constant questions.
[ترجمه Shirinbahari] یاد گرفته بود که به سوالات مداوم بچه ها گوش کند.
[ترجمه ترگمان]او یاد گرفته بود که سوالات مداوم بچه ها را بیان کند
[ترجمه گوگل]او آموخته بود که سوالات ثابت بچه ها را تنظیم کند

5. Instead of either changing or performing, people tune out.
[ترجمه ترگمان]به جای تغییر یا اجرا، مردم شروع به نواختن می کنند
[ترجمه گوگل]به جای تغییر یا اجرای، مردم از بین می روند

6. Clearly he had long since trained himself to tune out all awareness of boys unless they menaced his engine or coachwork.
[ترجمه ترگمان]واضح بود که از مدت ها پیش خود را تعلیم داده بود تا همه آگاهی و آگاهی از پسران خود را به پایان برساند مگر اینکه they یا coachwork را به هم بزنند
[ترجمه گوگل]واضح است که مدتهاست که خود را آموزش داده است تا تمام آگاهی از پسران را خلع سلاح کند، مگر اینکه موتور و یا رانندگی او را تهدید کند

7. A toddler may tune out and get distracted when pictures in a book become too intricate.
[ترجمه Shirinbahari] وقتی تصاویر کتابی بیش از حد پیچیده باشدکودک نوپا شاید حواسش پرت شود ودیگر گوش نکند و توجهی به کتاب نکند.
[ترجمه ترگمان]زمانی که تصاویر در یک کتاب بیش از حد پیچیده می شوند، یک کودک نوپا می تواند بیرون برود و حواسش پرت شود
[ترجمه گوگل]یک کودک نوپا ممکن است از بین برود و زمانی که عکس ها در یک کتاب بیش از حد پیچیده شود، هیجان زده می شود

8. Whatever you're talking about, children rapidly tune out if you go beyond them.
[ترجمه ترگمان]اگر شما از آن ها فراتر بروید، بچه ها به سرعت خارج می شوند
[ترجمه گوگل]هرچیزی که در مورد آن صحبت می کنید، بچه ها به سرعت از بین می روند

9. You tune in one station and thus tune out all others.
[ترجمه ترگمان]شما در یک ایستگاه کار می کنید و بدین ترتیب همه چیز را تنظیم می کنید
[ترجمه گوگل]شما در یک ایستگاه لحن می کنید و بنابراین تمام دیگران را تنظیم کنید

10. Information overload can lead some people to tune out messages altogether.
[ترجمه Shirinbahari] اطلاعات بسیار زیاد باعث می شود تا برخی افراد کاملا به پیام ها گوش نکنند.
[ترجمه ترگمان]اضافه بار اطلاعات می تواند برخی افراد را هدایت کند تا به طور کل پیام ها را پخش کنند
[ترجمه گوگل]اضافه بار اطلاعات می تواند برخی از افراد را منحرف کند تا پیامها را به طور کامل تنظیم کنند

11. Some people who sleep next to snorers are able to tune out the sound, if they are heavy sleepers.
[ترجمه Shirinbahari] برخی افرادکه کنار خرو پف کنندگان می خوابنداگر خوابشان سنگین باشد, می توانند صدا را نادیده بگیرند.
[ترجمه ترگمان]برخی از افرادی که در کنار snorers می خوابند قادر به تنظیم صدا هستند، اگر آن ها خواب سنگین هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از افرادی که در کنار snorers می خوابند، می توانند صدای خود را تنظیم کنند، اگر آنها خواب های سنگین هستند

12. If your performance is boring, the audience will switch off and tune out.
[ترجمه Shirinbahari] اگر اجرایتان خسته کننده باشد, مخاطبان به شما دیگر گوش نمی دهند و توجهی نمی کنند.
[ترجمه ترگمان]اگر عملکرد شما خسته کننده باشد، شنوندگان خاموش و خاموش می شوند
[ترجمه گوگل]اگر عملکرد شما خسته کننده باشد، مخاطبان خاموش و خاموش خواهند شد

13. And while sometimes kids can drone on and on and become easy to tune out, you can't do it when they're trying to interact with you.
[ترجمه ترگمان]و در حالی که گاهی اوقات کودکان می توانند بر روی آن تمرکز کنند و به راحتی تنظیم شوند، شما نمی توانید این کار را زمانی که سعی دارید با شما ارتباط برقرار کنید، انجام دهید
[ترجمه گوگل]و در حالی که گاهی اوقات بچه ها می توانند در حالت خاموش و روشن قرار گیرند و به راحتی تنظیم شوند، نمی توانید آن را انجام دهید زمانی که آنها در تلاش هستند تا با شما ارتباط برقرار کنند

14. Most experts recommend that elementary school - age children tune in cartoons and tune out war coverage.
[ترجمه ترگمان]اکثر متخصصان توصیه می کنند که بچه های مدرسه ابتدایی در کارتون ها نقش داشته باشند و پوشش جنگ را تنظیم کنند
[ترجمه گوگل]اکثر کارشناسان معتقدند که کودکان مقطع ابتدایی کودکان در کارتون ها قرار می گیرند و پوشش جنگ را تنظیم می کنند

پیشنهاد کاربران

to stop paying attention to something or someone
قطع توجه ، خاموش شدن، سکوت کردن و بی توجه شدن

گوش ندادن

قطع توجه کردن ، نادیده گرفتن ، گوش ندادن

گوش نکردن به کسی یا چیزی. نادیده گرفتن
A bored child may simply tune out

گوش ندادن
tune out | tune somebody/somethingout
to stop listening to something
When she started talking about her job, he just tuned out.

to stop paying attention or to ignore what is happening around you.

معلوم شدن
آشکار شدن

محل نگذاشتن و توجه نکردن

توجه نکردن

– a bored child may simply tune out
– I learned to tune out the background noise
– He talks such garbage that I just tune him out


کلمات دیگر: