• has no connection with/to, lacking any ties with/to
have nothing to do with
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. I'd have nothing to do with him, if I were you.
[ترجمه ترگمان]اگر جای تو بودم هیچ ارتباطی با او نداشتم
[ترجمه گوگل]اگر شما بودید، من هیچ ارتباطی با او نداشتم
[ترجمه گوگل]اگر شما بودید، من هیچ ارتباطی با او نداشتم
2. He's a thief and a liar; I'd have nothing to do with him, if I were you.
[ترجمه SN] او دزد و دروغگوست؛اگر جای تو بودم کاری به کارش نداشتم.
[ترجمه ترگمان]او یک دزد و یک دروغگو است؛ اگر جای تو بودم هیچ ارتباطی با او نداشتم[ترجمه گوگل]او دزد و دروغگو است من می خواهم به چیزی برای انجام با او، اگر من به شما بود
3. The neighbours don't have nothing to do with me and I only see me mam once a week or so.
[ترجمه ترگمان]همسایه ها هیچ ربطی به من ندارن و فقط هفته ای یه بار مامانم رو می بینم
[ترجمه گوگل]همسایگان هیچ ارتباطی با من ندارند و من تنها یک بار در هفته یا بیشتر مامانم را میبینم
[ترجمه گوگل]همسایگان هیچ ارتباطی با من ندارند و من تنها یک بار در هفته یا بیشتر مامانم را میبینم
4. This is a worthy goal, but it should have nothing to do with the famine.
[ترجمه ترگمان]این یک هدف ارزشمند است، اما باید هیچ ارتباطی با قحطی داشته باشد
[ترجمه گوگل]این یک هدف ارزشمند است، اما نباید به قحطی مربوط باشد
[ترجمه گوگل]این یک هدف ارزشمند است، اما نباید به قحطی مربوط باشد
5. But these abuses and reforms have nothing to do with the order made by Buckley J. in the present proceedings.
[ترجمه ترگمان]اما این سو استفاده و اصلاحات هیچ ارتباطی با سفارش made جی ندارد در جریان دادرسی
[ترجمه گوگل]اما این سوءاستفاده ها و اصلاحات در قضیه حاضر هیچ ارتباطی با نظم بوکی جی ن ندارد
[ترجمه گوگل]اما این سوءاستفاده ها و اصلاحات در قضیه حاضر هیچ ارتباطی با نظم بوکی جی ن ندارد
6. We have nothing to do with each other.
[ترجمه محمد رومزی] کاری به کار همدیگه نداریم.
[ترجمه ترگمان] ما هیچ ارتباطی با همدیگه نداریم[ترجمه گوگل]ما هیچ ارتباطی با یکدیگر نداریم
7. They will have nothing to do with Catholic baptisms, marriages, or last rites.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ ارتباطی با baptisms کاتولیک، ازدواج، یا مناسک آخر ندارند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ ارتباطی با غسل تعمید کاتولیک، ازدواج، یا آخرالزمان ندارند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ ارتباطی با غسل تعمید کاتولیک، ازدواج، یا آخرالزمان ندارند
8. However, I wish to stress that the racecourses have nothing to do with this idiotic piece of planning.
[ترجمه ترگمان]با این حال، من می خواهم تاکید کنم که racecourses هیچ ارتباطی با این قطعه احمقانه برنامه ریزی ندارند
[ترجمه گوگل]با این حال، من امیدوارم تاکید کنم که مسابقات ریاضی هیچ ارتباطی با این طرح تفریحی را ندارند
[ترجمه گوگل]با این حال، من امیدوارم تاکید کنم که مسابقات ریاضی هیچ ارتباطی با این طرح تفریحی را ندارند
9. The House of Lords would have nothing to do with it, nor would any senior member of the legal profession.
[ترجمه ترگمان]مجلس اعیان، هیچ ربطی به آن ندارد، و هیچ عضو ارشدی در حرفه حقوقی نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]مجلس لردان هیچ ارتباطی با آن ندارد و هیچ عضو ارشد حرفه ای حقوقی ندارد
[ترجمه گوگل]مجلس لردان هیچ ارتباطی با آن ندارد و هیچ عضو ارشد حرفه ای حقوقی ندارد
10. Once again the change can have nothing to do with making the chapter more acceptable.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، تغییر می تواند هیچ ارتباطی با این که این فصل را قابل قبول تر کرد، نداشته باشد
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر این تغییر به هیچ وجه برای ایجاد فصل قابل قبول نیست
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر این تغییر به هیچ وجه برای ایجاد فصل قابل قبول نیست
11. Incidentally, these money supply figures have nothing to do with gold.
[ترجمه ترگمان]در ضمن، این ارقام تامین مالی هیچ ارتباطی با طلا ندارند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این ارقام عرضه پول هیچ ارتباطی با طلا ندارد
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این ارقام عرضه پول هیچ ارتباطی با طلا ندارد
12. General Smuts will have nothing to do with you.
[ترجمه ترگمان]ژنرال Smuts هیچ ربطی به تو نداره
[ترجمه گوگل]جنرال Smuts هیچ ارتباطی با شما ندارد
[ترجمه گوگل]جنرال Smuts هیچ ارتباطی با شما ندارد
13. Trust me when I say you should have nothing to do with such drivel - make like a tree and leave it.
[ترجمه ترگمان]به من اعتماد کن، وقتی که می گویم تو نباید هیچ کاری با این اراجیف بکنی - مثل یک درخت بسازی و از اینجا بروی
[ترجمه گوگل]به من اعتماد کن وقتی می گویم نباید کاری با چنین راننده داشته باشی - مثل یک درخت بگذاری و آن را ترک کنی
[ترجمه گوگل]به من اعتماد کن وقتی می گویم نباید کاری با چنین راننده داشته باشی - مثل یک درخت بگذاری و آن را ترک کنی
14. I shall certainly have nothing to do with it on principle.
[ترجمه ترگمان]مسلما هیچ ربطی به این قضیه ندارم
[ترجمه گوگل]مطمئنا من به هیچ وجه با اصل آن کاری ندارم
[ترجمه گوگل]مطمئنا من به هیچ وجه با اصل آن کاری ندارم
15. I have nothing to do with the motel.
[ترجمه ترگمان] من هیچ ارتباطی با هتل ندارم
[ترجمه گوگل]من هیچ ارتباطی با متل ندارم
[ترجمه گوگل]من هیچ ارتباطی با متل ندارم
پیشنهاد کاربران
ارتباطی با کسی یا چیزی نداشتن
با کسی ارتباطی نداشتن
به کسی مرتبط نشدن
Not to be related or conected to somebody
به کسی مرتبط نشدن
Not to be related or conected to somebody
هیچ ربطی به چیزی نداشتن - هیچ ارتباطی با چیزی نداشتن
کاری به کارش ندارم! ربطی نداره, ارتباطی نداشتن با یک موضوع، به او مربوط نیست! nothing to do with that murder اون ارتباطی به این جنایت نداشته.
هیچ صنمی با کسی یا چیزی نداشتن
کلمات دیگر: