کلمه جو
صفحه اصلی

moral hazard


(بیمه - احتمال زیان شرکت در اثر مسامحه یا تقلب شخص بیمه شده) مخاطره ی اخلاقی، خطر رفتاری

انگلیسی به فارسی

(بیمه - احتمال زیان شرکت در اثر مسامحه یا تقلب شخص بیمه شده) مخاطرهی اخلاقی، خطر رفتاری


خطر اخلاقی


جملات نمونه

1. This moral hazard sent them lending billions to property developers and investing billions in junk bonds.
[ترجمه ترگمان]این خطر اخلاقی میلیاردها دلار به توسعه دهندگان ملک و سرمایه گذاری میلیاردها دلار در اوراق قرضه بنجل اختصاص داد
[ترجمه گوگل]این خطر اخلاقی آنها را به میلیاردها دلار برای توسعه دهندگان املاک و میلیاردها دلار سرمایه گذاری اوراق قرضه ناخواسته ارسال کرد

2. This problem is sometimes called moral hazard, by analogy with insurance where the phenomenon is well known.
[ترجمه ترگمان]این مشکل گاهی اوقات خطر اخلاقی نامیده می شود، با قیاس با بیمه که در آن پدیده به خوبی شناخته شده است
[ترجمه گوگل]این مشکل بعضی اوقات خطرناکی اخلاقی است، به همین ترتیب با بیمه که در آن پدیده به خوبی شناخته شده است

3. Then adverse selection and moral hazard have become the key problems of venture investment.
[ترجمه ترگمان]سپس انتخاب مخالف و خطر اخلاقی، مشکلات کلیدی سرمایه گذاری سرمایه گذاری شده است
[ترجمه گوگل]سپس انتخاب نامناسب و خطر اخلاقی به مشکلات کلیدی سرمایه گذاری سرمایه گذاری تبدیل شده است

4. Hellmann, Murdock, Stiglitz ( 2000 ). Liberalization, Moral Hazard in Banking, and Prudential Regulation: Are Capital Requirements Enough [ J ]. The American Economic Review, Vol. 90.
[ترجمه ترگمان]Hellmann، Murdock، Stiglitz (۲۰۰۰) آزاد کردن، خطر اخلاقی در بانکداری و تنظیم مقررات: آیا الزامات سرمایه کافی هستند [ J ] مجله اقتصادی آمریکا، جلد ۳ ۹۰
[ترجمه گوگل]هلمن، مادوک، استیگلیتز (2000) لیبرالیزاسیون، خطر اخلاقی در بانکداری، و مقررات محتاطانه: آیا الزامات سرمایه کافی است [J] بررسی اقتصادی آمریکا، جلد 90

5. This is moral hazard made visible.
[ترجمه ترگمان]این خطر اخلاقی است که قابل رویت است
[ترجمه گوگل]این خطر اخلاقی است که قابل مشاهده است

6. Their will be no "moral hazard" from this bail out because the austerity program being forced on the Greeks and others will be no picnic.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ گونه \"خطر اخلاقی\" از این قید وثیقه ندارند، زیرا برنامه ریاضت اقتصادی که بر یونان تحمیل شده است و دیگران به عنوان پیک نیک شرکت نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها از این حراست از هیچ «خطر اخلاقی» نخواهند داشت؛ زیرا برنامه ریاضت اقتصادی به یونانی ها و دیگران مجبور به پیک نیک نمی شود

7. Did it cause moral hazard as reckless lenders and investors were effectively bailed out?
[ترجمه ترگمان]آیا این باعث خطر اخلاقی به عنوان وام دهندگان بی ملاحظه و سرمایه گذاران به طور موثر از قید ضمانت آزاد شدند؟
[ترجمه گوگل]آیا باعث ایجاد خطر مالی اخلاقی به عنوان وام دهندگان و سرمایه گذاران بی پروا شد؟

8. Moral hazard – the undermining of incentives – will averted: a strong message will be sent.
[ترجمه ترگمان]خطر اخلاقی - تضعیف محرک ها - از بین خواهد رفت: یک پیام قوی فرستاده خواهد شد
[ترجمه گوگل]خطر اخلاقی - تضعیف انگیزه ها - جلوگیری خواهد شد: یک پیام قوی ارسال خواهد شد

9. Transaction cost and moral hazard occurred in the regional innovation system of resource - based cities are studied.
[ترجمه ترگمان]هزینه معامله و خطر اخلاقی در سیستم نوآوری منطقه ای شهرهای مبتنی بر منابع مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]هزینه معامله و خطر اخلاقی در سیستم نوآوری منطقه ای شهرهای مبتنی بر منابع مورد مطالعه قرار گرفت

10. Just that, the moral hazard in the fulfilling technical contract can be controlled validly.
[ترجمه ترگمان]تنها به این ترتیب، خطر اخلاقی در انجام قرارداد فنی می تواند validly باشد
[ترجمه گوگل]فقط این که، خطر اخلاقی در قرارداد فنی اجرایی را می توان با دقت کنترل کرد

11. The moral hazard problems in China stock market is studied through some ex - amples.
[ترجمه ترگمان]مشکلات خطر اخلاقی در بازار سهام چین از طریق برخی از amples های پیشین مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]مشکلات خطر اخلاقی در بازار سهام چین از طریق بعضی از موارد پیش بینی شده است

12. Thursday's freak-out shows the market is realizing that moral hazard may be truly hazardous.
[ترجمه ترگمان]روز پنج شنبه نشان می دهد که بازار متوجه می شود که خطر اخلاقی ممکن است واقعا خطرناک باشد
[ترجمه گوگل]جادوگر روز پنج شنبه نشان می دهد که بازار متوجه شده است که خطر اخلاقی واقعا خطرناک است

13. However, we saw that problems of adverse selection and moral hazard would inhibit the organization of private insurance markets.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما دیدیم که مشکلات انتخاب مخالف و خطر اخلاقی سازمان بازارهای بیمه خصوصی را مهار می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، ما دیدیم که مشکلات انتخاب نامطلوب و خطر اخلاقی مانع سازماندهی بازارهای بیمه خصوصی می شود

14. First, examines system's modelling as well as the medical expense control modelling through the community extension, theoretically proves the feasibility of the moral hazard regulatory measures .
[ترجمه ترگمان]اول، مدل سازی سیستم و نیز مدل سازی کنترل هزینه پزشکی از طریق توسعه اجتماعی را مورد بررسی قرار داده، و از لحاظ نظری امکان پذیری اقدامات نظارتی خطر اخلاقی را ثابت می کند
[ترجمه گوگل]اولا، مدل سازی سیستم و همچنین مدل کنترل کنترل هزینه های پزشکی از طریق گسترش جامعه مورد بررسی قرار می گیرد، به لحاظ نظری امکان سنجی اقدامات نظارتی ریسک اخلاقی را اثبات می کند

15. It becomes an arm-twisting thing -because of this risk of moral hazard, the bank has a threat to take the money back and they are going to find out quickly if you, as a company, are behaving wrong.
[ترجمه ترگمان]این مساله به دلیل خطر ناشی از خطر اخلاقی، تبدیل به یک چیز دستی شده است - به دلیل این خطر ناشی از خطر اخلاقی، بانک تهدید می کند که این پول را پس بگیرد و اگر شما، به عنوان یک شرکت، رفتار اشتباهی داشته باشید، سریعا آن ها را پیدا خواهند کرد
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک معضل پیچیدگی - به علت این خطر ابتلا به خطر اخلاقی، بانک تهدیدی برای بازگشت پول به حساب می آید و اگر شما به عنوان یک شرکت اشتباه رفتار می کنید سریعا آنها را پیدا کنید

پیشنهاد کاربران

ریسک اخلاقی

کج منشی

مخاطره ی اخلاقی


کلمات دیگر: