کلمه جو
صفحه اصلی

cash and carry


(در فروشگاه ها و غیره) صندوق (که پول را در آن می گذارند و رسید آن را به همراه کالا به خریدار می دهند)، صندوق پول شمار، (امریکا- در برخی از فروشگاه ها) فقط پول نقد قبول می شود (نه چک و غیره) و کالا به منزل تحویل داده نمی شود، بخر و ببر

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: sold for cash only and without delivery or other services, as goods, or selling only in this way, as a store.

• a cash-and-carry is a large shop where people who work for a business can buy goods more cheaply and in larger quantities than in ordinary shops.

جملات نمونه

1. The Neutrality Act of 1939 repealed the arms embargo and permitted "cash and carry" exports of arms to belligerent nations.
[ترجمه ترگمان]قانون بی طرفی در سال ۱۹۳۹ تحریم های تسلیحاتی را لغو کرد و اجازه داد \"پول نقد\" صادر شود و \"صادرات سلاح به کشورهای تهاجمی\" را انجام دهد
[ترجمه گوگل]قانون خنثی سازی سال 1939، تحریم تسلیحات را لغو کرد و اجازه صادرات اسلحه و نقدی را به کشورهای متخاصم صادر کرد

2. Metro, the world's top cash and carry business corporation was the platinum food sponsor of the dinner party, provided a feast with exquisiteness deliciousness of the highest quality for the guests.
[ترجمه ترگمان]مترو، پول نقد برتر جهان و شرکت تجاری، حامی غذاهای پلاتین در مهمانی شام بود، در حالی که with exquisiteness از بالاترین کیفیت برای میهمانان محسوب می شد
[ترجمه گوگل]مترو، پول نقد و حمل و نقل شرکت های بزرگ در جهان، حامی غذای پلاتین در مهمانی شام بود، جشن هایی با لذت نفیس با بالاترین کیفیت برای مهمانان ارائه می داد

3. We bought the bookcases in the new cash and carry.
[ترجمه ترگمان]با پول جدید، قفسه های کتاب را خریدیم و آن را باخود حمل می کردیم
[ترجمه گوگل]جعبه های کتاب را در پول نقد جدید و حمل کردیم

4. In 193 the United States modified its neutrality stance in World War Two, allowing "cash and carry" purchases of arms by belligerents, a policy favoring Britain and France.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۳ کشور ایالات متحده موضع بی طرفی خود را در جنگ جهانی دوم تغییر داد و به \"پول نقد\" و \"حمل سلاح\" توسط belligerents، سیاستی که طرفدار بریتانیا و فرانسه بود، پرداخت
[ترجمه گوگل]در سال 193 ایالات متحده موضع خلع سلاح خود را در جنگ جهانی دوم تغییر داد و اجازه می داد که جنگجویان پول نقد و حمل را خریداری کنند، سیاستی که انگلیس و فرانسه را دوست داشت

5. Investors can get revenue by Cash and Carry Arbitrage or Reverse Cash and Carry Arbitrage, when the futures' price diverge from the no-arbitrage area which is taken from the above factors.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران می توانند از طریق نقد سود بگیرند و آربیتراژ یا تسویه نقدی را انجام دهند و آربیتراژ را ادامه دهند، در حالی که قیمت آتی از منطقه - دور می شود که از عوامل بالا گرفته می شود
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران می توانند با استفاده از نقدی و حمل و نقل و یا معکوس پول نقد و حمل اختیار، زمانی که قیمت آینده از منطقه بدون arbitrage است که از عوامل فوق گرفته شده است، می تواند درآمد کسب کند

6. The German Metro Group is the world No. 1 cash and carry commercial group.
[ترجمه ترگمان]گروه مترو آلمان یک گروه مالی شماره ۱ جهان است و گروه تجاری را حمل می کند
[ترجمه گوگل]گروه Metro آلمان، شماره 1 پول نقد و حمل و نقل گروه تجاری است

7. He'd spotted two men driving away from a securicor van parked outside Bookers cash and carry centre in cheltenham.
[ترجمه ترگمان]او دو مرد را دیده بود که با خودروی ون securicor در خارج از Bookers پارک شده بودند و در cheltenham مرکز حمل می کردند
[ترجمه گوگل]او دو مرد را که از یک وکیل محرمانه خارج شده بودند و در خارج از Bookers نقدی و مرکز حمل و نقل در Cheltenham پارک کرد

8. So far as America was concerned, it was very largely a cash and carry business.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که به آمریکا مربوط می شد، تا حد زیادی پول نقد و حمل و نقل بود
[ترجمه گوگل]تا آنجایی که آمریکا نگران بود، این امر عمدتا به صورت نقدی و حمل و نقل بود

9. Specialist tobacconists are exempt from the ban, while displays will be permitted in cash and carry and duty-free stores if they are confined to a secluded area.
[ترجمه ترگمان]متخصصان ویژه از این ممنوعیت معاف هستند، در حالی که در صورتی که آن ها به یک منطقه منزوی محدود شوند، به هنگام پرداخت نقدی و حمل و نقل معاف از مالیات مجاز خواهند بود
[ترجمه گوگل]توتون و تنباکو متخصص ممنوع است، در حالی که نمایش به صورت نقدی و حمل و نقل و بدون وظیفه در فروشگاه ها مجاز می باشد، در صورتی که محدود به یک منطقه مجزا باشند

10. Mr Hobbs bought food in bulk at the local cash and carry.
[ترجمه ترگمان]آقای هابز مواد غذایی را به صورت عمده به پول نقد محلی خرید و حمل می کند
[ترجمه گوگل]آقای هابس مواد غذایی را به صورت عمده خریداری کرده و پول نقد را حمل می کند

11. This item may currently be in stock at your local Costco Warehouse for immediate purchase at the cash and carry price.
[ترجمه ترگمان]این مورد ممکن است در حال حاضر در انبار Costco محلی شما برای خرید فوری به صورت نقد و هزینه حمل باشد
[ترجمه گوگل]این مورد در حال حاضر ممکن است در انبار محلی Costco شما موجود باشد تا برای خرید فوری با هزینه حمل و نقل و حمل و نقل

پیشنهاد کاربران

خرید عمده ( بدون تحویل، با قیمت ارزان )
a store where businesses and other customers can pay cash for goods at low prices and take them away instead of having them delivered

تنها نقدی کار کردن ( پول نقد بده و ببر )


کلمات دیگر: