• appearance of paper when examined under reflected light; silvery carangid fish with a condensed body and eyes located on the top of its truncated forehead
look down
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Never look down to test the ground before taking your step; only he who keeps his eye fixed on the far horizon will find his right road.
[ترجمه ترگمان]هرگز به پایین نگاه نکنید، قبل از این که قدم به قدم بردارید؛ فقط او که چشم خود را به افق دوردست دوخته، راه درست را پیدا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]قبل از قدم زدن، زمین را آزمایش نکنید؛ تنها کسی که چشم خود را در افق دور نگه می دارد، جاده مناسب خود را پیدا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]قبل از قدم زدن، زمین را آزمایش نکنید؛ تنها کسی که چشم خود را در افق دور نگه می دارد، جاده مناسب خود را پیدا خواهد کرد
2. You can look down from the mezzanine into the ground floor lobby.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از هر سه طبقه پایین به سالن طبقه همکف نگاه کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از مززنین به سمت لابی طبقه اول نگاه کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از مززنین به سمت لابی طبقه اول نگاه کنید
3. I look down on those who eat the bread of idleness.
[ترجمه ترگمان]به کسانی که نان تنبلی می خورند، نگاه می کنم
[ترجمه گوگل]من به کسانی که نان بی روح می خورند نگاه می کنم
[ترجمه گوگل]من به کسانی که نان بی روح می خورند نگاه می کنم
4. People who live in that area tend to look down their noses at their poorer neighbours.
[ترجمه ترگمان]مردمی که در آن منطقه زندگی می کنند تمایل دارند به همسایگان poorer خود نگاه کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که در آن منطقه زندگی می کنند معمولا در همسایگان فقیرتر خود بینی خود را می بینند
[ترجمه گوگل]افرادی که در آن منطقه زندگی می کنند معمولا در همسایگان فقیرتر خود بینی خود را می بینند
5. I look down on him.
[ترجمه حمید رضا] من بهتر از او هستم
[ترجمه ترگمان]به او نگاه می کنم[ترجمه گوگل]من به او نگاه می کنم
6. Don't look down! You'll get dizzy.
[ترجمه ترگمان]پایین را نگاه نکن! گیج میشی
[ترجمه گوگل]نگاه نکن! شما سرگیجه خواهید گرفت
[ترجمه گوگل]نگاه نکن! شما سرگیجه خواهید گرفت
7. I gripped the rail and tried not to look down.
[ترجمه ترگمان]نرده را گرفتم و سعی کردم به پایین نگاه نکنم
[ترجمه گوگل]من راه را گرفتم و سعی نکردم نگاهش کنم
[ترجمه گوگل]من راه را گرفتم و سعی نکردم نگاهش کنم
8. She thinks they look down on her because she didn't go to university.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند آن ها به او نگاه می کنند، چون او به دانشگاه نرفته است
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که به او نگاه می کند، زیرا او به دانشگاه نمی رود
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که به او نگاه می کند، زیرا او به دانشگاه نمی رود
9. We should spurn at the difficulties but not look down upon them.
[ترجمه ترگمان]ما باید از این مشکلات لذت ببریم، اما به آن ها نگاه نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید با مشکلات کنار بیاییم، اما به آنها توجه نکنیم
[ترجمه گوگل]ما باید با مشکلات کنار بیاییم، اما به آنها توجه نکنیم
10. The natives look down their noses at foreigners.
[ترجمه Setayesh-Arya] بومی ها به چشم حقارت {دماغ سربالاو تکبر} به اتباع خارجی نگاه می کنند
[ترجمه ترگمان]بومی ها به خارجی ها نگاه می کنند[ترجمه گوگل]بومی ها در خارج از کشور به بینی خود نگاه می کنند
11. Stand on top and look down.
[ترجمه ترگمان]روی بالا بایستید و پایین را نگاه کنید
[ترجمه گوگل]بالا و پایین نگاه کنید
[ترجمه گوگل]بالا و پایین نگاه کنید
12. I look down at what I tripped over; a fallen branch, about the size of a man's arm.
[ترجمه ترگمان]به چیزی که روی زمین گیر کردم نگاه می کنم؛ یک شاخه سقوط، به اندازه بازوی یک مرد
[ترجمه گوگل]من نگاهم را به آنچه که بر سرم می گذرد نگاه می کنم؛ یک شاخه افتاده، در مورد اندازه بازوی مرد است
[ترجمه گوگل]من نگاهم را به آنچه که بر سرم می گذرد نگاه می کنم؛ یک شاخه افتاده، در مورد اندازه بازوی مرد است
13. Trying not to look down, Alan began to climb.
[ترجمه Setayesh-Arya] آلن شروع به صعود کرد و سعی کرد به پایین نگاه نکنه
[ترجمه ترگمان]الن سعی می کرد پایین را نگاه کند و شروع به بالا رفتن کرد[ترجمه گوگل]آلن شروع به صعود کرد و سعی کرد نگاه نکنه
14. They look down at him from a raised stage normally used by politicians and entertainers.
[ترجمه ترگمان]آن ها از مرحله ای بزرگ به او نگاه می کنند که معمولا توسط سیاستمداران و هنرمندان به کار می رود
[ترجمه گوگل]آنها از یک مرحله بالا به طور معمول توسط سیاستمداران و هنرمندان مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها از یک مرحله بالا به طور معمول توسط سیاستمداران و هنرمندان مورد استفاده قرار می گیرند
15. She would climb a tower, look down and cry.
[ترجمه ترگمان]از برج بالا می رود، پایین را نگاه می کند و گریه می کند
[ترجمه گوگل]او یک برج را صعود کرد، نگاه کردن و گریه کردن
[ترجمه گوگل]او یک برج را صعود کرد، نگاه کردن و گریه کردن
پیشنهاد کاربران
نگاهی که به سمت پایین باشه رو با این عبارت بیان میکنند !یکی از بیشترین استفاده های این عبارت برای زمانیه که شخص به ساعتش نگاه میکنه ! برای مثال :
Sometime i'll look down at my watch 3 consecutive time and still not know what time it is !
یعنی : بعضی اوقات 3 دفعه پشت سر هم به ساعتم نگاه میکنم و هنوز نمیفهمم ساعت چنده !
Sometime i'll look down at my watch 3 consecutive time and still not know what time it is !
یعنی : بعضی اوقات 3 دفعه پشت سر هم به ساعتم نگاه میکنم و هنوز نمیفهمم ساعت چنده !
نگاه از روی تکبر
think you are better than some body
به چشم حقارت به کسی نگاه کردن
She seems to look down on people who are less intelegent them her
سر حال نبودن
نظر کسی را منفی کزدن نسبت به چیزی
از چشم افتادن
نگاه کردن با تحقیر
Look at by angry
Look at by angry
با دیده ی تحقیر به دیگران نگریستن
دیگران را از خود سطح پایین تر فرض کردن
دیگران را از خود سطح پایین تر فرض کردن
مذمت کردن
به طور تحقیر آمیز به کسی نگاه کردن
You look down. =you look upset, sad, depressed and unhappy.
ناراحت بودن، سرحال نبودن
ناراحت بودن، سرحال نبودن
۱. به پائین نگاه کردن
۲. از روی تکبر به کسی نگاه کردن ( نگاه از بالا به کسی کردن )
۲. از روی تکبر به کسی نگاه کردن ( نگاه از بالا به کسی کردن )
به معنی دست کم گرفتن کسی هم میشه
مثلا
Are you looking down on me?
مثلا
Are you looking down on me?
به پایین نگاه کردن
کلمات دیگر: