(با کمی تداعی منفی) با سرعت و به مقدار زیاد تولید کردن
churn out
(با کمی تداعی منفی) با سرعت و به مقدار زیاد تولید کردن
انگلیسی به فارسی
قطع کردن
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to produce or manufacture rapidly or in large quantity.
- She churned out twenty articles in two months!
[ترجمه Shirinbahari] بیست مقاله را در طول دو ماه با سرعت زیاد و مقدار انبوهی تهیه کرد.
[ترجمه ترگمان] در عرض دو ماه، بیست مقاله را به هم زد![ترجمه گوگل] او دو ماه در بیست مقاله گم شد!
جملات نمونه
1. He began to churn out literary compositions in English.
[ترجمه ترگمان]او شروع به دایر کردن آثار ادبی در زبان انگلیسی کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به ترک ترکیبات ادبی به زبان انگلیسی کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به ترک ترکیبات ادبی به زبان انگلیسی کرد
2. They churn out 000 identical toy trains every day.
[ترجمه Shirinbahari] پنج هزار قطار اسباب بازی مشابه را هر روز به تولید انبوه می رسانند.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر روز ۵،۰۰۰ قطار اسباب بازی مشابه را تجربه می کنند[ترجمه گوگل]آنها هر روز 000 قطعه اسباب بازی یکسان را از بین می برند
3. They churn out 000 identical toy trains every day.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر روز ۵،۰۰۰ قطار اسباب بازی مشابه را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها هر روز 000 قطعه اسباب بازی یکسان را از بین می برند
[ترجمه گوگل]آنها هر روز 000 قطعه اسباب بازی یکسان را از بین می برند
4. And should the universities churn out unemployable graduates?
[ترجمه ترگمان]آیا دانشگاه ها باید فارغ التحصیلان دانشگاهی را استخدام کنند؟
[ترجمه گوگل]و آیا دانشگاه ها باید فارغ التحصیلان بیکار را ترک کنند؟
[ترجمه گوگل]و آیا دانشگاه ها باید فارغ التحصیلان بیکار را ترک کنند؟
5. Can this tightly-controlled society churn out inspired film producers?
[ترجمه ترگمان]آیا این جامعه به شدت کنترل شده تولید کنندگان فیلم را تحریک می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا این جامعه محکم کنترل می تواند از تولید کنندگان فیلم الهام گرفته شود؟
[ترجمه گوگل]آیا این جامعه محکم کنترل می تواند از تولید کنندگان فیلم الهام گرفته شود؟
6. The military bomb boys can churn out their own fissile materials without difficulty.
[ترجمه ترگمان]پسران این بمب می توانند مواد شکاف پذیر (fissile)خود را بدون مشکل از بین ببرند
[ترجمه گوگل]پسران نظامی بمب گذاری می توانند مواد بدون انحلال خود را بدون هیچ مشکلی از بین ببرند
[ترجمه گوگل]پسران نظامی بمب گذاری می توانند مواد بدون انحلال خود را بدون هیچ مشکلی از بین ببرند
7. But will this appetite continue as governments churn out more debt?
[ترجمه ترگمان]اما آیا این اشتها به زمانی ادامه خواهد یافت که دولت ها بیشتر بدهی خود را افزایش دهند؟
[ترجمه گوگل]اما آیا این اشتباه همچنان ادامه خواهد یافت، چرا که دولت ها بدهی های بیشتری را تحمل می کنند؟
[ترجمه گوگل]اما آیا این اشتباه همچنان ادامه خواهد یافت، چرا که دولت ها بدهی های بیشتری را تحمل می کنند؟
8. Chinese factories churn out 30 % of the world's solar panels and thedoubling its wind - power capacity annually.
[ترجمه ترگمان]کارخانه های چینی در حدود ۳۰ درصد از صفحات خورشیدی جهان را در بر می گیرند و سالیانه ظرفیت تولید برق خود را افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]کارخانه های چینی 30 درصد از پانل های خورشیدی جهان را احاطه کرده و دو برابر ظرفیت نیروی باد خود را سالیانه می گیرند
[ترجمه گوگل]کارخانه های چینی 30 درصد از پانل های خورشیدی جهان را احاطه کرده و دو برابر ظرفیت نیروی باد خود را سالیانه می گیرند
9. This is partly because universities continue to churn out ever more PhDs.
[ترجمه ترگمان]این تا حدی به این دلیل است که دانشگاه ها با مدرک دکترا بیشتر به فعالیت خود ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]بخشی از این دلیل است که دانشگاه ها همچنان مدارک تحصیلی بیشتری را تحویل می دهند
[ترجمه گوگل]بخشی از این دلیل است که دانشگاه ها همچنان مدارک تحصیلی بیشتری را تحویل می دهند
10. Many simply churn out official propaganda, and few look far beyond their own backyard.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها به سادگی تبلیغات رسمی را از بین می برند و تعداد کمی از آن ها خارج از حیاط پشتی خود هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از تبلیغات رسمی را از بین می برند، و تعداد کمی از حیاط خلوتشان به مراتب فراتر می روند
[ترجمه گوگل]بسیاری از تبلیغات رسمی را از بین می برند، و تعداد کمی از حیاط خلوتشان به مراتب فراتر می روند
11. Some pulp writers churn out two or three short stories a day.
[ترجمه ترگمان]برخی نویسندگان خمیر کاغذ، روزانه دو یا سه داستان کوتاه را منتشر می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از نویسندگان خمیر کاغذ، دو یا سه داستان کوتاه را در روز می خوانند
[ترجمه گوگل]بعضی از نویسندگان خمیر کاغذ، دو یا سه داستان کوتاه را در روز می خوانند
12. The Chinese generally churn out low-end cars for the booming domestic market and lack the technology and management and marketing expertise to handle global brands.
[ترجمه ترگمان]چینی ها به طور کلی اتومبیل های کم را برای رونق بازار داخلی ایجاد می کنند و فاقد فن آوری و مهارت بازاریابی و بازاریابی برای رسیدگی به برند های جهانی هستند
[ترجمه گوگل]چینی به طور کلی خودروهای کم پایان را برای رشد بازار داخلی شتاب می دهد و از تکنولوژی و مدیریت و تخصص بازاریابی برای مدیریت مارک های جهانی استفاده نمی کند
[ترجمه گوگل]چینی به طور کلی خودروهای کم پایان را برای رشد بازار داخلی شتاب می دهد و از تکنولوژی و مدیریت و تخصص بازاریابی برای مدیریت مارک های جهانی استفاده نمی کند
13. Some pulp writers churn out two or three thousand words a day.
[ترجمه ترگمان]برخی نویسندگان خمیر کاغذ، روزانه دو یا سه هزار کلمه دارند
[ترجمه گوگل]برخی نویسندگان خمیر دو یا سه هزار کلمه را در روز می شنوند
[ترجمه گوگل]برخی نویسندگان خمیر دو یا سه هزار کلمه را در روز می شنوند
14. But until we commit to treating content as a critical asset worthy of strategic planning and meaningful investment, we'll continue to churn out worthless content in reaction to unmeasured requests.
[ترجمه ترگمان]اما تا زمانی که ما به درمان محتوا به عنوان یک دارایی حیاتی با ارزش برنامه ریزی استراتژیک و سرمایه گذاری معنادار متعهد شویم، در واکنش به درخواست های unmeasured، به فعالیت خود ادامه خواهیم داد
[ترجمه گوگل]اما تا زمانی که ما متعهد به پردازش محتوا به عنوان یک دارایی بحرانی ارزش برنامه ریزی استراتژیک و سرمایه گذاری معنی دار نباشیم، ما همچنان به محو کردن محتوای بی ارزش در واکنش به درخواست های ناخواسته ادامه خواهیم داد
[ترجمه گوگل]اما تا زمانی که ما متعهد به پردازش محتوا به عنوان یک دارایی بحرانی ارزش برنامه ریزی استراتژیک و سرمایه گذاری معنی دار نباشیم، ما همچنان به محو کردن محتوای بی ارزش در واکنش به درخواست های ناخواسته ادامه خواهیم داد
پیشنهاد کاربران
تولید زیاد و سریع
فی البداهه ایجاد کردن، فی البداهه پدید آوردن، گربه شور کردن
سرسری تولید کردن
تولید بیش از حد نیاز
We churn toys out by the thousand.
We churn toys out by the thousand.
To produce large quantities of sth specially without caring about quality
چیزی را سریع و زیاد تولید کردن
churn تلاطم داشتن
churning متلاطم
churning thoughts افکار متلاطم
churn تلاطم داشتن
churning متلاطم
churning thoughts افکار متلاطم
تولید انبوه
کلمات دیگر: